به گزارش بولتن نیوز، 100 نمونه اسم پسرانه زیبا با معنی و مفهوم اسم و همچنین نام هاي عربی و نام هاي زیبا از پیامبران را این جا بخوانید.
1. اميرحسين
معنی امیرحسین : امیر خوب و نیکو، پادشاه نیک، حاکم صاحب جمال – مرکب از دو اسم امیر و حسین، کسیکه حسین علیه السلام امیر و حاکم اوست
2. ابوالفضل
معنی ابولفضل :خداوند هنر. صاحب فضل. پدر فضل، «در اعلام» نام یکی از پسران حضرت علی «ع» و برادر امام حسین «ع »؛ اسم پسر جدید و امروزی «عباس بن علی مشهور به قمر بنی هاشم» – خداوند و صاحب هنر، کنیه دینار، لقب چهارمین فرزند علی «ع»
3. علی
معنی علی: بلند، بلند بر آمده، بلند قدر، بزرگ، شریف، توانا، کلان، نامی از نام هاي خدای تعالی، «در اعلام» نام امیرالمؤمنین علی «ع»
4. محمد
معنی محمد: ستوده، بسیار تحسین شده، آن که خصال پسندیده اش بسیار است، «در اعلام» نام پیغمبر اکرم «ص »؛ نام سوره ي چهل و هفتم از قرآن کریم دارای سی و هشت آیه – ستوده شده.
5. مهدی
معنی مهدی: هدایت کرده، هدایت شده، نام قائم منتظَر «ع» در نزد شیعه
6. امير علی
معنی امیرعلی: امیر و حاکم بزرگ و بلند قدر، پادشاه شریف و توانا – مرکب از امیر «پادشاه» +علی «بالا رفتن و صعود کردن»
7. عليرضا
معنی علیرضا: کسیکه علی علیه السلام از او راضی است مرکب از دو اسم علی و رضا
8. اميرمحمد
معنی امیرمحمد: امیر بسیار تحسین شده وپادشاه ستایش شده و پسر پادشاه محمود غزنوی بود که چندی بعد از پدر به تخت شاهی نشست.
9. حسين
معنی حسین: صاحب جمال.خوب، نیکو، «در اعلام» امام سوم شیعیان و پسر علی ابن ابی طالب «ع» از حضرت فاطمه «س» – نیکو، خوب، مصغر حسن، نام امام سوم شیعیان
10. محمدرضا
معنی محمدرضا: از نام هاي مرکب، محمد و رضا – کسیکه حضرت رسول اکرم محمد صلی الله علیه وآله از او راضی است.
11. محمد مهدی
معنی محمدمهدی: ستوده هدایت کننده، ترکیب دو اسم محمد و مهدی است . که کلمه محمد برگرفته از نام رسول الله است و مهدی نام آخرین امام ما شیعیان . امام زمان .
12. رضا
معنی رضا: خشنود، خرسند، خوشدل، خرسندی-خشنود شدن.
13. اميررضا
معنی امیررضا: از نام هاي مرکب، امیر و رضا- کسیکه امیر و پادشاه از او راضی و خوشحال است
14. محمدحسين
معنی محمدحسین: نام ترکیبی از اسم محمد به معنای ستوده شده و حسین به معنای نیکو و صاحب جمال است.
15. محمد طاها
معنی محمدطاها: نام ترکیبی از اسم محمد به معنای ستوده و طاها که شکل پارسی از طه نام سوره اي در قران کریم است.
16. محمد امين
معنی محمد امین: لقب پیامبر گرانقدر اسلام- به معنی محمد درستکار و پاک دست
17. عرفان
معنی عرفان: شناختن و دانستن بعد از نادانی. تصوف، الهیات، حکمت، شناخت، علم، معرفت
18. محمدجواد
معنی محمد جواد: بنده ستوده شده خدا و بخشاینده
19. امیرمهدی
معنی امیرمهدی: امیر هدایت شده، فرمانروای ارشاد گردیده – ترکیب نامهای امیر و مهدی، کسیکه حضرت صاحب الزمان سرور و فرمانده اوست
20: علی اصغر
معنی علی اصغر: فرزند شیر خواره امام حسین ع و شهید کربلا در روز عاشورا
21. ياسين
معنی یاسین: نام سوره سی و ششم از قرآن مجید،«یا» حرف ندا و «سین » کنایه از لفظ سید است و یکی از اسمای حضرت محمد «ص » است
22. اميرعباس
معنی امیرعباس :امیر شجاع و دلاور، پادشاه و حاکم چون شیر.
23. سجاد
معنی سجاد: سجده کننده، بسیارنمازخوان، سجده گر
24. پارسا
معنی پارسا: آنکه از گناهان پرهیزد و به طاعت و پرستش و قناعت عمر گذارد. باتقوا، پاکدامن، پرهیزکار، پرهیزگار، خداترس، دیندار، زاهد، صالح، عفیف
25. طاها
معنی طاها یا طه: نام سوره ٔ بیستم از قرآن کریم- طالب حق و هدایت کننده
26. سينا
معنی سینا: به معنی دانشمند است که در ایران باستان خانواده هاي دانشمند را سئنا میگفتند- سوراخ کننده- شبه جزیره ایست کوهستانی در شمال شرقی مصر .
27. متين
معنی متین: باوقار، جاافتاده، سنگین، موقر، استوار، محکم، پابرجا، رزین، فرهیخته
28. دانيال
معنی دانیال: دانیال از پیامبران بنی اسرائیل و هم زمان کورش کبیر و داریوش بزرگ هخامنشی بوده است.
29. ايليا
معنی ایلیا:راستگوی بزرگ، نام حضرت علی «ع» در تورات
30. نيما
معنی نیما: نام کوهی است حوالی نور
31. احسان
معنی احسان: بخشش، مهرورزی، نکوکاری، نکویی، نیکی
32. آرمين
معنی آرمین:نام چهارمین پسر کیقباد سردودمان کیانی، نژاد آرمین کی آرمین – از شخصیتهای شاهنامه، نام چهارمین پسر کیقباد، مرد همیشه پیروز
33. عباس
معنی عباس: شیری که شیران از او بگریزند. بسیار شجاع و دلیر، عباسِ بن علی مکنی [کنیه او] ابوالفضل و برادر امام حسین «ع» که در واقعه عاشورا به شهادت رسید
34. بنيامين
معنی بنیامین: پسر دستِ راست من – پسر دست راست، نام کوچکترین پسر یعقوب و راحیل
35. مبين
معنی مبین: آشکارکننده، آشکار، روشن، هویدا، واضح، روشنگر | بیانگر، بیان کننده، نشان دهنده، نشانگر
36. ماهان
معنی ماهان: روشن و زیبا چون ماه، نام شهری در استان کرمان
37. حمیدرضا
معنی حمیدرضا: ستوده ي خوشنود
38. شايان
معنی شایان: صفت فاعلی از شایستن- لایق وسزاوار و درخور.
39. محسن
معنی محسن: شاهنده، صالح، نیکوکار
40. يوسف
معنی یوسف: از حواریون و شاگردان حضرت عیسی «ع » وبه سبط افرائیم منسوب بودو به اعتقاد نصارا پيکر مبارک حضرت مسیح را پس از مصلوب شدن در باغچه ٔ خود دفن کرد.
41. پرهام
معنی پرهام: الهه تقدیر کننده طبیعت – برهان قاطع براهیم ابراهیم را معرب آن دانسته است
42. حسن
معنی حسن: نیکو، جمیل
43. آرين
معنی آرین:منسوب به آرین، آرین – آریایی نژاد، از نسل آریایی
44. امیر
معنی امیر:پادشاه، حاکم، حکمران، خان، خدیو، رئیس، ژنرال، سرلشکر، پادشاه، شاه، شیخ، فرمانده، ملک
45. آرش
معنی آرش: نام پهلوانی کماندار از لشکر منوچهر.اسم مصدر آردن آوردن.
46. سبحان
معنی سبحان: تنزیه، تنزیه کردن، سبحان اله گفتن، خدا رابه پاکی یاد کردن، پاک بودن، پاکیزه کردن، پاک، منزه
47. امید
معنی امید: آرزو، انتظار، رجا، توقع، چشمداشت؛ اشتیاق یا تمایل به روی دادن یا انجام امری همراه با آرزوی تحقق آن.
48. سعید
معنی سعید: خوش اقبال، خوشبخت، سعادتمند، نیک اختر، نیکبخت، همایون، مبارک، میمون، فرخنده، خجسته
49. عرشيا
معنی عرشیا: منسوب به عرش، عرش – ملکوتی آسمانی، مرکب از عرش + الف نسبت
50. محمد پارسا
معنی محمد پارسا: مرکب از محمد به معنای بسیار ستایش شده + پارسا به معنای زاهد و با تقوی است
51. هادی
معنی هادی: پیر، دلیل، راهبر، راهنما، رهبر، مرشد، معلم، رسانا
52. كيان
معنی کیان: جمع کی [ ک َ / ک ِ ] باشد، یعنی پادشاهان جبار بزرگ.
53. میلاد
معنی میلاد: تولد، زایش، ولادت، روز تولد، هنگام ولادت، سال روز ولادت
54. مصطفی
معنی مصطفی: برگزیده، منتخب از نامهای پیامبر بزرگ اسلام حضرت محمد «ص»
55. امین
معنی امین: استوار، امانت دار، ثقه، درستکار، درست، درست کردار، صالح، موتمن، معتمد، موثق
56. سهيل
معنی سهیل: ستاره اي است مشهور که در آخر فصل گرما طلوع کند و میوه ها در آن وقت می رسند و چون در یمن کاملا مشهود است آن را سهیل یمانی خوانند .
57. محمدعلی
معنی محمدعلی: ترکیب اسامی محمد و علی
58. مرتضی
معنی مرتضی: پسندیده- راضی کرده شده. خشنود شده.
59. آرتين
معنی آرتین: نسوب به آرت، پاکی و تقدس، «به مجاز» پاک و مقدس، «در اعلام» هفتمین پادشاه ماد
60. پوریا
معنی پوریا: هم خانواده پریا به معنی نیک صورت – نام پهلوان ایرانی مشهور به پوریای ولی
61. احمدرضا
معنی احمدرضا: از نامهاي مرکب؛ کسیکه به اوصاف خشنودی و ستوده متصف است
62. آريا
معنی آریا: آزاده، نجیب، شعبه اي از نژاد سفید که از روزگاران بسیار قدیم در ایران، هند و اروپا ماندگار شده اند، نژاد هند و اروپایی
63. حسام
معنی حسام: تیغ، سیف، شمشیر، قداره
64. علی اكبر
معنی علی اکبر: از اسمی ترکیبی به معنی شریف و بزرگ مرتبه
65. محمد ياسين
معنی محمد یاسین: نام ترکیبی از محمد و یاسین. به بالا رجوع شود.
66. پویا
معنی پویا: پوینده. رونده و برخی دونده را گویند.
67. مجتبی
معنی مجتبی: برگزیده. برگزیده شده. برگزیده و پسندیده.
68. حامد
معنی حامد:ستایشگر. حمدکننده.درودفرستنده. سپاسگزار. ستاینده.
69. محمدمتین
معنی محمدمتین: نام ترکیبی از محمد و متین. به بالا رجوع شود.
70. احمد
معنی احمد:حمیدتر، ستوده تر، بسیارستوده، ازنامهای پیغمبر
71. جواد
معنی جواد: بخشنده، جوانمرد، سخاوتمند، سخی، کریم، مکرم
72. امير حافظ
معنی امیر حافظ: نام ترکیبی از امیر و حافظ به معنای امیر و فرمانده اي که نگهدار و پشتیبان دیگران است
73. مهران
معنی مهران: دارنده مهر، «در اعلام» نام یکی از خاندان هاي هفتگانه عصر ساسانی . نام رود سند است. نام رودی که از سمت مشرق آغازد و از جهت جنوب به سوی مغرب متوجه میشود ودر طرف پایین سند به دریای فارس می ریزد.
74. ساميار
معنی سامیار:ثروتمند – کمک کننده به آتش محافظ آتش
75. آراد
معنی آراد: نام فرشته اي است موکل بر دین و تدبیر امور
76. مانی
معنی مانی: مانی «در لغت» به معنی ‘ اندیشمند ‘ است
77. یونس
معنی یونس: به معنی کبوتر است. سوره ي دهم از قرآن کریم
78. اشکان
معنی اشکان: «اشک + آن «پسوند نسبت» »؛ منسوب به اشک که بانی و مؤسس خاندان اشکانیان بود – منسوب به اشک
79. آرمان
معنی آرمان: ایده، ایدئال، شعار، مرام، هدف، نصب العین، آرزو، امید، اندوه، حسرت، غم
80. ابراهیم
معنی ابراهیم: چهاردهمین سورۀ قرآن کریم،پدر عالی، «در اعلام» یکی از پیامبران اولوالعزم و نام فرزند حضرت محمد «ص» که در کودکی وفات یافت
81. مهرداد
معنی مهرداد: داده ي مهر، آفریده شده ي مهر، «در اعلام» اسم سه نفر از پادشاهان اشکانی بوده است.
82. فرهاد
معنی فرهاد: در بعضی منابع فرهاد را «یاری» معنی کردهاند . در شاهنامه پهلوان ایرانی دوران کیکاووس و کیخسرو، که رستم وی را برای رهاندن بیژن از زندان افراسیاب با خود به توران برد؛ عاشق ناکام شیرین همسر خسرو پرویز.
83. وحید
معنی وحید: بی همتا، تک، تنها، فرد، فرید، مجرد، منفرد، واحد، یکتا، یگانه
84. سامان
معنی سامان: خطه، سو، قلمرو، کران، مرز، حد، سرحد، ناحیه، منطقه، ابزار، اثاث، اسباب، وسایل، انتظام، ترتیب، نظام
85. امیر شایان
معنی امیر شایان: اسم ترکیبی از امیر و شایان . رجوع شود به معنی هر کدام از این دو اسم در بالا.
86. آریا
معنی آریا: جد داریوش بزرگ. طایفه اي هند و اروپائیان که در عهدی بسیار کهن باهم میزستند و بعدها بدو بخش بزرگ تقسیم شد
87. کامران
معنی کامران: خوشگذران، عیاش، کامجو، کامروا، کامیاب، خوشبخت، نیکبخت
88. رادین
معنی رادین: جوانمرد – بخشنده، جوانمرد
89. کسری
معنی کسری: عنوان هر یک از پادشاهان ساسانی خسرو- منسوب به کسری، یعنی خسروی.
90. فرزاد
معنی فرزاد: با فر و شکوه زاده شده، زاده ي با فر و شکوه و عظمت – زاده شکوه و جلال
91. محمد عرفان
معنی محمد عرفان: نام ترکیبی از محمد و عرفان. رجوع شود به معنی هر کدام از این دو اسم در بالا.
92. یاشار
معنی یاشار: جاویدان، همیشه زنده – عمرکننده، زندگی کننده
93. افشین
معنی افشین: لقب پادشاهان اسروشنه. نام سردار مشهور معتصم خلیفه عباسی
94. برهان
معنی برهان: بینه، حجت، دلیل، فرنود
95. مسعود
معنی مسعود: خوشبخت، سعادتمند، نیک بخت، مبارک، خجسته، میمون، همایون
96. سامی
معنی سامی: عالی، بلند مرتبه، بلند، «در اعلام» منسوب به سام پسر نوح نبی «ع »
97. ایمان
معنی ایمان: خاطرجمعی، اعتقاد، باور، باورداشت، عقیده، گرویدن
98. کاوه
معنی کاوه: یکی از خاندانهای مشهور پهلوانی دوره اساطیری ایران . به معنی پادشاه
99. رامین
معنی رامین: نام عاشق ویسه، این کلمه در بعضی منابع مرکب از «رام»به معنی طرب و «ین»است به معنی طربناک است. رامتین – عاشق ویس در منظومه ویس و رامین
100. شاهین
معنی شاهین: شاهباز، عقاب، لاچین، زبانه، میله
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
مهدا مهیدا
مهدین مهدینا
مهاد مهادا
مریم مرضیه مهدیه
حسنا مهسا محیا مهیا مهلا یسنا سنا ثنا ضحا یسرا یمنا یاسینا یاسمینا هدی بشرا آوا دلارا تیارا دلناز تیاناز ستین ستینا ستیلا ستیا دلسا دالیا تیارا تیادا تیامی تیارام دلارام سوتیام سومیتا سامینا سامیه فهیمه فاطمه راحمه راحله راضیه راتا رایا پریاس مه یاس فردیس فریدا
ایلناز ایلدا ایلماه هلیا هلنا هلدا هیلدا هیلناز هیلسا هلسا
النا الیا الینا ملینا فرگل مهرگل هیمنا هیما هیام هیوا هانا
آساره گلپاره نازاره شاپاره مه پاره مانیدا کاملدا کاملیا نیلدا نیلا نیلسا چیدا چیماه چیگل مریدا مریناز مریجان مریگل مریماه فرنیا سونیا رونیا رویسا رزا الارا زهرا صبورا
نصرا صبرا سجا اسرا نسترن نرگس فرشته فلامک ماهک افروز افرا امیرا نیرا زهیرا سامیرا نامیرا نارا ناره
نارین نارملا نارینا کارینا سارینا مارینا ماریا اسما سلما سما
مه سما گل سما گلپناه گلیا گلسا گلسار گلین گلینا گلسان گلسانا مهرسا مهردا داگل داناز دالیا گل دا گل آنا مهرآنا نارشین نازنین ارغوان اریحا مریحا فریحا مریان پریان دیبا دینا باران بهار آوا آرا آویتا تامارا یوکابد لبابه لیانا
پرهام رهام فرنام بهنام حسام تیام سام
محمدسام * امیرسام * مهرسام * محمدرهام * امیررهام * حسین * امیرحسین * مصطفی * یاسین * متین * آرسن * آرسین * آیین * محمدآیین * امین * محمدامین * سهیل * سبحان * امیرسبحان * محمدسبحان * مهربد * مهراد *
همه اسامی قشنگن
ولی من محمد عرفان رو دوست دارم
میخواستم ازتون خواهش کنم به من اسم هایی پسرانه رو معرفی کنید که به اسم عدنان بیاد
آرش در فرانسوی با توجه به اینکه در این زبان ر به صورت ق تلفظ میشود، به صورت آقش بیان می شود و کلمه آقش نیز به معنای محل نشستن است. همچنین آرش در زبان انگلیسی نیز با توجه به اینکه کلمه rash به معنای کهیر است، ممکن است به عمد با تلفظ به صورت رش، جهت تمسخر استفاده شود.
فرهان - محمدفرهان - فرحان - محمدفرحان - وحید - سعید - نوید - مجید - حافظ - محمدحافظ - امیرحافظ - حامی - حامین -حمید - حامد - احمد - صمد - احد - فرید - فرزاد- فربد - فریار - ساتیار - آرتا - آرتین - رادین - رادمهر- خشایار - مازیار - ایلیا - ایلیار - ایلیاد - یزدان -یاسین - یاسان - یاشار - آسا - ویرا - ویرمان - مهرتیام - فرتیام - همایون - ماهور - ماهان - سپهر - بهروز - روهام - الیاس - عباس - آرمین - رامین - رسا - کسرا - آیین - محمدآیین - رادوین - ادریس - اشکان - فرشید - فرهاد - مهربد - هوراد - هومن - هونام -
ی اسم پسرانه که به زانیار بخوره؟ ممنون میشم
یه اسم پسر که به پرنیا و مهدی بیاد
بنظرتون چ پسوندی واسه اسم رضا بزارم ک شیک باشه
غیر از آریا طه ونیما چون پسرعموهاشن
اسم پسر دومي سيدحامد خوبه؟
اسمهاي ديگه پيشنهاد بدين لطفا
فامیلم عرفانی هست