چند روز پیش فیلمی متشر شد از مصاحبه کامبیز مهدی زاده، داماد حسن روحانی با یک شبکه اینترنتی که تنها 48 ثانیه از آن فیلم، مشخص می کند چرا وضع مدیریت کشور به این شکل درآمده است.
گروه سیاسی _ سید محسن عبدالهی: چند روز پیش فیلمی متشر شد از مصاحبه کامبیز مهدی زاده، داماد حسن روحانی با یک شبکه اینترنتی که تنها 48 ثانیه از آن فیلم، مشخص می کند چرا وضع مدیریت کشور به این شکل درآمده است.
به گزارش بولتن نیوز، در فیلم مورد اشاره که در همین مطلب قابل مشاهده است، مجری از مهدی زاده می پرسد که پیشرفته ترین کشور در زمینه نفت کدام کشور است و وی قاطعانه آمریکا را برترین کشور در حوزه نفت معرفی می کند. سپس در سوالی دیگر مجری از وی می خواهد که چند شرکت معروف نفتی را معرفی نماید که وی با اعتماد به نفسی بالا و در اولین گزینه وست تگزاس اینترمدیت را یکی از بزرگترین کمپانی های نفتی آمریکایی معرفی می کند.
به نظر می آید این سوال و جواب کاملا عادی هستند اما در حقیقت اینگونه نیست. وست تگزاس اینترمدیت نه نام یک کمپانی نفتی آمریکایی بلکه نام نوعی نفت خام است! و جالب تر اینکه فردی چنین امر بدیهی ای را نمی داند که با حکم سورنا ستاری، معاون علمی و فناوری ریاست جمهوری، رییس کارگروه ازدیاد نفت همین معاونت گشته است. وی پیش از این نیز دبیر ستاد فناوری حوزه انرژی معاونت علمی و فناوری بود.
عجیب اینکه مدرک دانشگاهی آقای داماد رییس جمهور محترم، کارشناسی ارشد زمین شناسی از دانشگاه آزاد واحد دماوند است و وی هم اکنون دانشجوی دکترای زمین شناسی گرایش نفت در واحد تهران شمال دانشگاه آزاد می باشد. حال جای سوال است چرا سورنا ستاری فردی را که از صلاحیت علمی خاصی برخوردار نیست، رییس کارگروهی مربوط به حوزه نفت در معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری می کند. آیا واقعا این انتصاب مربوط به شایستگی مهدی زاده بوده است که شواهد نشان می دهد اینگونه نیست. و اگر چنین نیست پس بی شک رابطه فامیلی با حسن روحانی نان و آب و پست خوبی برای وی داشته است.
و این بلای داماد و پسر و دختر آقایان تنها مربوط به حسن روحانی نیست. همین چند وقت پیش بود که داستان انتصاب دختر محسن مهرعلیزاده در سمتی غیر مرتبط در جزیره کیش پیش آمده بود. جناحی هم نباید به این مساله نگریست. داستان آقازادگان و دامادها سر درازی دارد و اصلاح طلب و اصولگرا، دولتی و نماینده مجلس، نظامی و روحانی ندارد و متاسفانه بخش قابل توجهی از مسئولان کشور و فرزندانشان، پست و مقام را ارثیه خانوادگی می دانند و چنان این باور در ذهن هایشان جا خوش کرده که همچون فرزند محمدرضا عارف، خود را دارای ژن خوب می دانند و تمام اتفاقات مثبت و پست و مقام و معاملات و بیزینس هایشان را بابت هوش برتری که دارند.
به نظر می رسد هر کسی که قصد انجام حرکتی مثبت در جهت رفع تبعیض و ناعدالتی ها را داشته باشد، می بایست بخشی از انرژی خود را معطوف به همین عزیزدردانه هایی نماید که بدون کوچک ترین زحمتی یا همچون دختر مظلوم وزیر اقدام به تجارت می نمایند و یا مانند آقای داماد و جناب ژن خوب در مسئولیت های مختلف به صورت چرخشی جا به جا می شوند تا جایی از مدیریت کشور خدای نکرده به دست غیر نیفتد و همه قله ها به وسیله ایشان فتح شود.
درشهرهرآنکه هست گیرند.