گروه فرهنگ و هنر: همزمان با فرا رسیدن ایام ماه محرم قسمتی از فصل پنجم کتاب حماسه حسینی، جلد اول، استاد شهید مرتضی مطهری در ادامه خبر می خوانید و می شنوید:
به گزارش بولتن نیوز، به نقل از میزان، """....قرآن در میان خیرها، حسن تفاهم و وحدت و اتفاق میان مسلمین را خیری که مادر و مبدا همه خیرهاست، میداند و درمیان منکرات و زشتیها و پلیدیها، آنکه را از همه پلیدتر وزشتتر و بدتر میداند اختلاف و تفرق است، به هر نام و عنوانی. آیه دیگر میفرماید:" کنتم خیر امه اخرجت للناس"، مسلمانان! شما بهترین امتی هستید که به نفع بشریت ظهور کردهاید، یعنی ملتی بهتر از شما به نفع بشریت ظهور نکرده است. چرا؟ به موجب چه خاصیتی؟ " تامرون بالمعروف و تنهون عن المنکر"، به دلیل این که شما آمر به معروف و ناهی از منکر هستید. از همین جا به قول منتقدین به عکس نقیض باید بفهمیم: پس ما، امت اسلام و بهترین امتها برای بشر نیستیم، چون ما آمر به معروف و ناهی از منکر نیستیم. در نتیجه نمیتوانیم ادعای شرف و بزرگی بکنیم، نمیتوانیم افتخاری داشته باشیم. اسلام ما اسلام واقعی نیست.
اگر بخواهیم در موضوع اهمیت و عظمت این اصل از نظر قرآن، سنت و حدیث و آنچه که در این زمینه وارد شده است بحث کنیم، روایت بسیار است و نشان میدهد که اسلام تا چه اندازه به این موضوع اهمیت داده است. البته این امر، یک بحث تاریخی لازم دارد تا روشن شود که چطور شد در طول تاریخ این موضوع به این عظمت و اهمیت، در دنیای اسلام هضم و تحلیل رفت و روز بروز کوچکتر شد و باید انصاف داد که از نظر علمی یعنی از نظر بحث در کتابها، سنیها در این بحث بیش از ما شیعهها بحث کردهاند. اگر کتابهای فقهی شیعه از " کتاب الصلوه" گرفته تا " کتاب الدیات" را در مقابل فقه اهل تسنن قرار دهیم میبینیم در تمام ابواب، فقه شیهع در مجموع دقیقتر، مشروحتر، مفصلتر، متینتر و مستدلتر است و من میتوانم این مطلب را ثابت کنم ولی متاسفانه در کتب فقهی ما در میان همه ابواب، باب امر به معروف ونهی از منکر خیلی کوچک شده است البته در میان سنیها هم عملا کوچک شد.
معتزله که یکی از فرقههای متکلمین اهل تسنن هستند امر به معروف ونهی از منکر را از اصول دین میدانند نه از فروع دین. شیعه میگوید اصول دین پنج تا و فروع دین ده تا یا هشت تا است و در میان اصول دهگانه، امر به معروف و نهی از منکر است. اما خود اینها تدریجا در کتابهای خود از این بحث پرهیز کرده و آن را کوچک کردند. مورخین اجتماعی می گویند علتش برخوردی بود که بحث در این موضوع با سیاستهای وقت داشت. چون این بحث به اصطلاح به قبای خلفای وقت بر میخورد و آنها مزاحمت ایجاد میکردند، معتزله مجبور بودند که آن را در کتابهای خود نیاورند و یا کم بیاورند، با اینکه اصلی از اصول دینشان شمرده می شد.
انصافا در میان ما شیعیان نیز این مطلب خیلی کوچک شده است تا آنجا که چند قرن است که درباره امر به معروف ونهی از منکر در رسالههای عملیه مطلبی نمینویسند تا آنجا که من دیدهام در میان رسالههای عملیه، آخرین کتاب که این موضوع را مطرح کرده" جامع عباسی" شیخ بهایی است که تقریبا مربوط به سه ونیم قرن پیش است. دیگر بعد از آن این موضوع حتی از رسالههای عملیه هم به طول کلی حذف شده است. در صورتی که امر به معروف و نهی از منکر مثل نماز و روزه است. نباید دفن شود. این که مسئله عبید و اماء نیست که بگوییم امروز بردهای در دنیا نیست که بخواهیم روی آن بحث کنیم ودرست هم هست. زمانی که برده وجود داشته باشد، بحث درباره احکامی که در اسلام به نفع بردگان وجود دارد خوب است. وقتی بردهای نیست، دیگر بحث درباره آن به طور کلی غلط و بی فایده است. ولی امر به معروف و نهی از منکر موضوعی نیست که از بین برود. همیشه وجود دارد و باید در رأس مسائل قرار گیرد. همیشه باید مطرح شود تا آن را فراموش نکنیم....""
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com