روایت فداکاری جوان دهه شصتی در اختیاریه

به گزارش بولتن نیوز، برنامه گفتگو محور «اختیاریه» درباره موضوعات مختلف با میهمانان متفاوتی گفتگو می‌کند. این برنامه پیش از این در سه روز پایانی هفته از شبکه پنج پخش می‌شد، اما در شب‌های رمضان و همزمان با لحظات افطار هرشب به روی آنتن می‌رود.

امشب، اختیاریه میزبان امید رسولی و مادرش بود. ابتدا مادر امید از بزرگ شدن فرزندش در زمان جنگ صحبت کرد و اشاره به رابطه دوستانه خود با فرزندش داشت.

امید بسیار فداکار، دوست داشتنی، مهربان و دلسوز بود اما چند ماه قبل بر اثر یک حادثه از دنیا رفت. رفتنی که برای خیلی‌ها زندگی شد. مادر امید پیرامون روز حادثه گفت: حدود چهار ماه پیش که از سرکار به خانه آمده بودم، دوست امید با من تماس گرفت و گفت امید تصادف کرده است. من بسیار شوکه شدم. بعد فهمیدم زمانی که با دوست خود در مترو منتظر قطار بوده یک مسافر روی ریل می‌افتد و امید به کمک او می‌رود. آن مسافر را نجات می‌دهد، اما خودش با قطار برخورد می‌کند.

در بخش دیگر برنامه «اختیاریه» حسین مسافری که امید نجاتش داده بود، گفت: من در روستا بیکار بودم و برای داشتن کار مناسب به تهران آمدم. اوایل در کرج پیگیر کار بودم تا اینکه یکی از دوستان به من پیشنهاد کار در بازار سعدی را داد. آن روز حال خوبی نداشتم و می خواستم با مترو مسیری را بروم. به خاطر سردردی که داشتم، نفهمیدم چگونه وسط ریل افتادم. تا اینکه در بیمارستان به هوش آمدم و متوجه شدم دست راست من بر اثر این اتفاق قطع شده است.

وی ادامه داد: در بیمارستان به من گفتند یک نفر به نام امید رسول زاده به کمکت آمده است. بعد از این برخی گفتند که قصد من خودکشی بوده، اما باید بگویم من اصلا قصد خودکشی نداشتم. بلکه به خاطر سردردی که داشتم و هجوم مسافران روی ریل افتادم.

خواهر امید در پایان درباره اهدای اعضای برادرش گفت: امید بر اثر این سانحه ضربه مغزی شد؛ پزشکان اول گفتند با اهدای عضو او چیزی حدود 60 نفر نجات می‌توانند نجات پیدا کنند اما در نهایت امید با رفتنش وسیله ای شد تا 83 بیمار به زندگی برگردند. شاید یکی از بهترین تصمیم‌هایی بود که در زندگی گرفتیم؛ ما منتظر هستیم کسی که قلب برادرم را دریافت کرده، از نزدیک ببینیم.