گروه فرهنگی: وقتی به فروش فیلم های سینمایی سال 97 نگاه می کنیم، صدر جدول فروش را در تسخیر آثاری می بینیم که به هر شکل ممکن خواسته اند خنده را روی لبان مردم بیاورند. اینجا فعلا کاری به درست و غلط بودن روشهایی که برای خنداندن مردم در این فیلم ها بکار گرفته شده نداریم. این وسط آنچه مهم است، کشف رگ خواب مردم در این زمانه سخت توسط سینماگران است که آن همان فرار از مشکلات جاری و روزانه حتی اگر شده برای مدتی محدود و خندیدن است. به عبارت دیگر، از آنجایی که مردم ما به این قسمت اثر سینمایی توجه ویژه ای دارند، باعث شده سینماگران ما به هر شکلی که شده به پررنگ تر شدن آن دامن بزنند.
به گزارش بولتن نیوز، البته گویا این قضیه فقط مربوط به حوزه سینما نیست. در حوزه موسیقی هم داستان از همین قرار است. بازار موسیقی ما این روزها پر شده از آثار یک بار مصرف. اشعاری سطحی و ریتمی عامه پسند که تلاش می کنند یک ترک موسیقی را بسازند و به گوش مخاطب برسانند. و وقتی استقبال مخاطب را می بینیم، متوجه میشویم همان قاعده فرار از فشارهای روزانه حتی اگر شده به طور موقت، در حوزه موسیقی هم جاری است. و چرا نباشد؟ وقتی مخاطب عام تو در موسیقی همانی است که در سینماست و جاهای دیگر.
حال، سوال مهمی که این بین وجود دارد آن است که برای کم کردن سطحیت موجود در چنین آثاری چه باید کرد؟ و چگونه می توان مخاطب را از دست این وضعیت نجات داد؟ آیا این گرایش با ایجاد یکسری محدودیت ها در تولید یا ایجاد مشوق هایی برای سینماگران و موزیسین ها در جهت ساخت آثاری با المان های معین، قابل اصلاح است؟ آیا تغییر ذائقه مردم را باید از درون خود سینما و موسیقی شروع کرد؟ یا این تغییر ذائقه، در جای دیگری رخ داده و دگرگون سازی مجددش، نیازمند تغییر همان نقطه است؟
اگر نگوییم همه سهم تغییر ذائقه مردم ما در حوزه هنر، به شرایط سخت زندگی امروزی ربط دارد، حداقل می توانیم بگوییم بخش قابل توجهی از تغییر کاربری هنر در نزد عامه از ابزاری برای تعمق به ابزاری برای فرار، به این مقوله برمی گردد. باید بپذیریم فرار از تنگی عرصه معیشت، ازدواج، کار و مسکن و دیگر امور، این نیاز را در بسیاری از مردم ایجاد کرده که دنبال فرصت های حتی کوتاه رهایی از این موقعیت ها باشند. لذا باید بپذیریم تغییر این سطحیت موجود در بازار یا بخش اقتصادی سینما و موسیقی ما، ربط زیادی به این وضع اقتصادی موجود دارد که تصور تغییر آن بدون تغییر در ریشه اصلی، فرضی غلط است.
انتهای پیام /#
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com