به گزارش بولتن نیوز، نشریه نشنال اینترست در گزارشی مینویسد: از ابتدای پیدایش جمهوری اسلامی در سال ۱۹۷۹، مقامات ارشد آن و بهویژه آیتالله خامنهای، مقام معظم رهبری ایران نگاهی فرجامشناسانه و تاریخی به امور داشتهاند و با اتکا به همین رویکرد سیاستهای منطقهای ایران کلید خوردهاند. اما نقطه آغاز گسترش فعالیتهای منطقهای ایران را باید در سال ۲۰۰۳ و با تهاجم دولت جورج بوش به عراق دانست و اینگونه بود که خود آمریکا راه نفوذ ایران در عراق را باز کرد.
در ادامه مطلب نشنال اینترست آمده است: در سال ۲۰۱۶، ورود دونالد ترامپ به کاخسفید و انتقادات بیحد و حصر او از ایران و توافق هستهای نگرانیهایی را در تهران ایجاد کرد. مذاکرات آمریکاییها با عربستانسعودی برای کمک به تقابل با تهران و حتی گمانهزنیهای ایجاد «ناتوی عربی» هم به این نگرانیها دامن زد. اما نقطه اوج آن زمانی بود که دونالد ترامپ در مه ۲۰۱۸، آمریکا را از برجام خارج ساخت و تحریمهای جدیدی را علیه این کشور اعمال کرد که تهران را به شدت خشمگین کرد. اگرچه راهبرد «اقتصاد مقاومتی» واکنش ایران به تحریمهای آمریکا بود؛ اما همزمان نگرانیهای عمیقی نیز در بین مقامات و تحلیلگران ایرانی نسبت به آینده اقتصاد ایران وجود داشت. در نهایت گفتوگوهای درون حکومت ایران تصمیم بر آن شد که با آمریکا رویکرد مقاومت فعال اتخاذ شود و در همین راستا، رهبری ایران دست به تغییراتی هم زد که میتوان به قرار گرفتن حسین سلامی در راس فرماندهی نیروهای سپاه پاسداران اشاره کرد. فرمانده جدید سپاه پاسداران آمده بود تا نشان دهد اگر ایران نتواند نفت خود را صادر کند، کشورهای دیگر در منطقه نیز برای فروش نفت خود با مشکلات عدیدهای مواجه خواهند بود.
این نشریه بهرغم تکذیبهای مکرر ایران، مدعی میشود که تهران استراتژی یادشده را با حملاتی به نفتکشهای عبوری از آبهای خلیجفارس و دریای عمان عملی کرد. بهعلاوه در ۲۰ ژوئن واحد پدافند سپاه توانست تا پهپاد بدون سرنشین ۲۲۰ میلیون دلاری و رادارگریز آمریکا را که وارد حریم هوایی ایران شده بود، منهدم کند. بهدنبال انفعال ترامپ در پاسخ به این اقدام ایران، بسیاری در ایران او را یک بزدل توصیف کردند. بهدنبال آن نیروهای حوثی یمن (متحد ایران) با تعدادی موشک و پهپاد بدون سرنشین تاسیسات نفتی آرامکو در عربستان سعودی را مورد حمله قرار دادند تا تولید پنج میلیون بشکه نفت در یک روز برابر با ۵ درصد از نفت مورد نیاز جهانی متوقف شود. در این زمان بود که ایران هم خود را برای یک واکنش احتمالی از سوی واشنگتن نظیر آنچه در سال ۱۹۸۸ و توسط دولت رونالد ریگان علیه اهداف ایران در خلیجفارس رخ داد، آماده کردند. با این حال بهرغم یک حمله سایبری محدود، تکرار انفعال ترامپ به ایران نشان داد که رئیسجمهوری آمریکا تنها یک ببر کاغذی است.
از سوی دیگر تداوم آشفتگی سیاست خاورمیانهای ترامپ آنجا نمایان شد که او دستور خروج تمامی سربازان آمریکایی از سوریه را داد و اینگونه کردهایی را که سالها متحد واشنگتن بودند، تنها گذاشت و از سوی دیگر فضا برای افزایش نفوذ و حضور ایران در منطقه فراهمتر از گذشته کرد. پس از حملات ارتش ترکیه به شمال سوریه، کردها نیز ناچار شدند تا دست دوستی خود را بهسوی بشار اسد، متحد ایران دراز کنند. اکنون کردهای سوریه که سالها مبارزه با داعش آنها را بیرمق کرده است، برای حمایت چشم به سوی روسیه و نیروهای حزبالله و نیروهای تحت رهبری قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس دارند. جدا از مسائل ژئوپلیتیک، تنها گذاشتن کردها یکبار دیگر این تصویر را از آمریکا نشان داد که قابل اعتماد نیست و نمیتواند برای حمایت از متحدانش ثبات داشته باشد. روزنامه کیهان، رسانه نزدیک به حکومت ایران مینویسد: «دیگر هیچکس به آمریکا اعتماد ندارد، حتی اسرائیل و بریتانیا. ترامپ در چشم به هم زدنی شرکای خود را در منطقه رها میکند.»
به نوشته کیهان، این امر نشان از آن دارد که آمریکا به هیچ نوعی از توافق نوشته یا نوشتهنشده پایبند نیست و همه چیز را برای منافع خود میخواهد و بنابراین شراکت با ترامپ یک خطای استراتژیک است که هیچ ثمرهای در آن نهفته نیست.
از سوی دیگر تحولاتی طی هفتههای اخیر رخ داده است که نشان میدهد عربستانسعودی نیز این موضوع را درک کرده است. در ۲۹ سپتامبر، محمد بنسلمان، ولیعهد سعودی در مصاحبهای تاکید کرد که برای پاسخ به حملات آرامکو راهحل دیپلماتیک را ترجیح میدهد و میلی به جنگ ندارد. این موضوع از آن جهت حائز اهمیت است که در تضاد با اظهارات خصمانه پیشین او علیه ایران قرار دارد. از سوی دیگر ریاض تلاش میکند تا حمایت روسیه را جلب کند؛ روسیهای که با جایگزینی نیروهای خود با آمریکاییها در شمال سوریه، توانسته تا تصویر مثبتی از خود بهعنوان یک بازیگر قابلاعتماد و باثبات منطقهای نشان دهد. ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه در سفر اخیر خود به عربستانسعودی توافقنامههای اقتصادی را به سعودیها به ارزش ۲ میلیارد دلار امضا کرد. از سوی دیگر مسکو ممکن است خود وظیفه میانجیگری میان تهران و ریاض را عهدهدار شود و مسیر برای امضای توافق منطقهای فراهم شود که در آن ایران بهعنوان یکی از بازیگران اصلی شناخته خواهد شد.
با این حال هنوز نمیتوان اطمینان داشت که عربستانسعودی درحال دور شدن از آمریکا و حرکت به سوی اتحاد با روسیه است. در واقع به این زودی نمیتوان پیشبینی درستی از پیامدهای تغییر معادلات در خاورمیانه ترسیم کرد. اما یک چیز کاملا مشخص است: بهدلیل اقدامات ترامپ است که امروز اعتماد به رهبری جهانی آمریکا در جامعه بینالملل کاهش یافته و این فرصت را برای پیشبرد کارآمدتر سیاستهای منطقهای ایران فراهم کرده است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com