گروه فرهنگی: کانال تلگرامی هفت راه به سردبیری امیر ابیلی، طراح و سردبیر برنامه هنری کیوسک نوشت: «ماجرای نیمروز 1» با آنکه دارای یک جمع قهرمان بود و تیم در جایگاه قهرمان قرار داشت، اما فیلمِ «کمال» بود. مخاطب در سینما همواره همراه کاراکتر فعال است، نه منفعل. و در «ماجرای نیمروز 1» تنها شخصیت فعال و کاریزماتیک ماجرا «کمال» است.
به گزارش بولتن نیوز، شخصیتی عملگرا و کمی تندخو که اتفاقا این تندوریاش منطق درستی از منظر مخاطب دارد و کاملا توجیهپذیر است و دلپذیر. کمال، شمایل «قهرمان» انقلابی است با پایانی کاملا «حماسی». با یک پیروزی مشخص؛ کشته شدن موسی خیابانی، توسط کمال.
«ماجرای نیمروز 2» اما فیلم «صادق»(جواد عزتی) است. اینجا البته به معنای قبل، از تیم هم خبری نیست، اما با وجود چند کاراکتر اصلی در فیلم، شخصیتی که بار اصلی اثر را بر دوش دارد «صادق» است. او، با بازی کمنظیر جواد عزتی، یکی از یکهترین شخصیتهای تاریخ سینمای ایران است. یک اطلاعاتی صورت سنگی که ظاهرا هیچ عاطفهای در وجودش نیست. به نزدیکترین رفقایش هم مشکوک است و تنها به وظیفهاش توجه میکند نه چیز دیگر.
با این وجود، فیلم لایههای امنیتی پیچیدهتری هم نسبت به فیلم اول دارد. این میتواند از سویی برای مخاطب پیگیرتر سینما اتفاقی مثبت و هیجانانگیز باشد و از سوی برای مخاطب عام عامل ابهام و گنگی اثر. در «ماجرای نیمروز 1» یک هدف مشخص وجود دارد؛ یافتن خانه تیمی که موسی خیابانی در آن حضور دارد و حمله به آن.
«رد خون» اما پلات پیچیدهتری دارد. سیر ماجراهای پیش از پذیرش قطعنامه و احتمال حمله منافقین تا عملیات مرصاد و... روایتی که از قضا روایتش از منظر یک نیروی اطلاعاتی- و نه عملیاتی- تحلیل و فهم سیر اتفاقات را در بسیاری از لحظات برای مخاطب عام ممکن است با مشکل روبهرو کند.
تفاوت مهمتر اما این است که در اینجا برخلاف قسمت اول که ما/مخاطب، هیچچیز از جبهه مقابل- منافقین- نمیدیدیم بخش عمدهای از ماجرا در میان آنها میگذرد و همین هم ظاهرا فرصت را برای مصادره کردن فیلم از سوی برخی محافل بیش از نسخه اول مهیا کرده است. عدهای فیلم را نمایش تقابل ایرانی با ایرانی میدانند و میخواهند مفاهیم مطلوب خود را به فیلم حقنه کنند، انگار که قسمت نخست تقابل ایرانی با غیر ایرانی بود. و گروهی دیگر سخت طرفدار کاراکتر اصلی زن فیلم و شخصیتپردازی خاکستری آن شدهاند، انگار که این ارائه تصویری مثبت از منافقین است.
برخلاف اینها اما حسن بزرگ فیلم آخر مهدویان/رضوی این است که تکلیفش با هر دو طرف ماجرا مشخص است. فیلمساز هیچ ابایی از به تصویرکشیدن عمق سبوعیت منافقین ندارد و در بسیاری از لحظات بسیار عریان- فراتر از استانداردهای خشونت در سینمای ایران- آن را به مخاطب نمایش میدهد. به همین دلیل «رد خون» نیز مانند فیلم اول و حتی بسیار پررنگتر از آن سند مظلومیت است. اینجا برخلاف قسمت اول خبری از حس حماسه نیست، اما غم انتهای کار اگر ارزشی بیش از آن نداشته باشد، کمتر ندارد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com