واشنگتن پست: چرا باید با یک قاتل کار کرد؟

به گزارش بولتن نیوز، در مطلب واشنگتن پست، به قلم 'فرد هیات' آمده است: چرا دارید برای یک قاتل کار می کنید؟

این سوالی است که جمعی از آمریکایی ها باید از خود بپرسند.

هر سال کشور عربستان جمع کثیری از ژنرال ها، دیپلماتها، متخصصان و سایر مقامات و مسئولان بازنشسته آمریکایی را جذب می کند و آنها را به استخدام خود در می آورد.

خوب این یک معامله برد - برد است. این شخصیت های آمریکایی صاحب ثروتی مجلل می شوند و در مقابل بستری را فراهم می آورند تا یک نوع تفاهم متقابل میان واشنگتن و ریاض ایجاد و پادشاهی عربستان به یک متحد مهم آمریکا بدل شود.

اما امروز با ماجرای تازه ای که پیش آمده است این معادله به هم می خورد.

شواهد محکمی در دست است که ثابت می کند حاکم بالفعل سعودی یعنی شاهزاده'محمد بن سلمان'ولیعهد عربستان درقتل'جمال خاشقچی' روزنامه نگار عربستانی همدست بوده است. این روزنامه نگار در ملک دیپلماتیک سعودی در استانبول به قتل رسیده است.

چرا باید برای یک قاتل کار کرد؟

پاسخ روشن است: 'پول'.

این همان پاسخی است که رئیس جمهور 'ترامپ' داده است، حداقل الآن. ترامپ گفته است:' سعودی ها امکان دارد دست به این جنایت هولناک زده باشند. اما موضوع این است که آنها دارند 110میلیارد دلار از ما تجهیزات نظامی و سایر چیزها را می خرند. اگر ما این چیزها را به آنها نفروشیم ، آنها به سراغ روسیه خواهند رفت'.

این استدلال ترامپ فقط برای یک تاجری که منحصرا به پول می اندیشد و اخلاقیات برایش محلی از اعراب ندارد؛

قابل فهم است. اما برای یک میهن پرست؛ این نوع نگرش؛ به وضوح غلط و ناصواب است. اگر آمریکا می خواهد همه حرمتش به ارزش ها و اخلاقیات را فدای 110 میلیارد دلار کند که تازه رقم قابل ملاحظه ای از آن هم اصلا وجود خارجی پیدا نمی کند و اصلا مهم در نظر گرفته نمی شود، پس چرا باید هر ملتی یک چنین فردی را برای رهبری خود انتخاب کند؟

ترامپ در گوشه ای دیگر از صحبت هایش به موضوع ایران و رفتارهایش در منطقه اشاره می کند و می گوید:' شما

می بینید که ما در منطقه یک بازیگر بد به نام «ایران» داریم و بر این اساس لازم داریم که عربستان سعودی به ما کمک کند در مقابل یک چنین بازیگری سر پا بمانیم'.

ترامپ در این بحث، دچار یک مغلطه عمدی می شود.

ترامپ جمهوری اسلامی را 'بازیگر بد' می شناسد. به دلیل نبود آزادی بیان، آزادی انتخاب، آزادی نوع پوشش و آزادیهای دیگر.

البته ادله دیگری نیز برای توجیه نظریه ترامپ در مورد ایران قابل ذکر است از جمله، دخالت در امور همسایگان.
منتها، بحث در این است که تمام این ادله محکم که در مورد ایران برشمرده شد، در مورد عربستان هم قابل تعمیم است.
جنگی که سعودی در یمن به راه انداخته است و طی آن مرتکب جنایات جنگی می شود. کودکان حاضر در یک اتوبوس را با حمله هوایی منفجر می کند. 400 هزار کودک را در یمن به قحطی و گرسنگی می کشاند. کشور فقیر یمن را گرفتار شیوع وبا می کند آن هم در عصر معاصر.

و اما ماجرای 'جمال خاشقچی'. این ماجرا یک جنایت است و فوق العاده عظیم است. جنایتی است بیشرمانه. در عصری که آمریکا دارد به تدریج جایگاهش در رهبری جهان آزاد را واگذار می کند؛ بدیهی است که هنجارهای جهان آزاد هم رو به افول می نهد.

خاشقچی یک مرد صلح دوست بود. احساساتی. میهن پرست. مردی که عاشق کشورش بود و به انتخاب خود در تبعید زندگی می کرد تا بلکه در خارج از کشور بتواند آزادانه بنویسد و آن میهنی را که در رویایش بود را به تصویر بکشد. او در آرزوی تحول و مدرن شدن کشورش بود و بطور سازنده در راه تحقق این مقصود تلاش می کرد.

خاشقچی پارسال در مطلبی نوشته بود : ' اگر زندگی کردن غیر از این باشد؛ این یک نوع خیانت است به همه آحادی که دارند در زندان ها پژمرده می شوند.اینجا من درخارج از کشور آزادانه صحبت می کنم و نظرم را بیان می کنم. اما در همین عصر ما انسانهای بیشماری هستند که از موهبت الهی آزادی بی بهره اند.عربستان کشوری نیست که همیشه اینطور بوده باشد.این کشور تنها چهار دهه است که گرفتار یک چنین وضعیتی شده است. ما سعودی ها شایسته کشوری و حکومتی بهتر از این هستیم'.

حال با تکیه بر این انبوه ادله محکم؛ آیا سزاوار است ما آمریکایی ها همچنان برای یک چنین رژیمی کار کنیم؟ 
این سوالی است که به جاست ما به عنوان یک ملت امروز از خود بپرسیم. تفاوتی ندارد، ما به نفت عربستان احتیاج داشته باشیم یا نه، که البته نداریم. عربستان یک متحد اصلی و قوی ما در منطقه باشد یا نباشد؛ که البته نیست. عربستان به پیشرفت روند صلح فلسطینیان کمک کرده باشد یا نه. به قول هایش در یمن عمل کرده باشد یا نه. از ما سلاح بخرد یا نه. تفاوتی نمی کند که عربستان به ما چه می دهد. 

مهم این است که از خود بپرسیم؛ آیا دوستی با یک چنین کشوری ارزش آن را دارد که ما در مقابل این جنایت آشکار بی اعتنا بمانیم که, یک منتقد حکومت به تله می افتد و بعد هم کشته می شود فقط به جرم آنکه حقیقت را بازگفته است ؟

آیا این دوست؛ همان کشوری است که ما دلمان می خواهد که باشد؟