گروه بین الملل: بعيدى نژاد سفير ايران در انگليس در توييتى نوشت: «جمهورى اسلامى ایران با رأی دادگاه انگلیس نسبت به عدم الزام شرکت انگلیسcی به پرداخت بخشی از سود بدهی خود در سالهای تحریم مخالف بوده و اقدام حقوقی لازم را اتخاذ خواهد کرد. این رأی هیچگونه تاثیری بر الزام شرکت انگلیسی به پرداخت کل مبلغ چندصد میلیون پوند بدهی و سود بیش از ۳۰ سال آن ندارد.» اما اصل داستان چیست؟ کدام دادگاه؟ کدام حکم؟ کدام بدهی و کدام سود؟
به گزارش بولتن نیوز، داستان از این قرار است که حدود چهار سال پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، دولت وقت ایران سفارش تولید 2000 تانک چیفتن به انگلستان می دهد. بابت این سفارش، پولی هم به دولت وقت انگلیس می دهد. تا قبل از پیروزی انقلاب، تنها 500 عدد از این سفارش وارد ایران می شود و مابقی، به بهانه انقلاب اسلامی هیچ گاه به ایران تحویل داده نشد. از آن مهم تر اینکه ما به ازای پولی که پیش انگلستان باقی ماند و بابتش به ما تانکی تحویل ندادند هم هیچ گاه به ایران برنگشت.
تا اینکه نزدیک به 25 سال بعد از این داستان، ایران در دادگاه اتحادیه اروپا نسبت به این قضیه شکایت می کند و نهایتا در سال 2006، دادگاه اروپایی حکم به نفع ایران صادر می کند که هم اصل پول و هم سود آن که در مجموع نزدیک به 450 میلیون پوند می شود باید به ایران استرداد شود. اما متاسفانه با وجود تذکر چندین و چند باره دلسوزان نظام مبنی بر تعجیل در برگرداندن این پول به ایران، هیچ اتفاقی نمی افتد و بدیهی است کشور بدهکار هم وقتی می بیند کسی دنبال طلبش نمی آید، از گوشه و کنار یک بند ولایحه ای پیدا کرده و تا در حد امکان، میزان بدهی را کم کند.
بر این اساس، چند وقت پیش دادگاه انگلستان اعلام کرده، لزومی به پرداخت سود آن مبلغ نیست و فقط باید اصل پول بازگردانده شود. در حالی که اصلا ارزش این بدهی برای ما، به سودی است که در این چهل سال و بر اساس پنج درصد سالیانه به آن تعلق گرفته است. در این شرایط، آقای بعیدی نژاد می گوید اتفاق خاصی نیفتاده و این حکم مهم نیست و ما حق مان را خواهیم گرفت.
نکته قابل توجه اینجاست که ما بعد از صدور حکم در سال 2006 تنها باید در یک مسیر حقوقی معین، راه بازگشت پول را تعیین می کردیم. اما بابت تحریم ها، گفته می شد که به روش های معمول این انتقال ممکن نیست. در حالی که باید گفت وکیل ضعیفی که سفارت ما در انگلستان گرفته نمی دانست از چه طریقی باید این پول منتقل می شد. اما اگر وکیل قوی که طبیعتا پول خوبی هم می خواهد، انتخاب می شد، این چنین شاهد از بین رفتن حق مسلم مردم ایران نمی شدیم.
آن راه چه بود. آن راه این بود که باید می رفتند بانک مرکزی انگلیس و از طریق دوچه بانک این انتقال را انجام می دادند. مانند پولی که ما از طریق بریتیش ایروی به حساب فرودگاه های کشور روزانه واریز می کنیم. یا اگر این راه هم شدنی نبود، از طریق کردیت ترول به افراد مختلف می دادند و غیر مستقیم به ایران وارد می شد. یعنی طلب های شرکت های خارجی از شرکت های داخلی را با آن پولی که در خارج از ایران داریم تصفیه می کردیم و به ازایش، از شرکت های خودمان، پول را دریافت می کردیم و نهایتا یکجا تجمیع می کردیم.
علی ایحال، با وقت کشی و کارنابلدی وکیلی که سفارت ایران در انگلستان انتخاب کرده بود، بخش مهمی از سرمایه ایران در این شرایط حساس، از بین رفته و به نظر می رسد اگر روند، همینی باشد که هست باید منتظر از بین رفتن اصل پول مان هم باشیم. و این درحالی است که مسئولین ذیربط، شخصا دریافتی های میلیاردی دارند و برای جیب خودشان، حسابی به آب و آتش می زنند.
انتهای پیام /#
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
را یاد گرفته اند ، آنهم در گرمای 42 درجه!