حادثه 11 سپتامبر و فرضیه تخریب مهندسی شده

به گزارش بولتن نیوز به نقل از کیهان،17 سال از حملات یازده سپتامبر می‌گذرد. دولت آمریکا به‌فاصله کوتاهی بعد از این حملات اعلام کرد هواپیماهای آمریکایی را 19 هواپیماربا از گروه القاعده ربوده‌ و این جنایت را مرتکب شده‌اند.

این روایت، اگرچه در ابتدا مورد قبول عده‌ای واقع شد اما مدتی بعد در معرض چالش‌های سختی از جانب دانشمندان رشته‌های مختلف علوم قرار گرفت. بخش بزرگی از افکار عمومی و کارشناسان مستقل در آمریکا و دیگر نقاط جهان نیز همچنان به حادثه یازده سپتامبر بعنوان یک «توطئه کثیف صهیونیستی آمریکایی» نگاه می‌کنند که رد پای سازمان‌های جاسوسی و اطلاعاتی آمریکا و رژیم صهیونیستی در آن دیده می‌شود. یک نظرخواهی انجام‌شده در سال ۲۰۰۶ نشان می‌دهد که «بیش از یک‌سوم جامعه آمریکا مظنونند که مقامات رسمی دولت بوش به تروریست‌ها کمک کرده‌است یا این‌که برای متوقف‌کردن‌شان به اقدامی دست نزده‌است تا این‌که آمریکا بتواند برای جنگ در خاورمیانه عازم شود.» بر اساس این فرضیه دولت آمریکا برای برملا نشدن نقش خود در این عملیات تمامی شواهد را از بین برد.

برخی دانشمندان هسته‌ای که آمریکا به‌دلیل انجام تحقیقات علمی مستقل درباره حوادث ۱۱ سپتامبر از تدریس در دانشگاه منع شدند، در تائید این فرضیه می‌گویند ۹۹ درصد از شواهد انفجار در ساختمان‌های تجارت جهانی از بین برده شده است.پرسش‌های بی‌جواب به گزارش مشرق، محققان 11 سپتامبر طی سال‌های گذشته با آنکه از لحاظ زاویه‌های نگاه تخصصی به حوادث این روز به‌شدت با یکدیگر متفاوت بوده و تخصص‌هایی از مهندسی عمران و معماری گرفته تا علوم تخریب، فیزیک هسته‌ای، خلبانی، علوم مخابرات و غیره داشته‌اند همواره در یک نقطه به نتایج همسانی رسیده‌اند:« نهادهای فدرال مأمور برای ارائه گزارش‌های رسمی از حوادث 11 سپتامبر یعنی «کمیسیون بررسی وقایع 11 سپتامبر»، «سازمان مدیریت بحران فدرال»، «مؤسسه ملی استاندارد و فناوری» و سازمان «اف‌بی‌آی» در شرح‌نگاری‌های خود از وقایع این روز، صادق نبوده‌اند. کارشناسان علم تخریب و مهندسی عمران معتقدند ساختمان‌های تجارت جهانی که از سازه‌های محکم فولادی ساخته شده بودند نمی‌توانند تنها بر اثر آتش‌سوزی ناشی از اصابت هواپیماها ــ چنان‌که در گزارش‌های رسمی عنوان شده ــ فروریخته باشند.

آنها فرضیه «تخریب مهندسی‌شده» با بمب‌های از قبل جاسازی شده را به‌استناد برخی شواهد فیزیکی قابل قبول‌ترین فرضیه برای تبیین علت ریزش ساختمان‌ها مطرح کرده‌اند. سؤال‌ها و پرسش‌های دیگری نیز در مورد این حملات وجود دارد که هنوز دولت آمریکا پاسخ مناسبی برای آنها ارائه نکرده است؛ از کار انداختن پدافندهای هوایی آمریکا در همان روز و فروش سهام‌های شرکت‌های هواپیمایی یونایتد ایرلاینز و آمریکن‌ ایرلاینز و بسیاری از حوادث عجیب و غریب دیگر در روز 11 سپتامبر نمی‌توانند اتفاقی باشند. براساس آمارهای ارائه شده، بیش از چهار هزار یهودی در برج‌های دوقلو، ساختمان پنتاگون و محل‌های نزدیک به این دو مجموعه کار می‌کردند اما پس از حادثه ۱۱ سپتامبر اعلام شد؛ تنها پنج یهودی در این حملات تروریستی کشته شده‌اند.

به چه دليلي پدافندهاي هوايي آمريکا در همان روز از کار افتاد؟ چرا چند هفته پيش از 11 سپتامبر 2001 حجم قابل توجهي از دادوستدهاي غيرمعمول در مورد سهام شرکت‌هاي هواپيمايي و بيمه در بازار بورس به انجام رسيد؟ چرا رادارهايي که هواپيماها را شناسايي مي کردند 11 سپتامبر خاموش بودند؟ اطلاعات جعبه سياه هواپيماها چرا هرگز منتشر نشد؟ چرا بسياري از شواهد اين حادثه به عمد از سوي دولت آمريکا نابود شده است؟ و...به نام القاعده به کام آمریکا

بعد از 17 سال از این جنایت هولناک جدای از اینکه این حملات کار چه کسی بوده است این ادعا را می‌توان با قدرت مطرح کرد که اگر چه حملات 11 سپتامبر به نام القاعده تمام شد ولی این حملات کاملا در جهت منافع نامشروع آمریکا برای بسط سلطه این کشور در منطقه غرب آسیا بود.

به گزارش تسنیم، پائولو سنسینی نویسنده ایتالیایی کتاب «تفرقه بینداز و حکومت کن، استراتژی هرج و مرج در قرن 21» در کتاب خود می‌نویسد: «در سال 2000 آمریکا و اسرائیل برای تأسیس تیم مشترکی برای مبارزه با تروریسم به توافق رسیدند. این تیم از طریق خط ارتباط مستقیم اطلاعات بین پنتاگون و وزارت جنگ اسرائیل تشکیل شد. در سپتامبر همان سال این تیم سند جدیدی را تحت عنوان بازسازی خطوط دفاعی آمریکا منتشر کرد. در این سند بر ضرورت ایجاد امپراطوری آمریکا در خاورمیانه تاکید شده بود.گزارش نهایی که رامسفلد و ژنرال جی گارنر در روز 11 ژانویه 2001 آن را ارائه کردند پیش‌بینی می‌کرد که حادثه مصیبت‌باری در آینده اتفاق بیفتد.» و 11 سپتامبر به نوشته نویسنده کتاب «تفرقه بینداز و حکومت کن» دقیقا همان اتفاق بود.

بنا به نوشته سنسینی در روز 12 سپتامبر 2001 یک اتفاق بی‌سابقه افتاد و آن این بود که آمریکا از متحدان خود در ناتو و سایر متحدان اروپایی خواست تا ماده پنج از معاهده واشنگتن را به اجرا گذاشته و آمادگی خود را برای مشارکت در جنگ بر ضد تروریست در کنار آمریکا اعلام کنند. 14 دولت عضو ائتلاف ناتو تجهیزات نظامی خود را برای مشارکت در این جنگ گسیل کردند.

یک پرسش ساده بعد از این حملات بود که آمریکا «جنگ جهانی علیه تروریسم » را آغاز و به افغانستان و عراق حمله کرد. هدف از این حملات نابودی گروه‌های تروریستی و امن‌تر کردن جهان و کشور آمریکا برای زندگی بهتر عنوان شد اما پرسشی که در این میان مطرح است اینکه آیا بعد از 17 سال جنگ جهان امن‌تر شده است؟ تروریست‌ها نابود شده‌اند؟ اوضاع در افغانستان به سمت ثبات پیش می‌رود؟ ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا اذعان کرده که «ما در غرب آسیا 6 تریلیون دلار هزینه کردیم ولی اوضاع بدتر از سال 2001 شده است.» البته وی تنها هزینه‌های مادی را گفته و نگفته که در طی این سال‌ها جدای از 6تریلیون دلار میلیون‌ها نفر کشته، مجروح آواره، بی‌خانمان و... شده‌اند. سال 2001 القاعده و طالبان تنها گروه‌های ترویستی فعال در منطقه بودند اما امروز دهها گروه تروریستی از غرب آسیا تا قلب اروپا و آفریقا تا شمال آمریکا عملیات تروریستی می‌کنند و روزی نیست که عده‌ای بی‌گناه در گوشه و کنار جهان به دلیل همین حملات جان خود را از دست ندهند.