نیکخواه اگر سرش را بالا بیاورد و کمی دقیق تر به جریان های معترض نگاهی بیندازد، خواهد دید که ادبیات عدالت خواهان نه تنها مارکسیستی و ضد مذهبی نیست، بلکه کاملا اسلامی و انقلابی است و اساسا بر پایه معارف دینی و انقلابی معترض به برخی ناهنجاری ها گشته اند.
گروه سیاسی: کاظم نیکخواه، فعال سیاسی مارکسیست، در برنامه ای تلویزینی در یکی از شبکه های ضدانقلاب با موضوع «حضور مارکسیست ها در دانشگاه های ایران» مدعی شده است که دانشگاه های ایران به دلیل پیوند خوردن با صنف های کارگری و معلمان که برای حقوق صنفی خود اعتراض می کنند، به مارکسیسم گرایش پیدا کرده اند.
به گزارش بولتن نیوز، وی تمام جامعه را مخالف نظام می داند و جمهوری اسلامی را نماینده ارتجاع، فقر، چپاول، دزدی و تمام عقب ماندگی هایی که وی مدعی وجود آن ها در ایران است،معرفی می کند. او در ادامه دانشگاه را سنگری مهم در راه همین مخالفت ها می داند و کمونیست ها را نیز سردمداران اعتراضات به نظام.
نیکخواه ادعا کرده است که چون کمونیسم در جامعه ایران در حال پیشرفت و نفوذ است، کارگران هپکو دست به اعتراض زده اند و معلمان به دنبال احقاق خود خود رفته اند وگرنه در جامعه مذهبی که به دنبال سرکوب است، هرگز چنین اتفاقاتی رخ نمی داد. وی حتی اعتراض به حقوق نجومی، فسادهای اقتصادی و مواردی از این دست را نشانه ای از گسترش و نفود کمونیسم در جامعه عنوان کرده است و مدعی شده تمام اعتراضاتی که در دانشگاه و جامعه جریان دارد، توسط کمونیسم نمایندگی می شود و این ها نماینده این جریانات هستند.
این مارکسیست ورشکسته آرزو کرده است که با اتحاد جنبش های دانشجویی با جنبش های کارگری و بطن جامعه و همراهی با اعتراضات گسترده مردم به حکومت مذهبی، تفکیک جنسیتی و نابرابری ها و در نهایت اتحاد آن جنبش ها با جنبش های حامی سرنگونی نظام، رژیم تغییر پیدا کند و حکومت اسلامی سرنگون شود.
جدا از اینکه چگونه همچنان در سال 1398 شمسی و یا 2019 میلادی نیکخواه چگونه رویش می شود از مارکسیسم و کمونیسم سخن بگوید و ادعا بکند که ما زنده هستیم و به حیات ادامه می دهیم و حتی سردمدار اعتراضات مردمی نسبت به نظام می باشیم، این سوال پیش می آید که او و دوستانش به گفته های خود اعتقاد دارند و یا تنها به عنوان یک شوی تبلیغاتی و برای گول زدن عده ای زودباور چنین حرف هایی را سر هم می کنند؟! اگر که برای گول زدن مردم باشد که جز این از ذات این جماعت بر نمی آید اما اگر به این خزعبلات معتقد باشند، آن وقت داستان به شکل دیگری پیش خواهد رفت.
نیکخواه اگر سرش را بالا بیاورد و کمی دقیق تر به جریان های معترض نگاهی بیندازد، خواهد دید که ادبیات عدالت خواهان نه تنها مارکسیستی و ضد مذهبی نیست، بلکه کاملا اسلامی و انقلابی است و اساسا بر پایه معارف دینی و انقلابی معترض به برخی ناهنجاری ها گشته اند. جنبش عدالت خواه دانشجویی و سایر تشکل های دانشجویی معترض کجا با مارکسیسم سر و کار دارند؟! شاید برخی به علت بعضی ادبیات و مواضع ایشان تصور کنند که مارکسیسم در ایشان نفود کرده است اما این تصور نشان از عدم شناخت کافی نسبت به این جریانات دارد.
جالب است که حتی همان فعالان کارگری هم نه از طرف جریان های دیگر، بلکه از طرف نیروهای مذهبی حمایت می شوند و همچنان آن گروهی هایی که حامی مردم هستند و خواسته های به حق آن ها را از مسئولین مطالبه می کنند، گروه های مذهبی می باشند. بسیج دانشجویی، جنبش عدالت خواه و سایر جنبش های دانشجویی اسلامی همگی بر پایه اسلام انقلابی رفتار می کنند و شاید برخی مواقع اشتباهاتی نیز داشته باشند، اما هرگز نمی توان ایشان را با مارکسیسم پیوند داد.
جدای از این حقایق، مارکسیسم یک مکتب شکست خورده محض در ایرن است که نامش تنها یادآور خاطراتی تلخ است از مجاهدین خلق و کشت و کشتارهایی که علیه مردم بی گناه ایران راه انداختند. با آن سابقه هرگز عموم مردم به سمت آن ها میل پیدا نخواهند کرد و طرفداری در جامعه ایران نخواهند داشت. با این حقایق بهتر است که نیکخواه و هم فکرانش که به واقع تعدادی ورشکسته سیاسی بیشتر نیستند، خیال های خام خود را نشر دهند و بروند و در گوشه ای و بیشتر به آن چه که می گویند فکر کنند.