گروه سیاسی: اسحاق جهانگیری یار هاشمیرفسنجانی و یاور روحانی؛ او همانند یاران وفادار مرحوم هاشمیرفسنجانی دارای خاستگاه حزبی کارگزارانی است و با این حزب کنشگری جدی خود را در مختصات سپهر سیاست کشور آغاز کرده است. او رئیس حلقه کرمانیهای حزب کارگزاران سازندگی محسوب میشود و برخی از تحلیلگران حزبی نقش او را اجرای راهبردهای سیاسی پدر معنوی حزب تلقی میکردند. محافظهکاری را از تکنوکراتها به ارث برده است به همین خاطر در منازعات رادیکال رخدادهای انتخابات ریاستجمهوری دهم آسیب ندید؛ هرچند برخی از اعظای حزب کارگزاران سازندگی در دادگاه محکوم شدند و فعالیت تشکیلاتی آنان چهارسال در اغما قرار گرفت. با پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم، اسحاق جهانگیری مجری راهبردهای پدرمعنوی دولت شد اما اوج سیاستورزی حرفهای او در برهه فقدان هاشمیرفسنجانی رخ داد. پدیده «کاندیدای پوششی» ایده انتخابات پدرمعنوی دولت یازدهم برای کاهش فشارهای رقیبان حسن روحانی بود.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از مثلث، جهانگیری با حملات دقیق بر نقاط ضعف محمدباقر قالیباف، اصلیترین رقیب حسن روحانی را در کارزار رقابت زمینگیر کرد، این پایان کارویژه جهانگیری نبود؛ او با استراتژی عدم بازگشت به عقب، هشدارهای جدی به جامعه ایرانی داد و گزارههایی مانند «مردم عزیز یادتان میآید وضع اقتصادی مردم چطور بود؟ دارو پیدا نمیشد و بیماران سرطانی و خاص چه عذابی کشیدند، ضمن اینکه کره و شیر خشک نیز پیدا نمیشد و سیلوهای گندم ما نیز خالی شده بودند» استفاده کرد. سیاستورزی حرفهای اسحاق جهانگیری، او را به مناسبترین گزینه جریان اصلاحات برای انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم بدل ساخت. عبدالله ناصری در همین راستا اظهار داشت: «برای سال 1400 نامزد اصلاحطلبان احتمالا جهانگیری و نامزد اصولگرایان احتمالا لاریجانی خواهد بود این در حالی است که من معتقدم جوانگرایی و دادن عرصه به نیروهای جدید را باید از همین انتخابات ریاستجمهوری در پیش گرفت زیرا ادامه روند حضور مدیران 40 ساله در عرصههای مدیریتی را یکی از پاشنههای آشیل کشور میدانم و بر این باورم اگر نگاه نوگرایانهای به حوزه مدیریت داشته باشیم حتی قدرت دفاعی و امنیتی بسیار بالایی برای کشور ایجاد میشود. »
خروج از وضعیت فرسایش سرمایه اجتماعی
«دلار جهانگیری» کلیدواژه طنزآمیز جامعه ایرانی به عدم مدیریت بازار ارز از سوی دولت دوازدهم است. جامعه، مدیریت ارزی را فاقد اثرگذاری مناسب در قبال افزایش نرخ ارز میداند و به همین خاطر هرگونه تکاپو را گفتار درمانی تلقی میکند. اقدام اسحاق جهانگیری هرچند از جنس مسئولیت دولتی بود ولی در هنگامه فقدان گریز مسئولیتپذیری در وضعیت بحران به مثابه فداکاری است. فداکاری اسحاق جهانگیری برای او چه تبعاتی دارد؟ فرسایش سرمایه اجتماعی مطلوب اصلیترین تبعات اقدام اسحاق جهانگیری است. او که درصدد حضور در انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم است، این وضعیت را خطرناک میداند و با هوش سیاسی خواهان تغییر وضعیت است. اسحاق جهانگیری دو راه اصلی پیشرو دارد؛
1-خروج از دولت دوازدهم؛ هرچند شایعه استعفای اسحاق جهانگیری تکذیب شد ولی این راهحل میتواند یکی از اقدامات پیشنهادی یاران نزدیک به معاون اول باشد. این راهحل هرچند در مقطع کوتاه مدت امکان تاثیرگذاری مثبت برای اسحاق جهانگیری را داراست ولی خروج از دولت دوازدهم در چند محور برای کنشگری آینده ایشان نامناسب است؛ الف) در فضای تصمیمسازی پنهان، حامیان دولت دوازدهم با این اقدام به مخالفان جدی جهانگیری بدل خواهند شد و در برهه زمانی انتخابات با تسلط بر عملیات روانی منجر به کاهش رای او خواهند شد. ب) در فضای عمومی جامعه ایرانی بر ساخت تصویر جهانگیری به فردی شبیه خواهد شد که در دوران نعمت همسو با جریان حاکم است و در عصر عسرت کنج عزلت را انتخاب میکند. ج) عاملیت وی برای حضور حسن روحانی در پاستور موجب شده است، هرگونه اقدام انتقادآمیز وی به ساخت قوه مجریه با موج سهمگین منتقدان سیاسی او همراه بشود.
2. ظهور در قامت منجی؛ اسحاق جهانگیری بازیگر سیاسی ایدهآل است؛ او نقش نامزد پوششی را حتی در وضعیت فقدان کارگردان اصلی به خوبی ایفا کرد. در شرایط فعلی او توانایی آن را دارد که با اقدامات شفافیتآمیز در راستای مبارزه با باندهای فساد رقیب جدی در برابر سلسله اقدامات آذری جهرمی بشود و از سوی دیگر پیشتیبانی جریان اصلاحات فرسایش سرمایه اجتماعی پیشین را جبران کند و بازسازی تصویری خود در راه مبارزه با فساد را آغاز کند. این اقدام نیازمند فاصلهگیری از ادبیات محافظهکارانه به دلیل پرونده اقتصادی برادرش است و باید برای حفظ جایگاهش برخی خطوط قرمز خانوادگی را رد کند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com