گروه سیاسی: دور از ذهن نیست اگر بگوییم سخنرانی روسایجمهور و سران کشورها بهویژه سران ایران و کشورهای عضو 1+5 در نشست مجمع عمومی امسال حاشیه بود؛ متن واقعی دیدارهای دو یا چندجانبه در کنار نشست مجمع عمومی بود، همانجا که اخبار و وقایع زیاد و متنوعی روی داد و البته باعث شد دوباره انتقادها به رفتارهای دیپلماتیک حسن روحانی و تیم سیاست خارجی او گسترده شود.
به گزارش بولتن نیوز، مخلص کلام اینکه در داخل کارشناسان معتقد بوده و هستند که کنش سیاسی هیات اعزامی ایران در مقابل تندیها، مواضع غیرمنطقی و تغییر مواضع اروپا محکم نبود. تصاویر مربوط به خندههای حسن روحانی در دیدار با نخستوزیر انگلیس بعد از آنکه بوریس جانسون برجام را یک توافق بد توصیف کرد و از بازنگری در آن گفت، از مصادیق این موضع است.
اولین خطا در اولین روز
در حالی که هنوز یخ حضور هیات دیپلماتیک ایرانی در نیویورک آب نشده بود، اولین بمب خبری را کریستین امانپور، خبرنگار «سیانان» منفجر کرد. امانپور بعد از مصاحبه با ظریف در توئیتی نوشت: «ظریف امروز به من گفت رئیسجمهور روحانی حاضر است با (دونالد) ترامپ این هفته در نیویورک دیدار کند، اگر ترامپ حاضر باشد آن چیزهایی را که ضروری است انجام دهد؛ لغو تحریمها در ازای نظارتهای دائمی بر برنامه هستهای ایران.» انتشار این توئیت موج جدیدی از واکنشها را بهدنبال داشت؛ فضایی که ظریف را به واکنش واداشت و باعث شد او درباره صحت و سقم ادعای امانپور توضیح دهد: «ایران پیشنهاد دو تعهد متقابل 2023 را در برجام داده است، یعنی تصویب پروتکل الحاقی در ایران، درصورت لغو تحریمها در مجلس آمریکا.» به گفته ظریف، درصورت اجرای فوری تعهد توسط ایالات متحده دیداری در چارچوب 1+5 صورت میگرفت.توضیحات ظریف همانی بود که قبلا هم گفته شده بود. ایدهای که قبلا تحتعنوان «بیشتر در برابر بیشتر» در رسانهها از آن یاد میشد. طبیعتا این چیزی نیست که یکشبه اتفاق بیفتد و به مذاکرات و بررسیهای بیشتر و توافق درباره جزئیات نیاز دارد و اگر هم دو طرف با آن اعلام موافقت کنند عملیاتیکردن آن در هفته پیشرو غیرممکن است، بهویژه آنکه پای مجلس دو کشور هم در میان است. گذشته از آن، ظریف در توضیحاتش این سوال را هم بیپاسخ گذاشت که در شرایطی که روح حاکم بر اقدامات آمریکا در یکماه گذشته از تحریم وزیر امور خارجه گرفته تا تحریم و به تاخیر انداختن صدور ویزا برای هیات ایرانی و... بر علیه ایران بوده و هیچ پالس مثبتی صادر نشده است، اساسا سخن گفتن از مذاکره روسایجمهور دو کشور چه موضوعیتی میتوانست داشته باشد؟
مواضع سینوسی درباره تغییر در برجام
ظهر روز گذشته بود که خبر آمد ایران با تغییرات جزئی در برجام موافقت کرده است؛ خبری که اولینبار از سوی «رویترز» مطرح شد و این خبرگزاری به نقل از روحانی نوشت او در نیویورک گفته آماده است در ازای رفع تحریمها علیه ایران با 1+5 درباره اعمال «تغییرات، اضافات یا اصلاحات اندک» در برجام رایزنی کند.
این خبر البته خیلی زود از سوی پرویز اسماعیلی، معاون ارتباطات دفتر رئیسجمهوری تکذیب و اعلام شد خبر درست آن است که رئیسجمهور برای کوتاهکردن زمان اجرای برجام اعلام آمادگی کرده است؛ موضوعی که قبلا نیز از سوی ظریف مطرح شده و جزئیات آن عبارت است از تسریع در تصویب همزمان پروتکل الحاقی در مجلس ایران و لغو نهایی تحریمها در مجلس آمریکا و باز شدن باب مذاکره در چارچوب 1+5.با این حال ربیعی، سخنگوی دولت در جمع خبرنگاران بار دیگر ادعای «رویترز» را تایید کرد و ضمن تاکید بر مطالبه ایران مبنیبر رفع تحریمها و بازگشت همه طرفها به برجام، گفت: «در این شرایط امکان مذاکره هم وجود دارد و حتی برای اطمینانبخشی، رئیسجمهور بنبستشکنی کرده و مطرح کردهایم دنبال تغییر کوچکی در دل برجام هستیم. این پیشنهاد را رئیسجمهور مطرح میکند.»ربیعی اینها را در حالی گفت که فضای حاکم بر مذاکرات دیپلماتیک نیویورک، بهطرز محسوسی علیه ایران ساماندهی شده و بدیهی است در چنین شرایطی هر نوع عقبنشینی نه نشانه تعامل که بهمنزله باجدهی تلقی خواهد شد. ضمن آنکه طرح مجدد این اظهارات در حالی بود که چند ساعت قبل معاون ارتباطات دفتر رئیسجمهوری موضوع را از اساس تکذیب کرده بود.
مواضع سینوسی تیم هیات دیپلماتیک و تیم رسانهای آن به اینجا متوقف نشد و ساعتی بعد دفتر سخنگوی دولت در اطلاعیهای بار دیگر ایده تغییرات جزئی را پس گرفت و در توضیحاتی مشابه توضیحات اسماعیلی نوشت: «منظور از تغییرات جزئی در دل برجام، همان تصویب زودتر از موعد (2023) پروتکل الحاقی در مجلس ایران در ازای تصویب لغو تحریمها در کنگره است.»
هرچه هست ترامپ و متحدان اروپایی او در این دو روز بیش از آنکه در پاسخ به فشارهای سیاسی خود بر ایران، پالسهای اقتدارآمیز و بازدارنده دریافت کرده باشند، شاهد مواضع یکدرمیان و متزلزل درباره برجام و البته خندههای غیردیپلماتیک بودهاند.
فشار از اروپا، خنده از ایران
بیانیه شدیداللحن اتحادیه اروپا علیه ایران در شبی که از فردای آن قرار بود با حضور ظریف، ماراتن مذاکرات فشرده نیویورک کلید بخورد، فضای منفیای را علیه ایران رقم زد. اروپاییها بیش از یک هفته بعد از حمله انصارالله به آرامکو درصدد مقصریابی برآمدند و اعلام کردند که کار ایران بوده است.
رهبران اروپایی همچنین در پایان بیانیه خود بحث مذاکرات مجدد بر سر برجام را پیش کشیدند و اعلام کردند وقت آن رسیده که ایران مذاکرات بلندمدت درباره برنامه هستهای و حضور منطقهای و نیز برنامه موشکی خود را بپذیرد. بسیاری از تحلیلگران صدور چنین بیانیهای آنهم در آستانه حضور هیات ایرانی در نیویورک را اقدامی برای تشدید فشار علیه ایران و بردن آن به کنج انفعال دانستند.
مهمترین اتفاق دراین باره آن بود که اروپا حالا نقاب مرزگذاری با آمریکا را که در مواضع یکسال گذشته آنها پس از خروج ایالات متحده از برجام به کرات تکرار شده بود، کنار گذاشته و به صریحترین شکل ممکن موضع حداکثری ترامپ را نعل به نعل تکرار کرد؛ اتفاقی که نشان میداد اساسا از اول هم ارادهای بر عمل مستقل از آمریکا در اروپاییها وجود نداشته و پربیراه نیست اگر گفته شود جریان خوشبین به اروپا در تمام این یکسال سر کار بودهاند. این بیانیه و مواضع بعدی مکرون و جانسون گذشته از شکلگیری مطالبه تجدیدنظر جدی در مواجهه با اروپا، اقتضا میکرد دستکم عکسالعملی متوازن را از سوی هیات ایرانی بهدنبال داشته باشد که اروپاییها لااقل در این چند روز ماستهایشان را کیسه کنند. اتفاقی که البته هیچوقت نیفتاد و نه بیانیه کمرمق وزارت امور خارجه از چنین خاصیتی برخوردار بود و نه قهقهههای رئیسجمهور در دیدارهای روز گذشته.
خندههای بحثبرانگیز
ازجمله اتفاقات مهم تحولات این روزهای نیویورک صحبتهای عجیب بوریس جانسون و واکنش عجیبتر رئیسجمهور در دیدار با او بود. نخستوزیر انگلیس شامگاه دوشنبه در گفتوگو با «اسکاینیوز» گفت «همانطور که رئیسجمهور ترامپ بهدرستی گفت، این توافق بدی بود» و تاکید کرد باید بهدنبال توافقی بهتر باشیم. جانسون این را هم گفت که تنها کسی که میتواند توافق بهتری صورت دهد و میداند چطور شریک دشواری مانند ایران را به راه بیاورد رئیسجمهور ایالات متحده است. این شاید صریحترین اظهارنظری باشد که در سالهای بعد از برجام از سوی یک مقام رسمی دولت انگلیس مطرح شده باشد؛ اظهاراتی که البته دست مریزاد ترامپ را هم بههمراه داشت و در شرایطی که آقای نخستوزیر در داخل انگلیس روزهای سختی را میگذراند، باعث جلبتوجه رئیسجمهور آمریکا شد. جانسون تندتر از این اظهارات را هم در بیانیهای که به امضای مشترک او، مرکل و مکرون رسیده بود مطرح کرد تا همان شب اول به اتفاق رفقا گربه را دم حجله کشته باشد.
واکنش روحانی به این دو اقدام در دیدار با جانسون اما حیرتانگیز بود؛ لااقل تصاویری که از حاشیه و متن این دیدار منتشر شد اینطور نشان میداد. آنطور که در خبرها آمد، در حالی که انتظار میرفت روحانی جانسون را با پاسخی قاطع مواجه کند، حداکثر برخورد رئیسجمهور با نخستوزیر انگلیس، ابراز تاسف بابت صدور بیانیه سه کشور اروپایی و غیرمفید و غیرسازنده خواندن آن در شرایط حساس کنونی بود؛ موضعی حداقلی با چاشنی خندههایی به پهنای صورت که معمولا از فرط خوشحالی بر چهره مینشینند! روحانی پیش از این دیدار و در حالی که مکرون جمع سران را سهنفره کرده بود، در واکنش به پیشنهاد مذاکره با ترامپ و پریدن در استخر بازهم از آن خندهها تحویل طرف مقابل داد و ترجیح داد راه را برای ادامه مسیر این فشارها باز بگذارد.
مدل مواجهه با مکرون صحیح بود؟
هرچند شاید برای توضیح بعضی نکات به برخی افراد، نیازمند ارائه یک جریانشناسی و توضیح دقیق یک فرآیند باشیم، اما درواقع باید گفت رفتارهای رئیسجمهور فرانسه در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمانملل نه نیازمند جریانشناسی است و نه هیچ دقت ویژه دیگر. او دقیقا مسیر یک زیادهخواهی تاریخی را زیر الفاظ مصلحانهای چون میانجی مخفی کرده و مانند دیگر مقامات اروپایی رفتار میکند.
شاید بهتر باشد بهجای نام میانجی که البته خود مکرون هم آن را قبول ندارد، از عبارتی مانند دلال یا واسطه استفاده کنیم، دلالی که همه سود خود را در همکاری با یک طرف میبیند و از تمام شگردهای ممکن برای کلاهگذاشتن سر طرف دوم استفاده میکند. اینها را گفتیم که تا به اینجا برسیم که با اظهارنظرهای یکی دو روز گذشته، مکرون حتی از قالب «آبناتفروش» سابق هم بیرون آمده است.
با پیشذهنیتی که بیانیه تروئیکا درمورد آرامکو دارد، به این عبارات رئیسجمهور فرانسه توجه کنید: «زمان آن رسیده که مذاکرات بین آمریکا، ایران، امضاکنندگان برجام و کشورهای منطقه آغاز شود. من یک چارچوب جامع را ارائه کردم، به این ترتیب برجام میتواند فعالیتهای منطقهای ایران و برنامه موشکی این کشور را نیز دربر گیرد، اول از همه باید اطمینان حاصل شود که ایران هرگز به سلاح هستهای دست نخواهد یافت. دوم اینکه بحران یمن باید حلوفصل شود. سوم اینکه یک طرح امنیت منطقهای که بحرانهای دیگر منطقه و همچنین امنیت دریانوردی را دربر گیرد، تدوین شود و بالاخره اینکه همه تحریمهای اقتصادی علیه ایران برداشته شود. من عمیقا بر این باورم زمان آن رسیده که مذاکرات بین آمریکا، ایران، امضاکنندگان برجام و کشورهای منطقه که بیش از همه نیازمند امنیت و ثبات هستند، آغاز شود.»
بهتر است با شنیدن این سخنان متعجب نشوید، چراکه فرانسه در حال پرده برداشتن از همان هدف و مسیری است که تاکنون تلاش میکرد صرفا در مذاکرات به هیات ایرانی بقبولاند و حالا کار را به رسانه کشانده است و البته تلاش میکند مانند شیوه مرسوم همه دلالها آنقدر فرصت را تنگ نشان دهد که مشتری مجبور به قبول شروط و تن دادن به یک معامله ناعادلانه شود. مکرون دیروز به حسن روحانی گفته بود: «اگر آمریکا را بدون ملاقات ترامپ ترک کنید فرصت را از دست میدهید.»
نکته جالب ماجرا را همینجا باید بیان کرد؛ اینکه در مقابل رفتار مکرون چرا هیات ایرانی هیچ واکنشی نشان نمیدهد و بسیار عادی با این عملیات سیاسی- رسانهای برخورد میکند؟ واکنشی که متاسفانه این شائبه را هم در اذهان عمومی ایجاد میکند که نکند سکوت نشانه رضا باشد و تیم دیپماتیک ایران که حالا حسن روحانی را در راس خود میبیند از خطوطقرمز پیشین خود که بارها آنها را مطرح کرده بود، کوتاه آمده است! این شائبه هم از این جهت احساس میشود که تقریبا همه مواردی که مکرون مطرح کرده دقیقا ناقض اصول مطرحشده در سخنان روحانی و ظریف است.
درمورد اول که به وضوح مکرون میگوید برجام را قبول ندارد و باید توافق جدید حاصل شود، درمورد دوم او تلاش میکند تگ تروریستیبودن به اقدامات ایران بزند و بهجای عربستان در بحران یمن ایران را محکوم کند و درمورد سوم او ادعای قبلی در بیانیه تروئیکا مبنیبر دخالت ایران در حمله به آرامکو را طرح کرده است.
تخمین محورهای مذاکره و شاید توافق احتمالی میان ایران و غرب دشوار نیست چه گزینههایی روی میز مذاکرات است؟
طبق آنچه امانوئل مکرون روز گذشته افشا کرد و بهگونهای پردهبرداری از طرح مذاکره با ایران بود، میتوان به چارچوب احتمالی مذاکرات ایران و فرانسه پی برد و البته با استفاده از برخی اخبار، نقاط مبهم آن را قدری روشن کرد.
1 وقتی مکرون میگوید اول از همه باید اطمینان حاصل شود که ایران هرگز به سلاح هستهای دست نخواهد یافت یعنی او کمی محتاطانهتر همان حرف دو سال گذشته ترامپ و دوشنبه بوریس جانسون را تکرار کرد، «توافقی جدید با نظارتهای گستردهتر». اگر این جمعبندی را در کنار دیگر اظهارنظرهای آنها قرار دهیم احتمالا اولین مساله به این شکل نمایان خواهد شد که در مذاکرات، ایران بهدنبال ارائه «تصویب پروتکل الحاقی بهجای 2023 در 2020» است و طرف غربی بهدنبال گرفتن امتیاز اجرای additional protocol plus یا حتی بیشتر، به این معنا که ایران نظارت بسیار بیشتر از آنچه در پروتکل الحاقی آمده را بهصورت دائمی قبول کند. این اولین نقطهای است که ایران باید مقابل زیادهخواهی آمریکا و غرب بایستد و نگذارد مسیر برجام بیشتر از پیش برای رفتوآمد گسترده شود.
2 مکرون میگوید بحران یمن باید حلوفصل شود، این مساله خواسته طبیعی ایران هم هست اما باید دید به چه نحوی قرار است در مذاکرات توافق نهایی صورت بگیرد. قبل از آن البته باید روشن شود که آیا حل بحران یمن بهمعنای تجزیه یمن است یا خیر؟ و اینکه موضع تیم ایرانی در این زمینه چیست؟
3 «طرح امنیت منطقهای که بحرانهای دیگر منطقه و همچنین امنیت دریانوردی را دربر گیرد» بهنظر میرسد همان برجام منطقهای است که پیش از این اروپاییها و آمریکا بارها از آن نام برده بودند و هدفی جز محدودکردن ایران به مرزهای جغرافیایی خود ندارند. این طرح البته احتمالا امروز بسیار بیشتر از گذشته برای آنها مهم و حیاتی است به عللی که واضح و روشن است.
اول اینکه ایران از مسیر نفوذ منطقهای خود در حال دور زدن و خنثی کردن تحریمهاست، دوم اینکه از مسیر همین قوت و نفوذ منطقهای بهراحتی میتواند امنیت اقتصادی غرب را در شرایطی که امنیت اقتصادی خود بههم بخورد با خطر روبهرو کند، سوم اینکه ایران امروز نهتنها حکومت مرکزی را در سوریه تثبیت کرده است که بهدنبال تقویت گروههای فلسطینی هم هست، از حمایت حزبالله تقویتشده در لبنان نیز بهره میبرد و حامیان ایدئولوژیک خود را نیز در حوالی مرزهای جولان اشغالی آماده میبیند. از اینرو باید گفت اتفاقا اینجا دقیقا نقطه برتری و قوت ایران است و از آنجاکه احتمالا این طرح جزئی از میز مذاکره است، ایران باید آن را کنار بگذارد و دقیقا از آن بهعنوان پشتیبان و تضمین اجرای توافق احتمالی بهره ببرد نه بخشی از یک توافق.
4 اگر به مسائل بالا درخواستهای گذشته و آنچه روی میز مذاکره محمدجواد ظریف با امانوئل مکرون بوده و رسانهای هم شده را اضافه کنیم، به احتمال فراوان ایران برای ورود به موضوعاتی که غرب از ایران خواسته، حداقل یک شرط مشخص دارد و آن دریافت رقمی معادل 15 میلیارد یورو تا پایان سال جاری میلادی در قبال فروش نفت و بعد از آن فروش نفت به میزان ماهیانه سهمیلیارد دلار است؛ فرآیندی که برنامهریزی زمانی آن احتمالا برای مهلت تعیینشده جهت مذاکره یا تا اکتبر 2020 که همان ایام انتخابات در آمریکا و همچنین زمان پایان تحریمهای تسلیحاتی ایران است، خواهد بود.
5 از میان اخبار مشخص است ایران خواسته مهم و منطقی دارد و آن تصویب بند تحریمی برجام در کنگره آمریکاست. این هم به این معناست که آمریکا در بدو امر باید به برجام برگردد و سپس آن را در کنگره به تصویب بگذارد، چیزی که ترامپ تاکنون نپذیرفته و باید دید تیم ایرانی بنا دارد این خواسته را همچنان روی میز نگه دارد یا خیر؟ این تردید هم به این علت است که علی ربیعی، سخنگوی دولت دیروز گفت ایران بحث تغییر در برجام را پذیرفته است و حاضر شده درباره آن مذاکره کند، لذا باید دید پذیرفتن مذاکره درباره چه موضوعاتی است و چه مسائلی را شامل میشود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com