گروه سیاسی: عباس عبدی، فعال سیاسی و تحلیلگر ارشد اصلاحطلب، در سرمقاله اول تیرماه روزنامه "ایران" نوشت:
به گزارش بولتن نیوز، تنش در روابط ايران و آمريكا بهسرعت در حال افزايش است. اين روند قابل پيشبینی بود. زيرا بر یک زورگویی آشکار از سوی ترامپ استوار بود.
گرچه بنده نسبت به سياست خارجی ايران نقدهایی دارم؛ ولی درباره برجام هيچ حقی برای ايالات متحده وجود نداشت كه بدون هيچ توجيهی و به صورت یکسويه از آن خارج شود و بدترين نوع تحريم يا تروريسم اقتصادی را علیه ایران برقرار كند و از همه مسخرهتر اينكه اراده ايران برای افزايش غنیسازی را مخالف همان برجامی بداند كه پيشتر خودش آن را پاره كرده و كنار گذاشته است.
در این میان و متأسفانه برخی نيز سادهانگارانه میگويند كه با ترامپ مذاکره شود؛ درحالیکه ايران پيشتر درباره موضوع موردنظر ترامپ مذاكره موثر و نتیجهبخش كرده و بهاصطلاح پرونده آن از خلال توافق برجام مختومه شده است و تاکنون نیز هيچ اتفاقی كه فاسدكننده توافق برجام باشد؛ رخ نداده بود و دنيا در حال استفاده از نتایج یک توافق منصفانه بود كه به یکباره آقای ترامپ وارد كاخ سفيد شد و به خيال خود تصمیم گرفت که چرخ سیاست را از نو اختراع كند و كل قواعد روابط بينالملل را ناديده گرفته و قلدرمآبانه دستور خروج از برجام و ارسال شماره تلفن کاخ سفید را میدهد تا بلکه به اهدافش برسد.
واقعيت اين است كه توصیف وضعيت موجود و ارائه راهحل را نمیتوان با شمارش عوارض یک سوی ماجرا تحليل و نتيجهگیری كرد.
بسياري میگويند ادامه اين وضع منجر به جنگ خواهد شد و در صورت جنگ، ايران طرف اصلی زيانكننده است. فارغ از اينكه اين تحليل درست باشد يا غلط، یک نكته مهم است و آن اين است كه در چنین شرایطی مذاكره نيز بیمعناست.
هيچ دستوري برای مذاكره نيست. هيچ چشماندازی برای رسیدن به یک تفاهم وجود ندارد. مذاكره در چنين شرايطی و تداوم آن عوارض کمتری برای ايران ندارد.
چرا مذاكره بیمعناست؟ آغاز هر مذاكرهای در این شرایط به معنای پذيرفتن ادعاهای زورگويانه و غیرمنطقی طرف مقابل است و هيچ دستاوردي نخواهد داشت.
ايران تاكنون بارها در امور گوناگون با آمریکاییها مذاكره كرده است. درباره عراق، درباره افغانستان و درباره مساله هستهای.
بنابراين، ايران نبوده كه ميز مذاكره را ترک كرده است. كسی دارد شعار درخواست مذاكره را میدهد كه پيشتر نتايج مهمترين مذاكرات سياسی در قرن۲۱ را پاره كرده و به آن ملتزم نيست. اين را مذاكره نمیگویند. اگر اسمش را مذاکره بگذارند؛ رسمش تسلیم است
اينكه ترامپ اين حرف پوچ را میزند، چندان غیرمنتظره نيست؛ ولی اينكه عدهای ايرانی و غیرايرانی آن را تكرار میكنند، مساله اصلی است.
ديگران نبايد بگويند در این وضع با ترامپ مذاكره كنيد. آنها یا باید ترامپ را محکوم کنند و یا بايد بگويند برويد تسليم او شويد. اين توصیه قابلفهم است كه بگويند، ولي نمیتوانند حد تسليم را تعيين كنند که حدی جز نابودی به دست خود ندارد.
سیاست ايالات متحده به تبعيت از اسراييل و عربستان به چیزی جز تجزيه ايران قانع نيست. هر اشكالی هم ما داشته باشيم، به جای خود قابل بحث است؛ ولی مستلزم تن دادن به اين خواست آمريكا نیست
اكنون چه بايد كرد؟ به نظر بنده، ايران بايد صريح و روشن اعلام كند كه بدون انجام تعهدات طرف مقابل در برجام، حاضر به ايفای تعهدات برجامیاش نيست. تنها راه مذاكره نيز گفتگو در همان قالب ۵+۱ است، به شرطی كه همه طرفهای مذاكره ابتدا به تعهدات خود ملتزم باشند.
برای ايران در درجه اول اقناع افكار عمومی مردم و سپس افكار عمومی جهان بايد مهم باشد. كشورهای اروپایی و جهان نمیتوانند شاهد نقض تعهدات از سوی آمریکا باشند و ايران را به خويشتنداری دعوت كنند. پذیرش این فرآیند در شان هیچ کشور و مردمی نیست.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
تحلیل شان هر چه که باشد و نظرشان هر گونه باشد چیزی جزء راهکاری برای ابراز وجود نیست، وجودی که در این چهل سال گذشته جزء درد و رنج برای مردم مقاوم خداپرست و وطن دوست انقلابی ایران و خدمت به بیگانه حاصلی نداشته و ندارد و نخواهد داشت، اصلاح طلبان بعنوان بخشی از نفاق نوین پیکر کثیف شان با آب اقیانوس ها هم پاک نمیشود.
اگر اصلاح طلبان یه جو شرف دارند برجام رو فقط و فقط برای مردم بازگو کنند، تمامی بندها و تمامی تعهدات ایران در مقابل استکبار، چیزهایی که داد ه ایم و چیزهایی که نگرفته ایم ( با توجه به نوع بی دقتی ها ظاهرا قرار هم نبوده بگیریم)