براندازان یک اکانت تقلبی با عکس و اسم یک طلبه سید در توییتر ساختند و از قول او این درخواست را از زنان ایرانی مطرح و خود این توییت را پخش کردند.
گروه اجتماعی، قتل یک طلبه مقابل حوزه علمیه میتوانست صرفاً یک خبر در صفحه حوادث دیگر باشد. اما پخش شدن اطلاعات هویتی قاتل و عقاید او از طریق صفحهاش در اینستاگرام، خیلی زود این خبر را به صفحات سیاسی رسانهها رساند.
به گزارش بولتن نیوز ،بهروز حاجیلو قاتلی است که حجت الاسلام قاسمی را مقابل حوزه علمیه همدان با شلیک گلوله به قتل رساند. او همان زمان در صفحه اینستاگرام خود نوشت: «الانم یک آخوند را به درک واصل کردم، همدان، خیابان شهدا» از همین پیام روشن است که برای قاتل «آخوند بودن» بزرگترین گزاره هویتی مقتول است. علاوه بر این، او نوشتههایی دارد که حاوی فحاشی به مسئولین نظام و تهدید به قتل و خشونت همراه با ژستهای مختلف با اسلحههای مختلف است. پستهایی که از دید پلیس فضای مجازی دور مانده و به قاتل و امثال او جرات و جسارت بخشیده تا خشونت کلامی خود در فضای مجازی را به خشونت فیزیکی در فضای حقیقی مبدل کند و نام آن را مبارزه با نظام اسلامی بگذارد. ماجرا اما فقط همین نیست. یکی از دوستان قاتل ویدئویی منتشر کرده و ضمن تقدیر از قتل کسی که او را «یک آخوند کثیف» مینامد، میگوید که این قتل در مسیر انقلاب برای تغییر جمهوری اسلامی است و از شاهزاده! هم نام میبرد.
ویدئویی که این فرد از خود پخش کرده، نکته دیگری هم دارد. او میگوید دلیل این قتل فتوایی است که این روحانی داده و در آن زنان ایرانی را دعوت کرده به عقد موقت نیروهای حشدالشعبی دربیایند و آن را «جهاد نکاح» نامیده است. ماجرا چه بود؟ براندازان یک اکانت تقلبی با عکس و اسم یک طلبه سید در توییتر ساختند و از قول او این درخواست را از زنان ایرانی مطرح و خود این توییت را پخش کردند. توییتی که برای هر کسی با ذرهای تعقل روشن بود که تقلبی و ساختگی است. این توییت با کمک مهناز افشار، بازیگر پرحاشیه سینما که آن را در صفحه شخصی توییترش قرار داد، بیشتر و بیشتر دیده شد. افشار که پیش از این به دلیل واکنش نژادپرستانهاش به کمک عراقیها به سیلزدگان ایرانی شدیداً مورد انتقاد بود، کوشید به کمک این توییت تقلبی، برای آن نژادپرستی مبتذل باب توجیهی باز کند و بگوید که آیا متوجه شدید که اعتراض من نسبت به کمک عراقیها حق بود؟ او البته فقط بخشی از پازل خشونت سیاسی را تکمیل کرد. پازلی که تکههای دیگر آن را پیش از این مجاهدین خلق و براندازان و سلطنت طلبها با اعتراض به حضور حشدالشعبی در مناطق سیل زده کامل کرده بودند. آنها در این مسیر تنها نبودند و اعتراض توییتری دو نماینده مجلس هم به آنان کمک کرد. ایجاد تنفر از روحانیت هم که سالهاست پای ثابت رسانههای ضدانقلاب و منافقین و سلطنت طلب است. «رژیم آخوندی» کلیدواژه ثابتی است که به پیاده نظام مخالف جمهوری اسلامی که اهل مطالعه و تعقل نیستند، میگوید که هر مشکلی است، از آخوندهاست!
وندالیسم یا اوباشی گری از شیوههایی است که بارها علیه انقلاب اسلامی و علیه مبارزات مردم ایران برای آزادی به کار گرفته شده و آخرین نمونه آن را میتوان را در آشوبهای دی ماه ۹۶ دید که با سوءاستفاده از دغدغههای معیشتی مردم، عدهای سازماندهی شده به مراکز نیرو انتظامی و حتی نیروهای آتش نشانی حمله کردند و صحنههایی تلخ از آشوب و اغتشاش و قتل هموطنانمان را به نمایش گذاشتند. مجاهدین خلق سالهاست تلاش میکند با بازآفرینی، چهره تروریستی خود را با نقابی از مخالفت مدنی بپوشاند. از همین رو از انجام ترورهایی همچون آن چیزی که در دهه 60 انجام میداد، پرهیز کرده و با ساماندهی اوباش تلاش میکند که آنها ابزار آشوبش باشند. الوات سطح پایینی که با کمی پول و القاهای سیاسی مزدور سلطنت طلبها و منافقین میشوند. یک نمونه دیگر، اوباش موسوم به ریاستارت بودند که با آشوب و اغتشاش ژست تلاش برای تغییر نظام میگرفتند.
این اتفاق در تاریخ پیش از انقلاب اسلامی سال ۵۷ هم برای مبارزه با قیام آزادی خواهانه مردم ایران مسبوق به سابقه است. بعد از ظهر ۲۸ مرداد ۳۲ بود که دولت آمریکا و دربار پهلوی ناامید از به زانو درآوردن دولت قانونی مصدق اوباشی را که سازماندهی کرده بودند، به خیابان ریختند. در کنار آنان زنان معلوم الحال خانههای فساد و کابارههای تهران هم حاضر بودند. آنها با همین آشوب و اغتشاش دولت قانونی یک ملت را سرنگون کردند. شعبان جعفری معروف به شعبون بی مخ در زندان بود، اما اردشیر زاهدی چون به اوباشی گری او نیاز داشت، او را در ۲۸ مرداد ۳۲ آزاد کرد.
اراذل و اوباشی که امروز پیاده نظام ضدانقلاب میشوند، در همین حد «بی مخ» هستند، توان بالایی ندارند و صحبت از تغییر رژیم توسط آنان یک شوخی متوهمانه است، اما نباید نسبت به خشونت کوری که ایجاد میکنند و زمینه سازان آن بی تفاوت ماند.
کبری آسوپار