به گزارش بولتن نیوز، ویژه برنامه «میدان انقلاب» شب گذشته به روی آنتن شبکه سه سیما رفت. مهمان این قسمت از برنامه، سید احمد عبودتیان از فعالان فرهنگی و مسئول بنیاد فرهنگی خاتمالاوصیا بود.
وی با اشاره به ناکارآمدی جریانهای حاکمیتی در حوزه فرهنگ گفت: از ابتدای دهه 90 به بعد، با واقعیتی روبهرو شدیم که به گونهای ناکارآمدی جریانهای حاکمیتی در حوزه فرهنگ بود. البته گروههای مردمی خودجوشی در دهههای قبل شکل گرفته بودند و به صورت آتش به اختیار، فعالیتهایی انجام داده بودند. بر همین اساس، به جمعبندی رسیدیم که این گروهها باید متشکل باشند و یک سازماندهی واحد داشته باشند. در این سالها تلاش شد تا با عناوین مختلف جبهه فرهنگی انقلاب، به یک شاکله کلی برسیم. بعد از شکلگیری این گروه، دیداری با رهبر معظم انقلاب داشتیم. ایشان در آن جلسه، فضا را برایمان ترسیم کردند و فرمودند «جبهه فرهنگی سیاسی غرب به صورت کاملا قوی در حال کار کردن است. اضلاع این جبهه، جریان سرمایهداری، جریان صهیونیستی و جریان ارتجاع فکری است. بنابراین در مواجهه با این جبهه، از افراد و مجموعهها کاری برنمیآید پس باید ما نیز جبههای تشکیل بدهیم و آن فقط با حضور مردم موفق میشود». باید توجه داشت که چیزی که ممیزه جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در مواجهه با دیگر دستگاههای فرهنگی نظام میباشد، این است که در آن فقط مردم کنشگر هستند. در حقیقت، آنان مخاطب یک کار فرهنگی نیستند و خودشان عمل میکنند.
عبودتیان مردمی بودن فعالیتهای فرهنگی را رمز موفقیت آن دانست و گفت: دقت داشته باشید که در مدیریت فرهنگی دو دیدگاه وجود دارد. در دیدگاه اول، حاکمیت، حاکم بلامنازع جریان فرهنگی است و آن را مهندسی میکند در حالی که در دیدگاه دوم، مردم رها شده و گفته میشود که مردم خودشان باید انتخاب کنند و نباید ممیزی داشته باشیم. در بین این دو نظریه، یک نگاه دیگری نیز وجود دارد که منبعث شده از دیدگاه امام خمینی و حضرت آقا است. در این نگاه، مساله مردمی سازی و اجتماعی کردن فرهنگ، به عنوان یک اصل شناخته میشود. در ابتدای هر سال، مقام معظم رهبری در پیام نوروزی خود و یا در مشهد مقدس، شاکله کلی حرکت آن سال را انتخاب میکنند. در حقیقت، مساله اصلی برای ایشان این است که مردم به سمت آن شاکله حرکت کنند. اگر به دیدگاههای امام خمینی نیز نگاه کنید میبینید که در بسیاری از اتفاقات و جریانات انقلاب، ایشان خواستار این بودند که خود مردم آن را رقم بزنند. ایشان در بسیاری از همین جریانات، مردم را تشویق کردند که پای در راه نهاده و به پا خیزند. مقام معظم رهبری نیز چنین دیدگاهی دارند و میفرمایند که خود مردم باید در میدان افاده و استفاده بیایند. برای مثال، در همین شبهای ماه مبارک رمضان، جلسات و گردهماییهای دینی بسیاری توسط خود مردم شکل گرفته و هدایت میشود. آیا در سیستم حاکمیتی میتوانیم چنین جریانی را راه بیندازیم؟ بنابراین، وقتی که مردم احساس مسئولیت میکنند و خودشان وارد میدان میشوند، کار جلو میرود.
مسئول بنیاد فرهنگی خاتمالاوصیا ضمن برشماری تعدادی از فعالیتهای جهادی فرهنگی گفت: اکنون در یک بخش شاهد فتوحات هستیم چرا که دشمن را در برابر خود دیده و میجنگیم. برای مثال، اعتکاف. هیئات مذهبی، راهیان نور و ... از این دسته هستند. در مقابل، در جاهایی زمینگیر هستیم. برای مثال، در موضوع سبک زندگی قوی نیستیم و دشمن در خانههای ما سنگر گرفته است. مثلا، میبینید که در حوزه لوازم التحریر، هر طرح غربی بیرون آمده و بر روی وسایل تحریر ما قرار میگیرد. خیلیها میگفتند که در برابر این تهاجم نمیتوان کاری کرد اما چند جوان به صورت خودجوش آمدند و طرحهای جدیدی را براساس فرهنگ ایرانی اسلامی ابداع نمودند که با استقبال بسیار خوبی نیز همراه بود. این استقبال در حالی رقم خورد که عدهای اعتقاد داشتند تغییر ذائقه کودکان و نوجوانان ما بسیار سخت است. خاطرم هست روزی در یکی از فروشگاههای لوازم التحریر در زاهدان حضور داشتم و متوجه شدم که یکی از طرح جلدهای ایرانی اسلامی توسط آن فروشگاه عرضه نمیشود. از مسئول فروشگاه دلیل این موضوع را پرسیدم. او نیز در پاسخ به این سوال من گفت که اگر یک مشتری، خرید قابل توجهی داشته باشد، این مزیت را خواهد داشت که یک نسخه از آن دفتر را بخرد. حال حدس میزنید که آن طرح جلد پر طرفدار چه بود؟ طرحی بود که فرزند شهید احمدی روشن در آغوش رهبر انقلاب نشسته است. به نظرم مهمترین نگرانی ما در حوزه فرهنگ باید در مقوله سبک زندگی باشد جایی که دشمن در خانه ما و موبایل فرزند ما وارد شده است. باید بگویم آن چه که در حوزههای مختلف به فرزندان ما ارائه شده است، گزینه مطلوبی نیست.
وی به نقش دولت و حاکمیت در این زمینه اشاره کرد و گفت: دولت و حاکمیت اساسا تسهیلگر است و باید بستر را ایجاد نماید. او باید اجازه بدهد که این حرکتهای خودجوش مردمی سازمان پیدا کند. دولت کنونی در جاهایی همراهی نمیکند و در مواردی نیز همراه است. برای مثال، در نمایشگاه نوشت افزار ایرانی اسلامی سال گذشته، وزیر محترم آموزش و پرورش وقتی که زحمات بچهها را دید، راه را برای آنان باز کرد. اگر به فعالیتهای مقام معظم رهبری دقت کنید میبینید که ایشان در حال هویت دادن به بسیاری از فعالیتهای فرهنگی هستند. وقتی به سخنرانیهای ایشان دقت میکنید از الفاظی نظیر جوان مومن انقلابی، آتش به اختیارها و .... استفاده میکنند که همگی هویت بخش به جبهه فرهنگی انقلاب است. وقتی که جریانهای فرهنگی مردمی میشود، بستری راه میافتد که خود مردم وارد صحنه میشوند. میخواهم مثالی را برای شما بزنم. قوای انتظامی امنیتی ایران میتواند جنایتکاری مثل عبدالمالک ریگی را در آسمان دستگیر کرده و روی زمین بنشاند. همچنین میتواند نیروهای سازماندهی نشده را در یمن، غزه و ... به خط کند. آیا در ماجرای فتنه سال 88، چنین قوایی قدرت نداشت که بعد از مدتی، عوامل اصلی اغتشاشات را دستگیر کند؟ به نظرم خیلی راحت میتوانست چنین کاری را انجام دهد اما چرا کشورمان هشت ماه خسارت خورد؟ پاسخ را باید در دیدگاه امام خامنهای و قبل از ایشان، امام خمینی جستوجو کرد. ایشان اعتقاد دارد که خود مردم باید راه اشتباه را بفهمند، به صحنه بیایند و غائله را ختم کنند. البته ایشان هدایت و نظارت میکنند. بر همین اساس است که میگوییم حاکمیت باید قوه هدایتگری، نظارتی و پشتیبانی داشته باشد و هیچ چیز نباید رها شده باشد.
عبودتیان در پاسخ به سوالی مبنی بر ساز و کار گردهمایی نیروهای خودجوش فرهنگی گفت: ما قبلا کار فرهنگی خودجوش انجام میدادیم اما احساس میکردیم که این کار مستحب و فوق برنامه است. بعد از اتفاقات سال 88 و در ابتدای سال 90 به این نتیجه رسیدیم که کار فرهنگی، اصل متن است و حاشیه نیست. مقام معظم رهبری نیز در سخنان خود از امت دولتساز استفاده میکنند. بدین معنی که یک جریان طلایهدار وجود دارد که خطشکنی کرده و آحاد مردم را همراه با خود به صحنه میآورند. بر طبق اطلاعات من در حوزه تعلیم و تربیت، بیش از 200-300 گروه جهادی بدون هیچ هزینهای به خط زدهاند و به شیوههای باورنکردنی کار میکنند. باید بگویم که وزارت آموزش و پرورش ما بزرگترین دستگاه حاکمیتی ما است. بدنه معلمین بسیار مومن و متدینی در این دستگاه وجود دارد اما نظام آن رو به جلو و متناسب با نیاز امروز نبوده و در کلیشهها باقی مانده است. خاطرم هست که یک گروه جهادی پیش من آمده بودند و درخواست کمک داشتند. از آنان پرسیدم که چه کاری انجام میدهند؟ توضیح دادند که در حال نوشتن یک کتاب علوم برای دختر خانمها و آقا پسرها هستند. به اعتقاد آنان، یکساننگری در مخاطب، ایراد بود و به همین دلیل تلاش میکردند تا آن را رفع کنند. به عنوان مثال دیگر، گروهی را میشناسم که شبها به یک روستای دیگری میروند و بازیافت جمع میکنند تا درآمد حاصل از آن را در راه تعلیم و تربیت خرج نمایند. مدل کار یک نیروی خودجوش چنین است. این موضوع در دیگر حوزهها نظیر تفریح، خیرات نان و ... نیز وجود دارد. یک گروه از جوانان قم که تفریح دینی برایشان مسئله بوده است، به صورت خودجوش، یک پارک معارفی را در ورودی بابالجواد حرم امام رضا علیهالسلام راهاندازی کردند. دستگاههای مختلف ما تا چه اندازه برای تفریح سالم مردم کار کردند؟
او در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر این که انجام کار فرهنگی وظیفه حاکمیتی است که میلیاردها تومان بودجه دریافت میکند، گفت: در سخنان خود از عبارت امت دولتساز استفاده کردم. آن دولت تسهیلگر نمیتواند چنین نمونهای را تکثیر نماید. آن میتواند زیرساختها و تسهیلاتش را در اختیار بگذارد. در حقیقت، آن گروه جهادی که نام بردم، نیروی کار و خلاقیت را دارد و دولت نیز باید به او تسهیلات بدهد تا بتواند کارش را جلو ببرد. باید بگویم که به دنبال پرورش گلخانهای نیستیم.
این فعال فرهنگی در مورد نقش رسانهها نسبت به انجام کار فرهنگی جهادی توضیح داد و گفت: همانطور که گفتم، ما اکنون در یک سکوت رادیویی پیش میرویم و بچهها مظلومانه کار میکنند. این که امروز میشنویم فلان طبقه چاقو خورد و فلانی مورد دشمنی قرار گرفت به این دلیل است که در رسانههایمان آنان را معرفی نمیکنیم. باید به مردم توضیح دهیم که این افراد برای امنیت ما کار میکنند. چرا ما از گفتن این که در سوریه و عراق وظیفه مستشاری خود را انجام میدهیم، واهمه داریم؟ آن طلبه چاقو خورد تا کرامت خانوادهات که نمیتوانی جلوی کشف حجابش را بگیری حفظ کند. مطمئن باشید که اگر چنین موضوعاتی را مطرح کنید، بخش عمدهای از مردم آن را میپذیرند. گروهی را میشناسم که به مرفهترین مناطق تهران که شاید دخترخانمهای آن نسبت زیادی با حجاب نداشتند، رفته و تلاش میکند که آنان را اصلاح نماید. حال جالب است بدانید که آن دخترخانم، بعدا میگوید که من تاکنون چنین حرفهایی را نشنیده بودم. باید این میدان مواجهه را باز کنیم تا مردم بدانند که چه خبر است. جوانی را در زاهدان میشناسم که شغل رسمی خود را رها کرده بود و سبزی فروشی میکرد تا بسیاری از جوانان دیگر محلات آسیبپذیر را از خطر اعتیاد و بزهکاری نجات دهد. وقتی مردم ببینند که این جوان تا چه اندازه فداکار است، مطمئنا او را میپذیرند. آنان حججیهای زمانه ما هستند. رسانه ملی و دیگر رسانهها ما باید این مواجهه را به نمایش دربیاورند.
عبودتیان در پایان صحبتهای خود گفت: اکنون در شروع بیانیه گام دوم انقلاب هستیم. باید بدانیم که نیروی محقق کننده گام دوم انقلاب چه کسی است. برای شناخت این موضوع باید مهندسی معکوس کرده و محققکنندههای گام اول را بشناسیم. اگر به شهدای ما از عملیات رمضان گرفته تا مدافعان حرم و .... نگاه کنید، یک نکته در بین همه آنان مشترک است و آن هم خودسازی اسلامی است که مقام معظم رهبری بارها به جوانان اشاره کرده است. ایشان بارها به جمعهای جهادی این نکته را یادآوری کردند که اگر میخواهید حرفتان و اثرتان ماندگار شود باید به این سمت بروید. بنابراین با مهندسی معکوس گام اول متوجه میشویم که سازندگان آن این ویژگی را داشتهاند. به نظرم جوانانی که میخواهند تحققبخش گام دوم باشند باید به سیاق گام اولیها بر روی این مقوله کار کنند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com