برخی فیلمها از رادار سینماروها دور مانده و کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند اگر چه ارزش دیدن را دارند.
گروه فرهنگ و هنر: وقتی که سال رو به پایان است، سینماروها به دنبال فهرستی از فیلمها میروند که در ۱۲ ماه آینده باید منتظر اکرانشان باشند. در روزگار کنونی و در شرایطی که از سالها قبل انتشار یک فیلم بلاک باستر و مورد انتظار مشخص میشود، چنین فیلمهایی معمولاً بیشترین مخاطبان را داشته و بر باکس آفیس نیز حکمفرمایی میکنند.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از برترین ها، تنها در سال ۲۰۱۹، شاهد بودهایم که فیلمی مانند «انتقام جویان: پایان بازی» هر رکوردی که فکر کنید را شکسته و تاکنون ۵ فیلم ساخته شده توسط استودیو دیزنی از مرز یک میلیارد دلار فروش گذشتهاند، در حالی که هنوز قسمت دوم انیمیشن «منجمد» (Frozen) و «طلوع اسکای واکر» (Rise of Skywalker) اکران نشدهاند.
همچنین در سال جاری شاهد انتشار فیلمهای مستقل و اورجینال پرهزینهای بودهایم که از شانسهای اصلی اسکار به شمار میآیند. «روزی روزگاری در هالیوود» (Once Upon a Time in Hollywood) تارانتینو مورد استقبال منتقدان قرار گرفته در حالی که فیلمهایی مانند «فانوس دریایی» (The Lighthouse) و «جوکر» (The Joker) نیز در فستیوالها غوغا بپا کردهاند.
با این وجود برخی فیلمها از رادار سینماروها دور مانده و کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند اگر چه ارزش دیدن را دارند. این فیلمها به دلیل همزمانی اکران با یک فیلم بلاک باستر یا نداشتن هیاهوی قبل از اکران و تبلیغات ضعیف کمتر از شایستگی خود مورد توجه قرار گرفتهاند که در ادامه به تعدادی از آنها اشاره خواهیم کرد.
۱۰. معلم مهد کودک
از همان آغاز هیاهویی در مورد بازسازی فیلم
«معلم مهد کودک» (The Kindergarten Teacher) وجود داشت که برای اولین بار در فستیوال
ساندنس ۲۰۱۸ به نمایش درآمد. روزنامه
گاردین در نقد خود به این فیلم ۵ ستاره داده و از بازی
مگی جیلنهال در این فیلم به عنوان یکی از بهترین نقشآفرینیهای او در دوران حرفهایش یاد کرد. با این وجود، وقتی که این فیلم در فوریه ۲۰۱۹ در سینماها اکران شد دیگر از آن هیاهو و اشتیاق مخاطبان برای تماشای فیلم خبری نبود.
داستان فیلم در مورد یک معلم مهد کودک دچار
بحران شده است که در کلاس خود با یک نابغه شاعر ۵ ساله به نام جیمی مواجه میشود و بدنبال آن سعی میکند که استعداد غیرقابل انکار این کودک را به همه نشان دهد.
اگر چه این فیلم نقدهای بسیار خوبی دریافت کرد، اما این نقدها برای اینکه مخاطبان به تماشای بازی بینقص جیلنهال در نقش یک زن دچار تناقض و
کشمکش درونی ترغیب شوند کافی نبود. اگر میخواهید کمی بخندید یا فرق بین یک معلم و تعقیبگر را متوجه شوید بدون شک از تماشای این فیلم پشیمان نخواهید شد.
۹. حلقهی مفقوده
وقتی که کسانی مثل
هیو جکمن،
زک گالیفیاناکیس،
زوی سالدانا و
اما تامپسون را در فهرست بازیگران خود دارید، به عملکرد خوب فیلم خود در باکس آفیس تقریباً اطمینان خواهید داشت.
اما دستکم در این مورد چنین نبوده است. انیمیشن
«حلقهی مفقوده» (Missing Link) با ۱۰۰ میلیون دلار بودجه تنها ۲۴.۷ میلیون دلار در سراسر جهان فروش داشت و عنوان
«شکست تجاری» برای آسیب مالی که این انیمیشن استاپ موشن به
استودیو لایکا وارد کرد کافی نیست.
کریس باتلر با ترکیب شوخ طبعی خشک و هوشمندانه با فضای زیبای داستان و ماجراهای خانوادگی آن انتظار داشت فیلمش با استقبال خانوادهها مواجه شود، اما اینطور نشد. چه رویکرد بزرگسالانه به داستان و چه تبلیغات نامناسب و ناکافی برای کشاندن کودکان و خانوادهها را در شکست این فیلم مقصر بدانیم، میتوان با قاطعیت گفت که چیزی در این فیلم وجود داشت که برای سینماروها آنقدر جذاب نبود که برای تماشایش هزینه کنند.
۸. بوک اسمارت
وقتی که اولین تریلرهای اولین تجربه کارگردانی
الیویا وایلد در اوایل سال ۲۰۱۹ منتشر شد طوفانی در میان سینماروهای عام ایجاد کرد. به نظر میرسید که فیلم
«بوک اسمارت» (Booksmart) یک درام کمدی جذاب در مورد دوران ورود به بلوغ دانشآموزان دختر دست و پا چلفتی باشد که مورد توجه قرار میگیرد.
نتیجه تلاشهای وایلد
مورد تمجید منتقدان و هر کسی که برای اولین بار فیلم را دیده بود قرار گرفت. اما هفته ابتدایی نمایش آن تنها با ۶.۹ میلیون دلار فروش همراه بوده و دیگر مورد توجه قرار نگرفت.
شاید تابستان شلوغ بلاک باسترهای پرطرفداری مانند
«انتقام جویان: پایان بازی» و
«داستان اسباب بازی ۴» باعث شد که سینماروهای عام ترجیح دهند «بوک اسمارت» را نادیده بگیرند، شاید هم مقایسههای مداوم و تکراری این فیلم با فیلم کالت کلاسیک
«سوپربد» (Superbad) باعث شد که سینماروها فکر کنند دیگر این فیلم ارزش دیدن و تکرار تجربه را ندارد.
دلیل هر چه که باشد، هیچ بحثی در این نیست که «بوک اسمارت» یکی از فیلمهای
نادیده گرفته شده سال ۲۰۱۹ است که باید حتماً ببینید.
۷. خزیدن
در فیلم
«خزیدن» (Crawl)
کایا اسکودلاریو دختری با مهارت قابل توجه در ورزش شنا است که به لطف یک طوفان هولناک خود را در محاصره سیل و گروهی از تمساحهای بیرحم و آدمخوار میبیند و همراه با پدرش در داخل خانه گرفتار شده است. درک این که چگونه این فیلم از رادار بسیاری از سینماروها دور مانده قابل درک است.
اگر چه این داستان را نمیتوان بدترین داستان فیلمهای ترسناک دانست، اما شباهت زیادی با همان داستانهای ترسناک مربوط به حیوانات در شبکههای تلویزیونی دست چندم دارد. اما در میان همین تصور ما از یک فیلم درجه دوم است که
داستانی خوب و گیرا رخ میدهد.
وقتی که شخصیت اصلی داستان تصمیم میگیرد از هوش و مهارت خود در شنا برای مبارزه با هیولاهای درون آب استفاده کند با یک
فیلم پرهیجان و متفاوت روبرو میشویم که آن را از دیگر فیلمهای ترسناک درجه دوم متمایز میسازد.
۶. مردهها نمیمیرند
سینماروها
زامبیها را دوست دارند به همین دلیل اگر در حال حاضر در یک قطار پر از زامبی آدمخوار گیر نیفتادهاید هیچ بهانهای برای از دست دادن فیلم
«مردهها نمیمیرند» (The Dead Don't Die)
جیم جارموش نخواهید داشت. با این وجود به نظر میرسد که حتی علاقه عمومی به مردگان زنده شده نیز باعث نشد که به این کمدی سیاه عمیق آن توجهی که شایستگیاش را داشت صورت گیرد.
شاید بخش زیادی از این موضوع را میتوان به نقدهای ضعیف منتقدان نسبت داد که همگی آن را در بهترین حالت
فیلمی متوسط توصیف کرده بودند.
با این وجود تم و فضای کلی داستان و بازیهای ستارگان «مردهها نمیمیرند» به آن اندازه خوب هست که از تماشای آن پشیمان نشوید. بازیهاش خشک و بیاحساس
آدام درایور و
بیل ماری در ترکیب با دنیای مرده داستان، باعث میشوند تماشاگر فیلمی باشید که از ته دل شما را میخنداند.
اگر چه این فیلم را نمیتوان با
«زامبی لند» و
«شانِ مردگان» مقایسه کرد، اما جارموش عمداً فیلمی متفاوت ساخته که با قوانین هیچ ژانری جور در نمیآید و همین موضوع باعث جذابیت فیلم شده است.