همچنان سینما و تلویزیون بهترین ظرفیت و امکان برای روایت زندگی سرداران و فرماندهان هشت سال دفاع مقدس است.
گروه فرهنگ و هنر: همزمان با شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی، سراغ پروندهای رفتهایم که دربرگیرنده فیلمها و سریالهایی است که با موضوع فرماندهان ساخته شدند. زندگی ایشان ظرفیت بالایی برای تبدیل به یک اثر دراماتیک جذاب دارد؛ کافی است کار، دست کارگردانی خوشفکر بیفتد.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از هفت صبح، همچنان سینما و تلویزیون بهترین ظرفیت و امکان برای روایت زندگی سرداران و فرماندهان هشت سال دفاع مقدس است. استقبال از فیلمهای "چ"، "ایستاده در غبار" و سریالهای "شوق پرواز"، "سیمرغ" و... نشان میدهد اگر از ظرفیت موجود بهخوبی استفاده شود، مخاطب تشنه دیدن زندگی بزرگان دوران دفاع مقدس است.
نکته مهمی که نباید فراموش شود، نگاه درست به این شخصیتها است؛ کاری که محمدحسین مهدویان درباره زندگی جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان کرد و جواب گرفت. او چشم روی واقعیت نبست و همین بر محبوبیت دو چندان ایشان افزود. موج واکنشهای مثبت در زمان اکران فیلم را به یاد بیاورید تا متوجه اهمیت کار مهدویان و البته سازمان اوج شوید.
درباره غالب فرماندهان و سرداران جنگ، کتابهای متعددی در قالب خاطرهنگاری و رمان منتشر شده. با استقبال هم مواجه بودهاند، اما حکایت تصویر چیز دیگری است. در این پرونده درباره ۱۰ چهره شاخص جنگ که زندگیشان (ولو جزیی از آن) سوژه یک فیلم یا سریال شده است، نوشتهایم. اینکه هر کدام را چه کسی ساخته، چه کسی نقش را بازی کرده، صاحب چه کیفیتی هستند و ...
مصطفی چمران / چ
بازیگر نقش: فریبرز عربنیا
عملکرد بازیگر: حتما اختلاف نظرهای
ابراهیم حاتمیکیا و
فریبرز عربنیا در طول فیلمبرداری روی نتیجه کار بیتاثیر نبوده ولی در همین مقدار هم میتوان شخصیتی که طراحی و اجرا شد را موفق دانست. با اینحال در کمتر نوشته منتقدی و نظر مخاطبی دیدیم که از عربنیا تمجید شده باشد. اگر حاشیهها پیش نمیآمد حالا با یک بازی بهمراتب بهتر مواجه بودیم. ظرفیت نقش
شهید چمران بهقدری بالا است که بازیگر میتواند آن را تبدیل به شاهنقش کند و در کارنامهاش ماندگار. عربنیا لحظات نابی از حالات
شهید چمران را در بازیاش نمایان ساخته ولی این مقدار برای ماندگاری نقش در کارنامه بازیگر کافی نیست.
کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
رویکرد فیلم: ابراهیم حاتمیکیا در فیلم
"چ" دو روز از زندگی
شهید چمران در پاوه را قاب گرفته است. او برای پایان دادن به غائله پاوه به این شهر اعزام میشود و در فیلم
"چ" منش این فرمانده را قاب میگیرد. علاوه بر این فیلم اشارههایی گذرا به احوالات چمران در زندگی شخصی میکند.
نتیجه فیلم: بعد از نمایش فیلم این سؤال پیش آمد که آیا ما با شمایل کاملی از
شهید مصطفی چمران و زندگیاش مواجه هستیم؟ کمی بعد، اما تعابیری از
"چ" روایت شد که حاتمیکیا از چمران چریک فاصله گرفته و چمران صلحطلب را تصویر کرده و پیشنهادی به سیاستمداران امروزی داشته و ... به هر حال
"چ" همه زندگی شهید چمران نیست و اگر کسی بخواهد درباره او بیشتر بداند باید به منابع دیگر رجوع کند. حاتمیکیا به هدفی که از ارائه چمران صلحطلب داشته به خوبی دست یافته است.
عباس بابایی / سریال شوق پرواز
بازیگر نقش: شهاب حسینی
عملکرد بازیگر: شهاب حسینی در دهه اخیر هرچه بازی کرده، موفق بوده و از این حیث صاحب یک رکورد است. او برای جان دادن به شخصیت مهمی، چون
شهید بابایی، اما کاری سخت داشته که مهمترین بخش آن عبور از پوستهای به نام
شهاب حسینی است. این بازیگر باید ابتدا همه ذهنیتهای پیشین از خود و کاراکترها را پس بزند و بعد به شمایل
شهید بابایی جان دهد.
شهاب حسینی به خوبی از عهده این کار بر آمده و حالا تصور حضور بازیگری دیگر در این نقش محال به نظر میرسد.
این نقش را
شهاب حسینی طوری بازی کرد که خاص و عام آن را تحسین کردند و همچنان اذعان دارند یکی از بهترین نقشهای کارنامه حسینی با سریال
شوق پرواز رقم خورده. این سریال چند موقعیت ویژه در اختیار حسینی قرار داد تا توانایی اش را به رخ بکشد. از جمله چالش آمادگی بدنی، نمایش احساسات درونی و ...
کارگردان: زنده یاد یدالله صمدی
رویکرد سریال: خلبان شهید عباس بابایی زندگی پرفراز و نشیبی داشته است؛ از تحصیل در ایران و رفتن به آمریکا برای ادامه تحصیل و بازگشت و جنگ. سازندگان سریال
"شوق پرواز" مواد اولیه کافی برای ساخت اثری درباره زندگی این شهید داشتند و سعی کردند در این سریال ۲۴ قسمتی بخشهای زیادی از این اتفاقات را روایت کنند.
نتیجه سریال: نقدهایی به ساختار سریال وارد است، اما در نهایت
"شوق پرواز" را باید در زمره آثار موفق زندگینامهای دستهبندی کرد.
یدالله صمدی اگرچه ریتم کندی برای بیان داستان انتخاب کرده بود، اما در نهایت موفق شد زندگی این شهید را برای مخاطبان گسترده تلویزیون روایت کند و حالا
شهید عباس بابابی فقط یک نام نیست بلکه به واسطه یک اثر تصویری، زندگیاش برای مردم آشنا است.
شهاب حسینی برای ترسیم این شخصیت بهخوبی از عهده کارش بر آمد و یکی از بازیهای خوبش را ثبت کرد.
حاج احمد متوسلیان / ایستاده در غبار
بازیگر نقش: هادی حجازیفر
عملکرد بازیگر: خود
هادی حجازیفر هم باور نمیکرده که بتواند شبیه
حاج احمد متوسلیان شود. این اتفاق، اما افتاد و از آن سو حجازیفر بازی بدون نقصی ارائه کرد و تحسین خاص و عام را به خود دید. حجازیفر در مصاحبهای که با هفت صبح داشت، اینطور روایت کرد: از آنجایی که شباهتی بین من و
حاج احمد متوسلیان وجود نداشت، علاقهمند نبودم در این نقش بازی کنم.
به کل معجزه گریم را فراموش کرده بودم. از طرف دیگر سالها بود که به خاطر بسیاری از مسائل پیرامون بازیگری در سینما، بیشتر روی کارگردانی و بازیگری در تئاتر تمرکز کرده بودم. احساس میکردم که انتخاب بازیگران، ربط آنچنانی به صلاحیت یا توانایی تو در بازی ندارد و از طرف دیگر کارگردانان ما آنچنان حوصله رفتن و دیدن کارهای نوپا، پیدا کردن استعدادها و چهرههای جدید را ندارند.
کارگردان: محمدحسین مهدویان
رویکرد فیلم: "ایستاده در غبار" اشارههایی به کودکی و نوجوانی
حاج احمد متوسلیان میکند و تمرکز اصلیاش بر حضور او در جبهه به عنوان فرمانده است.
نتیجه فیلم: محمد حسین مهدویان ثابت کرد که میتوان خارج از کلیشهها سراغ قهرمانهای دفاع مقدس رفت؛ فیلم
"ایستاده در غبار" هم ساختاری مستندگونه دارد و هم قهرمانش را سفید سفید نشان نمیدهد. یعنی میتوان فیلم را دید و با داستانش همراه شد و از آن سو قهرمانی را به تماشا نشست که در وهله اول یک انسان است با همه نقاط قوت و ضعفی که دارد.
حاج احمد متوسلیان انسان بزرگی است، اما این بزرگی باعث نمیشود که خطای انسانیاش نادیده گرفته شود. نکته مهم دیگر درباره فیلم
"ایستاده در غبار" این است که پس از تماشای آن حتی اگر کسی کوچکترین شناختی از
حاج احمد متوسلیان نداشته باشد، با او آشنا میشود.
شیرودی و کشوری / سریال سیمرغ
بازیگر نقش: جواد هاشمی نقش شهید کشوری و محمد جوزانی، نقش شهید شیرودی را بازی کردهاند.
عملکرد بازیگر: جواد هاشمی و محمد جوزانی توانستند شمایلی باورپذیر (لااقل برای مخاطبان دهه هفتاد) ایجاد کنند. دوبله هم بر بالارفتن کیفیت کارشان افزود.
کارگردان: حسین قاسمی جامی
رویکرد سریال: "سیمرغ" یکی از سریالهای پربینندهای است که با موضوع زندگی قهرمانهای دفاع مقدس ساخته شده است و بعداً نسخهای سینمایی از دل آن بیرون کشیده شد.
حسین قاسمی جامی در سریال
"سیمرغ" روایتگر شجاعت
مردان هوانیروز (
علی اکبر شیرودی و
احمد کشوری) شد.
این سریال شرح عملیاتهایی است که این دو بر عهده داشتند و نقبی هم به زندگیشان زده میشود. لحظات حضور این دو به همراه
شهید سهیلیان در عملیاتهای مختلف، اسارت و آزاد شدن او پس از سالها همچنین زمان شهادتشان بخشهایی از سریال را شکل میدهد. این سریال که در همان سالها مورد توجه بسیاری از علاقهمندان بهویژه جوانان و نوجوانان قرار گرفته بود، داستان حماسههای خلبانان هوانیروز غرب کشور است.
شهدای بزرگی همچون
شهید سهیلیان،
شهید کشوری،
شهید شیرودی و تنی چند از قهرمانان وطنمان در این فیلم دیده میشوند. یکی از بخشهای جالب سریال حمله چندین لشکر از مزدوران عراقی به یکی از پادگانهای مرز است که خلبانان شجاع هوانیروز بهرغم فرمان منهدم کردن پادگان خودی به دلیل اینکه این پادگان سالم به دست عراقیها نرسد، جوانمردانه تنها با سه فروند کبرا با انهدام بیش از ۸۰ تانک عراقی، آنها را وادار به عقبنشینی میکنند.
نتیجه سریال: "سیمرغ" واسطه آشنایی مخاطبان گسترده تلویزیون با بخشی از زندگی
شهیدان شیرودی و
کشوری شد و همین یعنی سریال موفق بوده. از آنسو بیننده با بخشی از رشادتهای هوانیروز آشنا شد.
عباس دوران / خلبانبازیگر نقش: علی دهکردی به عملکرد بازیگر علی دهکردی زمانی برای نقش شهید دوران انتخاب شد که محبوب طیف زیادی از مخاطبان بود. او از پس این نقش بر آمد و موفق بود.
کارگردان: جمال شورجه
رویکرد فیلم: "خلبان" نسخه سینمایی مینیسریال
"عبور از خط سرخ" است که راوی دلاوری
شهید عباس دوران شد. صدام حسین در اجلاس سران عدم تعهد در هاوانا، میزبانی بغداد را برای اجلاس بعدی گرفته بود تا ژست یک صلحطلب را به نمایش بگذارد.
عباس دوران یکی از خلبانهایی است که خود را به عراق رساند و با وجود آتش گرفتن هواپیما، آن را به محل برگزاری اجلاس زد و به شهادت رسید.
نتیجه فیلم: جمال شورجه پیش از آنکه رشادت
عباس دوران را سوژه فیلمش کند، یک فیلم به نام
"دایره سرخ" ساخت که داستان آن هم درباره یک خلبان نیروی هوایی است. اینبار، اما قصه به خلبان واقعی اشاره ندارد. فیلم به نوعی تقابل ماندن برای دفاع و رفتن برای نجات است. رضا، با پدر زنش (محمودی) برای ماندن در ایران و رفتن به آلمان اختلاف دارند. رضا در عملیاتی پایش را از دست داده و منتظر عملیات بعدی است. هنگام شروع عملیات هوایی، یکی از خلبانها به دلیل مشکلی قادر به شرکت در عملیات نمیشود و پدرزنش جایش را میگیرد.
عملیات انهدام با موفقیت انجام میشود و محمودی که هدایت یکی از هواپیماها را برعهده دارد، سرانجام با وجودی که هواپیما مورد اصابت قرار گرفته، سالم در فرودگاه به زمین مینشیند. جمال شورجه با
"خلبان" به رشادت
شهید عباس دوران ادای دین کرد. با اینحال فیلم از نظر کیفی چندان قابل دفاع از کار درنیامد. گویی کارگردان برای روایت آن و اثرگذاری داستانش بیش از همه به اصل واقعیت اکتفا کرده است. مجموع این عوامل باعث شده فیلم سینمایی
"خلبان" بهرغم برخورداری از ویژگیهای مثبت سینمایی، اثری ماندگار و قابل تأمل لقب نگیرد.