فرانسیس بیکن وبت های زمانه ما

گروه سیاسی- محمد حسن بصیری پور کارشناس مسائل سیاسی طی یادداشتی اختصاصی پیرامون حوادث اخیر جامعه اینگونه نوشت: فرانسیس بیکن. فیلسوف و اندیشمند انگلیسی معتقد بود انسان باید از تبعیت دیگران یا به تعبیر او بت، برهد و به اندیشیدن رو کند. وی در مورد زندگی اصیل معتقد بود، انسان قبل از شروع هر کار بایستی ذهن خود را از تمامی عقاید باطل(بت‌های چهارگانه ) که ما را از مسیر صحیح منحرف می‌کند آزاد کند.

به گزارش بولتن نیوز متن این یادداشت که به صورت اختصاصی ذر اختیار ما قرار گرفته شده به شرح زیر می باشد:

فرانسیس بیکن بت‌های چهارگانه را اینگونه معرفی می‌کند:
۱- بت قبیله ۲--- بت غار ۳--- بت بازار ۴--- بت‌ تماشاخانه
ما اینک به بت چهارم می پردازیم
بت تماشاخانه:
اين نوع بت به مجموعة اشتباهاتی اطلاق مي‏شود كه جوامع بشری به دلیل تبعيت از افراد معروف دچار آنها مي‏شوند. مجموعه خطاهايي كه در نتیجه پیروی از هر كسي است كه در جامعة داری وجهه وشخصیت سیاسی، فرهنگی، هنری و ورزشی به حساب مي‏آيد و بخشی از جامعه نسبت به او تعبّد مي‏ورزند و به تعبيری يك نوع «Authority» يعني اقتدار فكري و فرهنگي نسبت به جامعه پيدا كرده است . آن‌ها مانند بازیگران یک تئاتر بر روی صحنه حاضر میشوند و نمایشی اجرا می‌کنند که واقعیت ندارد، اين افراد مي‏توانند فيلسوف، اندیشمند حوزه‌ای خاص و یا مانند جامعه امروز هنرپيشه‏، مجری و یا ورزشکار باشند. اما نکته مهم اینجاست وقتي که شما درباره مسائل مهم زندگيتان با يك هنرپیشه یا خواننده معروف گفتگو مي‏كنيد، در واقع، شما فكر مي‏كنيد چون او به جهتي چهره سينمایی و هنری شده است، هر سخني بگويد درست است و بنابراين می‌توان از كوچكترين تا بزرگترين سؤالات را از او يا يك ورزشکار موفق بپرسید، البته این به اصطلاح سلبریتی‌ها در جوامع مختلف متفاوتند: در جوامعی مثل جامعةامروز ما یا بسیاری دیگر ممكن است هنرپیشگان سينما، خوانندگان موسیقی، ورزشکاران و ....اينگونه باشند . اما نکته مهم اینجاست شما اگر از یک دانشمند زمین‌شناس در مورد بیماری خاصی پرسش کنید به خطا رفته اید، چون او در علم زمین شناسی تخصص دارد و نمی‌تواند پاسخ درست و دقیقی به شما بدهد و با پاسخ دادن به شما در حيطه تخصصی خود اظهار نظر نكرده‏ است. فرانسیس بيكن از اين جهت به چنين بت‌هايي «بت نمايشخانه و تئاتر» مي‏گويد كه همه اوقات مورد توجه ما هستند و همان‏طور كه انسان در نمايش هميشه به صحنه نگاه مي‏كند، گويي بزرگان در صحنة جامعه قرار گرفته‏ اند و چشمان ما به دهان آن‌ها دوخته شده است. واین موضوع ساده ای نیست که بتوان از تاثیرپذیری آن به راحتی عبور کرد.

پس از شهادت مظلومانه سپهبد حاج قاسم سلیمانی اقشار مختلف جامعه از اهواز تا مشهد و از تهران تا کرمان با دیدگانی اندوه‌بار به بدرقه این اسطوره ملی شتافتند. بعد از آن، عملیات حیرت انگیز سپاه پاسداران موجی از شادی را درمیان مردم به ارمغان آورد، اما با فاصله اندکی، سقوط هواپیمای مسافری که ظاهرا" در اثر خطای انسانی عده‌ای از هم میهنان عزیز مان جان خود را از دست دادند، کام ملت ایران را تلخ کرد. اما در این میان برخی از چهره ها، یعنی سلبریتی‌هایی که تا آن تاریخ در برابر این حوادث و عظمت ملت ایران، سکوتی معنادار اختیار کرده بودند ونظاره‌گر حماسه مردم و سپاه بودند و حتی بعد از حادثه غمبار سانحه هوایی هیچ واکنشی از خود نشان نداده بودند پس از تبلیغات وسیع بیگانه به یکباره مهر از دهان برداشته و هرآن چه را که از گذشته در درون داشتند در صفحات مجازی برسر حافظان امنیت وسپس همه کارگزاران نظام خالی کردند وحتی برخی پا را از این هم فراتر گذاشته و ۸۰ میلیون ایرانی را با عباراتی سخیف به اسیران تشبیه کردند.
اما آن چه مهم است این که همه اقشار جامعه بخصوص جوانان عزیزمان امروز گرفتار رفتارها و گفتارهای این افراد نشوند . از خاطرمان زدوده نشده زمانیکه همین آدم ها با دادن شعارهای تهییج کننده رای جامعه را به سمت وسویی خاص برده وبعد از برباد رفتن وعده هایشان به مردم ، فقط درصفحات مجازی نوشتند اشتباه کردیم ..... اما به چه قیمتی ؟
حال برخی از این افراد که نهایتا" فقط در رشته خود دارای تخصص میباشند .
دانسته یا ندانسته علی رغم نداشتن دانش درباره موضوعات این چنینی که برای حل مسئله نیازمند متخصصین ویژه چند رشته ای است و عدم اطلاعات دقیق از علت واقعی موضوع، وضعیت ، شرایط ونحوه حادثه و ده ها دلیل فنی شروع به زدن ضرباتی بر پیکره حافظان امنیت کشور نموده اند بی آن که بدانند این بار در حال سوراخ کردن کشتی هستند که خود سوار بر آنند. امروز به جای دعوت به آرامش و تسلی بازماندگان داغدار تا کشف حقیقت، دوباره اقدام به تهییج مردم علیه امنیت کشور کرده‌اند.
اینجا زیبنده است مردم فهیم از هوچی‌گری‌های این افراد بپرهیزند وبه‌قول فرانسیس بیکن این بت‌های ذهنی را درهم بشکنند.