آیا میان قهر و آشتی های آقایان کسی به فکر شعور مردم و آبروی انقلاب است؟!

گروه سیاسی _ سید محسن عبدالهی: امروز عباسعلی کدخدایی عضو و سخنگوی شورای نگهبان عکسی از حضور شیخ محد یزدی و شیخ صادق لاریجانی منتشر کرده است که این دو در کنار یکدیگر نشسته اند و مشغول خنده و شوخی هستند. وی در توضیح این عکس نوشته: امروز، روز خوبی بود برای همه در شورای نگهبان. هر دو یکی می شویم تا نبود اختلاف. اختلاف نظر، طبیعت هر جامعه بالنده ای است!

 

به گزارش بولتن نیوز، شفاف سازی جناب کدخدایی جای تقدیر دارد ولی انصافا خود آقای کدخدایی برایشان سوال پیش نیامده است و دغدغه ای ایجاد نگشته که در معادله جنگ و دعوا و آشتی آقایان مردم کجا قرار می گیرند؟! جناب یزدی چگونه از آن موضع و اتهاماتی که مطرح کردند به شوخی و خنده رسیده اند و آقای لاریجانی چگونه در کنار کسی که ادعا می کنند به او تهمت زده اند، به این راحتی نشسته اند؟! آقایان اگر حیثیت خودشان برایشان اهمیتی ندارد مهم نیست؛ لااقل برای شعور مردم و آبروی انقلاب ارزش قائل شوند.

جنگ و دعوا در یکی از مهم ترین ارکان انقلاب و جمهوری اسلامی راه می افتد و دو عضو شورای نگهبان که وظیفه احراز صلاحیت داوطلبان نمایندگی مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان و ریاست جمهوری و صیانت از قانون اساسی را برعهده دارند، خود را در منظر مردم بی صلاحیت جلوه می دهند. بعد از تمام آن داستان ها که چند روزی هم بیشتر نگذشته است و از دعوای طلبگی که آقایان می گویند هم بسیار فراتر بوده است، در کنار هم نشسته اند و گل می گویند و گل می شنوند.

این دو بزرگوار اگر قرار است با یک غوره سردیشان بکند و با یک مویز گرمی، چگونه می توانند ثابت کنند در انجام وظایفشان هم اینگونه رفتار نخواهند کرد؟! آقایان باید روشن کنند که چرا صلاحیت رکن مهمی از نظام همچون شورای نگهبان را برای خنده و شوخی امروز زیر سوال برده اند؟! ایشان حقیقتا فکر نکردند با این رفتار به افرادی که چند ماه آینده قصد حضور در انتخابات مجلس شورای اسلامی ر ا دارند و صلاحیتشان رد خواهد شد، بهانه داده اند که این ها خودشان صلاحیت ندارند و چگونه برای ما تعیین تکلیف می کنند؟! آیا امکان مطرح کردن این مسائل از طرق قانونی و یا به صورت چهره به چهره مانند امروز وجود نداشت که اینگونه با حیثیت خود و نظام بازی کردید؟!

و یک سوال از جناب کدخدایی و آن دسته از دوستان انقلابی که فکر می کنند در این شرایط وظیفه ماستمالی هر اتفاقی را بر عهده دارند و با چهار شعار و کلمه قصار می توانند آن چه که در مقابل چشم مردم رخ داده است را جور دیگری نشان دهند. فرض کنید یک بار و دو بار و سه بار توانستید با توجیهات خام دستانه ای همچون بحث طلبگی این قضیه را فیصله بدهید؛ فردا روز که یکی از این اتهامات مطرح شده ثابت شد، چه پاسخی برای افکار عمومی دارید؟! آیا اگر مشخص شد که آن اتهامات کذب بوده اند و تنها آبروی یک مومن از بین رفته است، شما با گفتن اینکه یک سوءتفاهم ساده بود، در پی رفع و رجوع آن برخواهید آمد؟!  و غیر از آن واقعا چنین صحبت هایی یک بحث طلبگی و اختلاف نظر در یک جامعه بالنده است یا داستان چیز دیگری است؟! آقای کدخدایی، شما انسان بسیار خوبی هستید و سابقه روشنی دارید؛ لطفا با خودتان و مردم روراست باشید.