به گزارش بولتن نیوز، دیگر رمقی در جان خشکیده هامون باقی نمانده بازدید مسئولان عالی رتبه کشوری از این تالاب بین المللی، فایده ای جز روبرو شدن مرکز نشینان با مشکلات مرزنشینان ندارد و در واقع نوش دارو بعد از مرگ سهراب است.
روز گذشته معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور با سفر به سیستان و بلوچستان از تالاب بین المللی هامون بازدید و با مردمی که روزی ساحل نشین هامون بودند گفت و گو کرد.
گویا بعد از این بازدید عیسی کلانتری، بیشتر به عمق فاجعه زیست محیطی در منطقه سیستان پی برد چرا که حرف های پایانی وی در کارگروه احیای تالاب هامون بیش از پیش شنیدنی شد.
کلانتری صبح روز گذشته در جریان بازدید از تالاب هامون در گفت و گو با رسانه ها عنوان کرد که احیای تالاب هامون در کوتاه مدت از اولویتهای کاری سازمان حفاظت محیط زیست بوده و باتوجه به ادامه روند خشکسالی در منطقه، کاهش ورودی آب به تالاب هامون و وابستگی ورود آب به آنسوی مرزهای کشور، احیای تالاب هامون از طرف دولت به صورت ویژه پیگیری می شود.
اما در پایان همین روز در کارگروه احیای تالاب هامون، بعد از آن همه اظهار امیدواری وزارت امور خارجه برای دریافت حق آبه هیرمند از افغانستان در اردیبهشت ماه سالجاری، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست آب پاکی را روی دست مردم سیستان و بلوچستان ریخت و اعلام کرد که هامون دیگر هامون نمی شود!
شاید علت این صراحت، حرف های بانوی سیستانی باشد که روز گذشته در این سفر از وی خواست تا صادقانه با مردم سخن بگوید.
وی راهکار نهایی برای حل مشکلات مردم این منطقه را «تامین معیشت» عنوان کرد و گفت: در سیستان بالاتر از آب باید بعد معیشت مردم مورد توجه قرار گیرد به طوری که در این منطقه اگر محیط زیست آن درست شود اما مردم معیشت نداشته باشند، نمی توانند دوام آورند.
شاید فراموش شده که معیشت مردم این منطقه روزی به همین محیط زیست یا بهتر بگوبیم تالاب هامون وابسته بود و نباید این دو موضوع را به موازات هم دید بلکه این مشکلات با یکدیگر رابطه علت و معلولی داشته و دارند.
از طرفی همه می دانند احیای تالاب هامون حتی در حد احیای نقطه ای نیازمند 'آب' است و در دشتی مانند سیستان که سال گذشته با 10 میلیمتر باران یکی از کم بارش ترین نقاط ایران شد، جز آب ورودی از افغانستان منبع دیگری وجود ندارد.
بنابراین وقتی صحبت ناامیدی از احیای تالاب هامون به میان می آید، باید برنامه ای برای مقابله با ریزگردها ارائه شود اما متاسفانه نه در سطح ملی و نه در سطح استانی چنین برنامه ای وجود ندارد.
کاشت نهال در 300 هکتار از بستر تالاب هامون برای جلوگیری از گردوخاک یکی از طرح هایی بود که در سفر دیروز رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کلید خورد اما معلوم نیست این سازمان برای کنترل ریزگردها در مساحت باقی مانده تالاب هامون چه برنامه ای دارد.
بنابر اعلام اداره کل منابع طبیعی سیستان و بلوچستان 580 هزار هکتار از تالاب هامون خشک شده که این مقدار بیش از 2 برابر کانونهای بحرانی ریزگرد و 5.5 برابر سطح کانونهای جمعیتی شمال سیستان و بلوچستان است.
از طرفی سال هاست احیای تالاب هامون در دستور کار اداره کل حفاظت محیط زیست سیستان و بلوچستان و دیگر سازمان های مربوطه قرار دارد که در نهایت تیر ماه سال گذشته تصویب سند مدیریت یکپارچه تالاب هامون نتیجه این تلاش ها بود اما سفر معاونان سازمان محیط زیست در اسفند ماه سال گذشته نشان داد که نتیجه 2 سال فعالیت در کارگروه تالاب هامون بی فایده بوده است.
مسعود تجریشی معاون سازمان محیط زیست در این سفر اظهارداشت: فرض ما بر این بود که در سیستان و بلوچستان مانند ارومیه مجموعه ای وجود دارد تا بین دستگاه های مختلف هماهنگی ایجاد کند و برنامه ای برای احیا داشته باشد و بتواند وظایف بین دستگاه ها را تشریح، اجرا و نظارت کند و پایش عملکرد انجام دهد.
وی در این نشست بر نبود برنامه عملیاتی برای احیای تالاب هامون و همچنین مقابله با ریزگردها در سیستان و بلوچستان تاکید کرد و گفت: برای احیای تالاب هامون پول هست اما برنامه نیست.
تجریشی اضافه کرد: دو مقوله احیای تالاب هامون و مقابله با گردوخاک را باید از هم تفکیک کرد چرا که وقتی درباره احیای تالاب صحبت میشود، منظور یک منبع زیاد آب با ویژگیهای بسیار است اما وقتی درباره گردوغبار صحبت میکنیم منظور این است که بتوانیم برنامهای داشته باشیم دربُرش ملی و استانی که با اجرای آن مطمئن باشیم مردم میتوانند در منطقه حضورداشته باشند.
بعد از این نشست نیز برنامه مدیریت یکپارچه تالاب هامون که دستگاه های استانی 2 سال برای تدوین آن وقت و اعتبار هزینه کرده بودند بی فایده باقی ماند و از نظر سازمان حفاظت محیط زیست قابلیت اجرا نداشت.
امسال هم باید دید در کنار مشکلات بی شمار، آیا بارش های الهی به حدی می رسد که بخشی از آن از سدهای افغانستان سرریز شود تا لب های خشکیده هامون را تر کند یا نه! اما مهم این است چه آب وارد تالاب بشود چه نشود جز اقدامات مقطعی و کوتاه مدت برنامه ای برای مدیریت این تالاب بین المللی وجود ندارد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
رخداد این تراژدی خشک شدن هامون ، انسان را ناخودآگاه به یاد این بیان دیوان شمس (غزلیات) می اندازد که فرمود : چه دانستم که این سودا مرا زین سان کند مجنون؟
دلم را دوزخی سازد، دو چشمم را کند جیحون
چه دانستم که سیلابی مرا ناگاه برباید
چو کشتی ام دراندازد میان قُلزُم پرخون
زند موجی بر آن کشتی که تخته تخته بشکافد
که هر تخته فرو ریزد ز گردش های گوناگون
نهنگی هم برآرد سر، خورد آن آب دریا را
چنان دریای بیپایان شود بیآب چون هامون
شکافد نیز آن هامون نهنگ بحر فرسا را
کشد در قعر ناگاهان به دست قهر چون قارون
چو این تبدیلها آمد نه هامون ماند و نه دریا
چه دانم من دگر چون شد که چون غرق است در بیچون
چه دانم های بسیار است، لیکن من نمیدانم
که خوردم از دهان بندی در آن دریا کفی افیون.