ادوارد نورتون در سال ۱۹۹۱ از رشتهی تاریخ دانشگاه ییل فارغالتحصیل شد و به ژاپن رفت تا برای کمپانی پدربزرگش کار کند.
گروه فرهنگ و هنر: ادوارد نورتون در سال ۱۹۹۱ از رشتهی تاریخ دانشگاه ییل فارغالتحصیل شد و به ژاپن رفت تا برای کمپانی پدربزرگش کار کند. این کمپانی مخصوص به ساخت خانههایی برای افراد کمدرآمد بود (نورتون هنوز هم یکی از اعضای این موسسه بوده و به راحتی به زبان ژاپنی صحبت میکند). بعد از ۵ ماه تصمیم گرفت تا به عنوان یک بازیگر شانس خودش را در نیویورک امتحان کند. در همان سال اول موفق شد ادوارد آلبی را تحت تاثیر قرار داده و شروع به بازی در نمایشهای تک شخصیتهی او کرد. تنها بعد از سه سال در تئاترهای برادوی به نقش آفرینی پرداخته و فقط بعد از ۵ سال نامزد دریافت جایزهی اسکار شد و در فیلمهای میلوش فورمن و وودی آلن به ایفای نقش پرداخت.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از بلاگ نماوا، البته این موفقیتها دور از ذهن نبود: چرا که نورتون بازیگری را کاری ساده و بدون تلاش جلوه داده و خیلی راحت جلوی دوربین به ایفای نقش میپردازد. گاها تمام شخصیت او در همین راحتی و ساده گرفتن تعریف میشود، به همین دلیل است که خودش را آن قدر به چالش میکشد تا به مخاطب ثابت کند بازیگری جدی است. البته هیچ نیازی به این کارها نیست چرا که نورتون کاملا با استعدادش بوده و به راحتی تواناییهایش را به رخ میکشد.
در این متن در مورد این بازیگر و کارگردان خارقالعاده نوشته و ۱۰ ایفای نقش برتر او نوشتهایم.
۱۰- Moonrise Kingdom ۲۰۱۲
پیش از این فیلم عاشقانهی وس اندرسن هیچگاه احساساسیترین بخش شخصیت نورتون به این زیبایی به تصویر کشیده نشده بود. نورتون در نقش سرپیشاهنگی به اسم رندی بازی کرده است که بعد از گم کردن سم شاکوسکی (جرید گیلمان) به دنبال او میگردد تا او را به کمپ برگرداند. قبل از کار کردن با وس اندرسون، نورتون گهگاه تلاش میکرد جلوی دوربین مهربان به نظر برسد اما در «قلمرو طلوع ماه» بود که خیلی راحت در نقش شخصیت عجیب و مطیع خودش فرو رفت. با اینکه چیز کوچکی به نظر میرسد اما در هیچجای فیلم تصویر نورتون با شلوارک خاکی رنگ و جورابهای بلندش خندهدار به نظر نمیرسد.
۹- The Illusionist ۲۰۰۶
به نظر کمی عجیب میرسد که چطور این همه مدت طول کشید تا نورتون بالاخره نقش یک شعبدهباز را بازی کند: چرا که درست مثل ایزنهیم شعبدهباز، او هم استعداد زیادی در نمایش گذاشتن و کنترل توجه مخاطبان دارد. در «شعبدهباز» که رگههایی از یک فیلم عاشقانه را هم در خود دارد، نورتون در نقش مرد جدی و سنگدلی بازی میکند که باور دارد با اجرای درست بزرگترین حقهاش میتواند قلب سوفی (جسیکا بیل) عزیزش را از آن خودش کند. ارزشش را ندارد که «شعبدهباز» را همانقدرها که خود فیلم در صدد آن بوده است، جدی بگیرید. با این حال این فیلم به نورتون اجازه داد چند سال بعد از «کسب و کار ایتالیایی» بتواند بار دیگر مهارت خودش را بدون خدشهدار کردن جدیتی که در دیانایاش نهادینه شده است، به تصویر بکشد.
۸- The People vs. Larry Flynt ۱۹۹۶
۱۹۹۶ سال خوبی برای نورتون بود. او در فیلمهایی کارگردانانی مثل وودی آلن، گرگوری هابلیت و میلوش فورمن بازی کرد. با اینکه «ترس کهن» فیلمی بود که او را نامزد دریافت جایزهی اسکار کرد اما به نظر میرسد بیشتر مخاطبین سینما او را اولین بار در این فیلمزندگینامه دیدند. او در این جا نقش اولین وکیلی که از لری فلینت (وودی هارلسون) دفاع کرد را بازی میکند. او نقش مرد معمولی داستان را بازی میکند که میتوانید در عین ندیده گرفتن تلاشهای فلینت، از بازی او لذت ببرید.
۷- Rounders ۱۹۹۸
«راندرز» فیلمی است که هنوز و با گذشت ۲۰ سال از یادها نرفته است. این فیلم در اصل برای افرادی که به قماربازی اعتیاد دارند مثل «همشهری کین» و علاوه بر این برای مخاطبان عادی هم بسیار تماشایی است. نورتون در این فیلم در نقش شخصیتی به نام ورم بازی میکند، فرد متقلبی که تلاش میکند قماربازهای اطرافش را گول زده و سرشان کلاه بگذارد. او در نهایت مایکی (مت دیمون) را حسابی به دردسر انداخته و درست جایی که شخصیت او به جاهای هیجانانگیزی میرسد، فیلم این شخصیت را حذف میکند. با اینکه نورتون قویترین و جذابترین شخصیت این فیلم است، اما «راندرز» هیچگاه متوجه این موضوع نشده و آن را قبول نمیکند.
۶- American History X ۱۹۹۸
لازم است یادآور شویم که این رتبهبندی تنها بر اساس بازی نورتون بوده و ربطی به کیفیت فیلم ندارد. به همین خاطر است که حضور «تاریخ مجهول آمریکا» در این جایگاه بالا، میتواند قابل درک باشد. با اینکه فیلم کاملا سطحی و مضحک است اما نمیتوانید بازی زیبای نورتون در نقش درک، پسری لاابالی که وجدانش در حال بیدار شدن است را نادیده گرفت. صحنههای مشترک نورتون و برادر کوچک درک، دنی (ادوارد فرلانگ) صمیمی و در حین حال پر از احساس هستند و در عین خشم جمع شده درون وجود این شخصیت را به خوبی نشان میدهند. این که این بازی و خشم فوقالعاده در یک درام سطحی به تصویر کشیده شده است موضوعی ناامید کننده است اما به هر حال نمیتوانید از تماشای این فیلم دست بردارید. احتمال میدهیم او به این دلیل نامزد دریافت جایزهی اسکار شد که هیئت داوران میترسیدند نکند این بازیگر را عصبانی کنند.
منبع: بلاگ نماوا