طوفان حزب‌الله در پلدختر
گروه اجتماعی- محمدحسین طاهری: سیلی عظیم جاری شد، اما بلافاصله خیل عظیم حزب‌الله هم از راه رسید. مجاهدان قریب و غریب.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از کانال تلگرامی هیأت‌پژوهی، جماعتی از حزب‌الله که اگر چه از اهالی آن شهر و جماعت درد کشیده و سیل‌زده نبودند، اما به چشم مردمان آن کوی و برزن آشنا می آمدند.
آری برادر؛ حزب‌الله آمد، او را می‌شناسی، همان‌هایی که ظهورشان معجزه‌ای است که از نفحات قدسی دم مسیحایی امام امت برآمده است. همان جماعت قریبی که همواره در خط مقدم جهاد است،اقتصادی باشد یا فرهنگی، سوریه باشد یا عراق، فتنه 88 باشد یا اربعین، سیل باشد یا زلزله، برای او فرقی نمی‌کند چرا که او پاسدار انقلاب است. چشم امید مستضعفان جهان شده، اصلا حزب‌الله برند شده. هم‌رزمان حزب اللهی لبنانی و عراقی و پاکستانی و افغانستانی را نمی بینی که چگونه دوشادوش شیرمندان خمینی و خامنه‌ای به یاری مردم سیل‌زده شتافته‌اند؟
حزب‌اللهی جماعت دهه هفتادی و هشتادی، خودش را به آب و خاک گلستان و لرستان و خوزستان زده است. با تعهدش،باتخصصش، با تهجد و شب زنده داریش، با لباس خاکی رنگ و آغشته به گلش. همان هایی که مصداق روایت پیامبرمان هستند که فرمود: «تفریح و گشت و گذار جوان‌های امت من در جهاد فی سبیل الله است.» تبلور این روایت را می توانستی در سرتاسر شهر پلدختر ببینی. چقدر جوش و خروششان آدمی را به وجد می آورد.
شاید رمز شور و نشاط حزب الله را هر کسی فهم نکند. «بگذار اغيار هرگز در نيابند كه اين قلب‌ها از چه اشتياق و شور و نشاطي مالامال است و روح شان در چه ملكوتي شادمانه سر مي‌كند و سر در هواي كدامين يار خود را از پا نمي‌شناسد. بگذار اغيار هرگز در نيابند. هرکس که می خواهد آن‌ها را بشناسد، داستان کربلا را بخواند.» به راستی چه زیبا و مخلصانه خودشان را گلیم زیر پای دیگران می‌کردند و می‌خواندند: ما خانه به دوشان غم سیلاب نداریم، ما جز پسر فاطمه ارباب نداریم»
می‌بینی برادر؛ سیل حزب‌الله، غوغا کرده است. او را نشاید که خودش را در تحدّی با جماعت سلبریتی و ملیجک‌ها قرار دهد. در این سیل دیدیم طوفان حزب الله، علف های هرز بی ریشه را از میان برد و جاء حزب‌الله و زهق سلبریتی. اصلا سلبریتی جماعت از اساس باطل و بی ریشه بود.فاعتبروا یا اولی الابصار
بی خیال حاجی! فالورهای این جماعت سلبریتی تو را به اشتباه نیندازد. فالورهای حقیقی، مستضعفان عالم‌اند که چشم به عمامه و لباس جهادت دوخته‌اند. تو امام آن جماعت هستی، به تو اقتدا می‌کنند و می‌دانند هر جا نیاز باشد این تو هستی که با حضورت، یار و یاور و همدم و هم‌نشینشان هستی.
بگذار اغیار تو را نفهمند حاجی. عمامه و لباس جهادت، چشم‌های جماعت سلبریتی را کور کرده است. تلالو عمامه‌ات، دل‌ها را به سوی تو متمایل کرده است و از هیمنه‌ات تمام مسلَّحان به سلاح‌های مجازی غلاف کرده‌اند. رسانه‌ها با ماهیت چاقوی دو لبه‌شان به خدمت تو آمده‌اند. تو رسانه‌ها را تسخیر کرده‌ای مثل سید مرتضی که صدایش این روزها در سرتاسر شهر پلدختر شنیده می شود و راوی روایت فتحی دیگر است. خوب دل بدهی صدایش را در وصف حزب الله و مجاهدان می‌شنوی:
اینها فرزندان قرن پانزدهم هجری قمری هستند؛ هم آنان که کرة زمین قرن هاست انتظار آنان را می کشد تا بر خاک مبتلای این سیاره قدم گذارند و عصر ظلمت و بی خبری جاهلیت ثانی را به پایان برسانند.
عصر بعثت دیگرباره انسان آغاز شده است و اینان، این رزمندگان، منادیان انسان تازه ای هستند که متولد خواهد شد: انسانی که خداوند توبه اش را پذیرفته و بار دیگر او را برگزیده است... بگذار آمریکا با مانورهای «ستاره دریایی» و «جنگ ستاره ها» خوش باشد؛ دریا، دل مطمئن این بچه هاست و ستاره ها نور از ایمان این بچه مسجدی ها می گیرند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
جانم 
