گروه سیاسی: تصویر سازان فریم استان مازندران در کلیپی به موضوع تنفر بابلی ها به اعراب غیر ایرانی و عراقی ها پرداخته اند
به گزارش بولتن نیوز، برخی از سایتهای خبری به دنبال سوء استفاده از برخی اعتراضات داخلی مبنی بر حضور اعراب غیر ایرانی و عراقیها در ایران هستند
این گروه ناخواسته طوری عمل کرده اند که به اقوام عرب زبان ایرانی اینگونه القا شده که منظور از ایجاد تنفر، ایجاد تنفر از اعراب ایرانی است اما در واقع اینگونه نیست .
در واقع مردم ایران که از اقوام عرب و کرد و ترک و فارس و بلوچ و غیرو تشکیل می شوند همواره در طول تاریخ به عنوان برادران ایرانی در کنار هم زندگی کرده اند و خود را همواره ایرانی می دانند.
از این رو نباید برخی اعتراضات و اعلام تنفر ایرانیان از اعراب غیر ایرانی را مرتبط با تنفر از دیگر اعراب در کشورهای دیگر دانست
البته اصل این موضوع که برخی به دنبال ایجاد تنفر بین ایرانیان و کلیت اعراب غیر ایرانی هستند نیز خود جای سوال دارد. چرا کهاعراب کشورهایی مثل عراق و سوریه و لبنان و فلسطین و یمن و همچنین مردم عربستان و دیگر کشورهای عربی هم همواره به عنوان یک انسان قابل احترام هستند و عملکرد دولتهای برخی کشورها مثل عربستان سعودی را نباید به خوب بودن با بد بودن مردم این کشورها ربط داد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
منظورشان این است اعتقاد به مکتب و تعهد مکتبی را رها کنید و بگذارید هر
کس با هر تفکری وارد حاکمیت شود. معنای بدیهی این مساله سکولاریزه شدن
نظام است.
در اینجا باید دقت کرد که وقتی حکومت سکولاریزه شود البته پدیده های
سکولار مانند نژاد و زبان و قومیت به معنای ملیت تعریف می شود. اما وقتی
ایدئولوژی حاکم باشد امت تشکیل می شود که وحدت کلمه دارد و به خاطر
عقیده واحد همه مرزهای قومی و نژادی و زبانی را نفی می کند.
روسیه را ببینید که تا تزارها بودند وحدت داشت چرا که از تاجیک تا یاکوت
تا بلاروس همه رعیت یک نفر بودند. با رفتن تزارها حکومت روسیه بلافاصبه
تجزیه شد اما رهبران کمونبست توانست ایدئولوژی واحد را به جای تزار
بنشانند و مجددا تاجیک و بلاروس بودن جای خود را به کمونیست بودن و
وفاداری به حزب داد. با اقدام گورباچف در به رسمیت شناختن ملیتها آن
حکومت از هم پاشید.
ایران هم وضع مشابهی دارد. شاه یا بهتر بگویم شاهنشاه مالک الرقاب کشور
بود و به درستی اعتقاد داشت که اگر برود ایران تبدیل به ایرانستان می
شود. اما امام خمینی با جایگزینی حاکمیت شرع و اسلام که ایده مشترک همه
اقوام ایرانی بود توانست تجزیه طلبی را مهار کند. اسلام بود که باکری ترک
را کنار خرازی اصفهانی و شیخ شویش عرب قرار داد.
اما با سکولاریزه شدن کشور دیگر این مایه وحدت وجود ندارد. شاه هم که
وجود ندارد. پس وقتی با گسترش ایده جامعه مدنی و دموکراسی ایران محکوم به
تجزیه است. چرا که رای دادن بر اساس قومیت و زبان و نژاد جای رای دادن بر
اساس تکلیف و عقیده و ایمان را می گیرد. جای تعجب نیست که چرا اصلاح
طلبان همیشه برای ایجاد فراکسیون های قومیتی و مطالبات قومیتی اصرار
دارند و چرا نظریه داماد لرستان را تبلیغ می کردند.
نمی دانم می خواهید تا کی مماشات کنید اما بدانید سرانجام اصلاح طلبان
ایران را تجزیه خواهند کرد. کما اینکه رفورمیستها در تمام دنیا کشورها
تجزیه می کنند. کاری در شوروی و عثمانی به بهترین نحو انجام دادند
.