اینکه زنان گزارشگر خارجی درسفارت خانه های ایران بدون حجاب حاضر شوند و با یک مقام رسمی جمهوری اسلامی، آن هم نه هر کسی بلکه وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران مصاحبه کنند، قطعا امر مرسومی نیست.
گروه سیاسی: محمدجواد ظریف این روزها در اروپا به سر می برد و با سران کشورهای اروپایی در حال رایزنی برای رسیدن به نتیجه ای مناسب در جهت رفع مشکل تحریم های اعمال شده توسط ایالات متحده است.
به گزارش بولتن نیوز، در این سفرها اما اتفاقی رخ داده که موجب تعجب فراوان گشته است. معمولا مسئولان جمهوری اسلامی که به خارج از کشور می روند، با خبرگزاری های مختلف مصاحبه های تصویری انجام می دهند و این عمل رویه ای مرسوم است. اما اینکه زنان گزارشگر خارجی درسفارت خانه های ایران بدون حجاب حاضر شوند و با یک مقام رسمی جمهوری اسلامی، آن هم نه هر کسی بلکه وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران مصاحبه کنند، قطعا امر مرسومی نیست.
جناب وزیر امور خارجه قطعا بر این نکته اشراف دارند که سفارت خانه هر کشوری می بایست بر طبق قوانین داخلی آن کشور اداره شود و توجیهی ندارد که ایشان به خبرنگاران زن اجازه حضور بدون حجاب در یک نهاد رسمی جمهوری اسلامی را داده باشند.
البته چنین عملی پیش از این و در زمان برگزاری آخرین انتخابات ریاست جمهوری در سفارت خانه های ایران برای اولین بار رخ داد و زنان ایرانی بدون داشتن حجاب رسمی کشور، برای حضور پای صندوق های رای به سفارت خانه های ایران رفتند. در نمونه تازه تر چنین اتفاقاتی، حضور مقامات زن مجارستانی بدون حجاب در سفارت ایران بود که در یکی دو هفته گذشته سر و صدای زیادی به پا کرد.
وقوع چنین اتفاقاتی و نقض قوانین رسمی کشور و بی احترامی به آن توسط وزیر امور خارجه به هیچ وجه قابل پذیرش نیست و ایشان باید توضیح دهند که با کدام دلیل و منطقی به راحتی پا بر روی قوانین ایران گذاشته اند. فرض را بر این بگذاریم که اصلا ایشان بگویند چون ما در خاک بیگانگان بودیم، به این سیاستمداران و خبرنگاران احترام گذاشتیم و برای آن ها محدودیت ایجاد نکردیم.
در مقابل این استدلال آیا حق داریم بپرسیم که اگر قرار است شما به خبرنگاران کشور میزبان را محترم بشمارید و قوانین کشور خودتان را زیر پا بگذارید، چرا زنان حاضر در سفارت خانه های کشورهای خارجی در ایران به قانون ایران احترام نمی گذارند و حتی در جشن هایی که اخیرا برگزار شده است، دختران و زنان ایرانی نیز به صورت بی حجاب شرکت کرده اند.
اگر پایه و اساس روابط بین الملل، احترام و عمل متقابل باشد، باید از جناب ظریف پرسید که آیا میان بی حجابی زنان خارجی در سفارت خانه های کشورشان در خاک ایران و بی حجابی خبرنگاران و سیاستمداران زن خارجی در سفارت خانه های ایران عمل متقابلی رخ داده است یا تنها خواسته های طرف خارجی مورد توجه قرار گرفته و قوانین و اخلاقیات کشور خودتان زیرپا گذاشته شده است؟!
که در نظام سیاست ، ظریف پایمال است!
کافیست به عملکردها خوب نگاه کنیم و نتیجه حضور برخیها را در پستهای کلیدی خوب بفهمیم، شاید بتاریخ هم نیازی نباشد!
جاسوس کم نبوده و نیست. اما مهمتر از همه اینکه چرا فکر می کنیم با
وجود مسوولان خائن و جاسوس در مناصب رسمی کشور آمریکا واقعا محتاج امثال
جیسون رضاییان است؟ چه کسی می خواهد با تاکتیک گلوله دودزا مانع از دیده
شدن جاسوسهای بزرگ و اصلی بشود؟
یک سوال مگر در کشورهای تحت سلطه و یا کاملا مرعوب قدرت امپریالیسم و حتی کشورهای غربی سران آنها یا با واسطه یا بی واسطه عامل آمریکا نیستند چرا در همان کشورها مثلا در دفاتر آنها شنود می گذارند و یا جاسوسان در آن کشورها بصورت گسترده فعالیت می کنند ؟ مگر همان مسئولان وابسته اطلاعات لازم را به آنها نمی رسانند پس چه نیازی مثلا به جاسوس در کشور آلمان و یا فرانسه و یا دیگر کشورهای غربی برای آمریکاست؟
اما در اصل اشراف اطلاعاتی کامل و تایید شده مبنای کار در سیستمهای اطلاعاتی است و شاید یک جاسوس در لباس خبرنگار با ارتباط با خیلی از افراد جمع آوری اطلاعات و تایید اطلاعات و جمع بندی اطلاعات و در نهایت تحلیل اطلاعاتی را به دشمن بدهد
این شمایید که عمدا یا سهوا در حال بزرگ کردن جیسون رضاییان هستید. این حداکثر جاسوس های خرده پا در بالاترین حالت بیش از یک سیم رابط بین مراکز جاسوسی جهان و جاسوسهای اصلی فعال در کشورهای مختلف نیستند. زمانهایی که می شنوید فلان دستگاه شنود یا فرد جاسوس موساد در آمریکا و یا فرانسه لو رفت به معنای آن نیست که این فرد خیلی آدم مهمی بوده است! و یا اینکه مسوولان آن کشورها خودشان گماشته و جاسوس اسراییل نیستند!
بلکه معنایش این است که بخشهای غیر خائن و غیر جاسوس آن کشورها - دقت کنید هیچ کشوری همه دستگاهها و مقاماتش خائن و جاسوس نیستند- بویی برده اند و متوجه یک سرنخ شده اند که ممکن است برای کل مجموعه جاسوسی گران تمام شود. لهذا همان دستگاههای جاسوسی فورا وارد عمل می شوند و آن سرنخ را همانجا کور می کنند و می گویند تنها جاسوس شناسی شد و آفرین و تمام و سیستم جقدر سالم و خوب است و به به و چه چه. بگذریم که معمولا آن جاسوس خرده پا هم مجازات جدی نمی شود! دقیقا مثل رضاییان.
و به این ترتیب پرونده بسته می شود و آن حاسوس های واقعی و فعال به راحتی جان به در می برمی بردند. و به کار خود ادامه می دهند. فقط سیم رابط خود را عوض می کنند.
و البته این مساله فقط در مورد جاسوسی نیست. دستگیر کردن و حتی اعدام کردن عناصر درجه 3 و 4 برای فراری دادن عناصر درجه 1 همیشه تجویز می شود. یادمان نرود با نمایشنامه ماسونی ذکاء الملک فروغی هم در شهریور 1320 امثال پزشک احمدی را متهم و اعدام کردند تا مبادا پای خود دربار به عنوان خائن به دادگاه کشیده شود. دقیقا شبیه همان فیلم های هندی که همیشه یک پلیس بد هست که سیستم قضایی و پلیس سالم بالاخره او را شناسایی می کند. مهم این است که مردم باورشان شود اصل سیستم سالم است و فساد فقط درحد چند ععنصر خرده پا است.
حالا این شما و این هم تاریخ. بالاخره روزی افشا خواهد شد که فلان و بهمان و بیصار فرد از همان سال 1340 به عنوان جاسوس همراه نهضت امام خمینی شدند و هنوز هم تشریف دارند...
خودتان اگر ذره ای بیاندیشید می بینید گاندو جه کلاهی بر سرتان گذاشته است و به اسم حزب الله چه فریبی را دارید باور می کنید. هر وقت جرات کردید بکویید خود مقامات اصلی کشور یا جریان های مرتبط به آنها جاسوس هستند و تاریخ خیانتهای آنان از 1340 تا الان را افشا کردید آن وقت می شود باور کرد کار ضد حاسوسی انجام داده اید.