تمامی صنایع مورد بحث در فیلم واکنش های متفاوتی دارند و نشان دادن تمامی این هرج و مرج و کشمکش تنها از طریق موسیقی بر هیستریک بودن فیلم می افزاید. البته به عنوان تماشاگر می توانیم به مبل تکیه بدهیم و نگران نباشیم زیرا این استرس و نگرانی مربوط به شخصیت های داستان است. شاید اولین چیزی که پس از تماشای این فیلم به ذهن شما برسد این باشد که نزدیک به ۳ ساعت مشغول تماشای مورچه هایی بوده اید که دور خانه خود بالای یک تپه در حال رفت و آمد بوده اند.
۴- پرایمر (۲۰۰۴)- شین کاروث
فیلم «پرایمر» یا «آغازگر» (Primer) به فیلم کالت محبوب طرفداران ژانر علمی تخیلی تبدیل شد زیرا به ایده سفر در زمان اجازه می داد که هسته دورنی و ماهیتی خود را زنده زنده ببلعد. آیا فیلم های مربوط به سفر در زمان تاکنون به عواقب دستکاری در زمان به عنوان یک فرایند خطی پرداخته اند؟ گاهی این اتفاق رخ داده اما «پرایمر» یکی از نمونه های قوی در این موضوع درباره نتایج بی پایان آزمایش مقوله سفر در زمان در همان مراحل اولیه است. این فیلم پنجره ای باز رو به تناقض ها و ناهنجاری هایی فراوان، به ویژه با نظم غیر معمول خود است.
همچنین امکان بودن موجودیت هایی نیز وجود دارد که در این واقعیت بقای خود را از دست خواهند داد چنانکه می تواند باعث پاک شدن مسیر پیشین باشد. برای ساختن فیلمی که تا به این به مضرات و عواقب ناخوشایند سفر در زمان معطوف است باید تیمی بسیار قوی داشته باشید. خوشبختانه بخش زیادی از کارهای مربوط به ساخت این فیلم توسط خود کاروث انجام شد و به همین دلیل وی توانسته دیدگاه منحصر به فرد و هوشمندانه اش را با پیچیدگی خاصی در سراسر فیلم حفظ نماید.
۳- داستان عامه پسند (۱۹۹۴)- کوئنتین تارانتینو
کوئنتین تارانتینو تحت تاثیر موج نوی سینمای فرانسه قصد داشت که با فیلم «داستان عامه پسند» یا «پالپ فیکشن» (Pulp Fiction) سبکی تایید نشده و کم طرفدار را وارد سینمای هالیوود نماید. تماشا و درک این فیلم کار بسیار سختی نیست اما دیدن شکل گیری رخدادها و نحوه وقوع آن ها بسیار بدیع و جذاب است. در این فیلم شاهد یک داستان نیستیم بلکه در حال نظاره و آنالیز شخصیت هایی هستیم که در یک دنیای جرم و جنایت گرفتار شده و به هم مرتبط هستند.
با پایان فیلم دچار آشفتگی می شویم زیرا با یادآوری صحنه ابتدایی فیلم هیچگاه فکر نمی کردیم که با پایانی اینچنینی روبرو شویم. «داستان عامه پسند» فیلمی در مورد شانس، خوبی و بدی و حماقت است. این فیلم از آن دست فیلم های رازآلود و پیچیده است که به شدت از آن لذت برده و هیچگاه آن را فراموش نخواهید کرد.
۲- کد زمان (۲۰۰۰)- مایک فیگیس
ما قبلاً نیز شاهد ساخت فیلم های چند داستانه بوده ایم اما کمتر دیده ایم که تمامی داستان ها به طور همزمان نقل شوند. با این وجود در فیلم «کد زمان» یا «زمانبندی» (Timecode) بیننده شاهد ۴ داستان است که کاملاً همزمان با هم پیش می روند و انگار که تمامی آن ها طی یک برداشت فیلم برداری شده اند و دیالوگ ها نیز کاملاً بداهه پردازی به نظر می رسند. آیا در حال تماشای فیلمی از یک دوربین مداربسته هستیم یا یک موزیک ویدیو ساده؟ آیا این پیچیدگی ناشی از نبود نظم در داستان هاست یا مقدار کاملاً دقیق و مناسب از نظم و هارمونی.
فیلم «کد زمان» چنان در ساختار داستانی خود جاه طلبانه عمل کرده است (همه داستان ها حول محور شرکت تولیدی است) که درک تمامی آن در یک بار دیدن کار بسیار سختی به نظر می رسد. با این وجود، میکس صوتی شما را به سمت درک مهم ترین داستان این ۴ مجموعه در هر لحظه ای از تماشای فیلم هدایت می کند. شاید بهتر است که خود را از مسیری که تعیین شده جدا کرده و خودتان راهی برای برقراری ارتباط با داستان فیلم بیابید.
۱- قاچاق (۲۰۰۰)- استیون سودربرگ
بسته به استنباط شما از فیلم «قاچاق» (Traffic)، دستکم ۳ داستان از فعالیت های متفاوت گروه های قاچاقچی موارد مخدر به طور همزمان روایت می شوند. در این فیلم شاهد نحوه برخورد یک افسر پلیس در مکزیک با کارتل مواد مخدر هستیم و در داستانی دیگر شیوه کنار آمدن یک مامور بلندپایه دولتی در حوزه مواد مخدر با پست جدیدش هستیم در حالی که در خانه نیز با معضل معتاد بودن دختر خودش مواجه است. یک زن سرشناس و محترم نیز به خاطر فعالیت شوهرش در زمینه قاچاق مواد مخدر با مشکلاتی مانند ورود مامورین تحقیق به خانه اش مواجه می شود که به شدت آبروی او را تهدید می کند. البته داستان های زیاد دیگری نیز در حال وقوع هستند که همگی بر جذابیت فیلم می افزایند.
اما هر یک از این داستان ها یک رنگ زمینه متفاوت دارد که آن ها را از هم جدا می سازد: رنگ تصاویر مربوط به مکزیک زرد است و داستان های مربوط به مامور بلندپایه دولتی با پس زمینه آبی روایت می شود؛ در حالی که داستان مربوط به استراق سمع خانواده زن سرشناس به رنگ پیش زمینه قهوه ای نمایش داده می شود. اما گاهی این سه رنگ با هم مخلوط شده یا به طور کلی ناپدید می شوند. گاهی اوقات شاهد تغییر پس زمینه زرد به آبیس هستیم و گاهی نیز برای لحظاتی تصویر سبز پررنگ می شود. این ها همه نتیجه مبارزه با قاچاق مواد مخدر است و شاهراه های متفاوت می تواند به مقاصد متفاوتی منتهی شود. این فیلم یکی از بهترین فیلم های راژآلود و پیچیده در ژانر جنایی است که نباید از آن گذشت.
منبع: روزیاتو
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com