شما را به عنوان شاعری میشناسیم که به وقایع و رویدادهای مختلف واکنش نشان میدهید و این رویدادها به لحاظ موضعی که میتوانند از جانب یک شاعر برانگیزند، یکدست نیستند. چرا شعر انتقادی شما چنین وضعی را تجربه میکند؟
چون به هیچ جناحی وابسته نیستم. روی ریل خودم حرکت میکنم. جناحها و باندها من را نمیپسندند، چون آدمها را تعریفشده در خدمت خودشان میخواهند. شعرهای انتقادی متعددی نوشتهام درباره نابسامانیهای جامعهمان. هرچند از ارزشهای انقلاب کوتاه نمیآیم و پابهپای ارزشها جلو میآیم، اما باید ناملایمتیها را گوشزد کنم. این مطلوب کسانی که به دنبال منافع جناحی هستند نیست. کسی قدر مستقلها را میداند که به استقلال باور داشته باشد مثل خود رهبر انقلاب.
اما وقتی شاعری مورد تحسین رهبر انقلاب قرار میگیرد لابد در بدنه فرهنگی دولت هم مورد توجه قرار میگیرد... .
بله البته. خوشحالم که رهبر انقلاب، جز صلابت سیاسی و اعتقادی که به آن مجهزند، اشراف کامل بر مبانی هنر بهویژه ادبیات و شعر هم دارند؛ تفاوتهای آدمها را میفهمند. این درایت را کاش مسئولان اجرایی فرهنگی هم داشته باشند و هنرمندان را ابزاری برای پیشبرد اهداف سیاسیشان نپندارند. شما روزنامه منتسب به صداوسیما هستید و من انتقادی بکنم. بهتر است صداوسیما سراغ نخبهها بیاید و با سراغگرفتن از سلبریتیها به پسند مخاطب تن ندهد و سلیقه او را تنزل ندهد.
آستانه تحریک شما برای نوشتن شعر انتقادی در واکنش به وقایع روز کجاست؟
من شاعر سیاسی و اجتماعیام و ابایی هم از این ندارم؛ برخی تصور میکنند ساحت شعر نباید به مسائل اجتماعی و سیاسی آلوده شود. این در حالی است که در شعر دوره مشروطه شاعران وارد سیاست شدند و شعرهای سیاسی در باب وقایع روز سرودند و ماندگار شدند. اینطور نیست که ما باید فقط مضامین عاشقانه و عرفانی شاعران کهن را تکرار کنیم یا به مضامین موج نو تن بدهیم. ضرورت دارد که جلوی مشکلات با شعر بایستیم. در روزگار معاصر، شاعر متعهد نمیتواند به اتفاقات کشورش بیتفاوت باشد. باید حقانیت جمهوری اسلامی در قبال نظام بینالملل را در شعر ترسیم کنیم. فقط با کار سیاسی نمیتوانیم جوانها را متوجه این حقانیت بکنیم. وقتی ملت ما تا این حد با ادبیات درهمتنیدهاند چرا نباید از این رسانه برای پیغامرساندن استفاده کنیم؟ تنازعی که بین انقلاب و غرب وجود دارد، جدی است و صرفا هم سیاسی نیست. انقلاب که با کودتا روی کار نیامد؛ با اجماع دانشگاهیان، فرهنگیان، کارگران و مردم از همه طیفها شکل گرفت. دهها هزار شهید در جنگ دادهایم. بنابراین از مسیر فرهنگی هم باید برای اثبات این حقانیت بکوشیم. دستگاههای رسمی با فعالیتهای شعاری، در ابلاغ این ارزشها به مردم ناکامند. پس شاعران باید با زبانی متفاوت و شیوههای جذاب، دست به کار شوند و سکاندار نظام را در ابلاغ پیامهای ارزشی به جهان تنها نگذارند.
مثلا همین شعر تازهتان درباره یمن بر اساس چه ایده سیاسی شکل گرفت؟
من درباره یمن شعر میگویم، اما بخشنامهای صادر نشده که درباره یمن شعر بنویسید. میبینم که ائتلاف ناجوانمردانهای علیه ملتی بیدفاع شکل گرفته و برازنده نیست من بیتفاوت باشم. سعدی نگفت بنیآدمهای اعضای یکدیگرند تا ما این توصیه را قاب کنیم بزنیم به دیوار. حضور ما در منطقه برای ما و من که شاعری اجتماعی هستم و رشتهام علومسیاسی بوده و دغدغهام سیاست است، باید مورد توجه قرار بگیرد. نمیتوانم در قبال سیاست خارجی ایران بیتفاوت باشم. وقتی میبینم در رسانهها این سیاست درست، سیاهنمایی میشود. برخی میخواهند به جوانها القا کنند که به خاطر حضور در منطقه باید شرمنده باشیم و تحملش برای من سخت است. نمیتوانم ببینم جمهوری اسلامی منطقه را به عربستان واگذار میکند و منتظر جنگافروزی آنها بمانم. باید شیوههای نوین را برای بازخوانی خلاقانه حضورمان در منطقه پیدا کنیم. امیدی به مسئولان ندارم چون آنها در بند شیوهها و آییننامههای تکراری خود دور میزنند.
اگر فرخی و عشقی در دوره مشروطه ماندگار شدند، فارغ از محتوای سیاسی شعرشان هم بود. نگران این نیستید که تمرکزتان بر سیاست در شعر، شما را شاعری تاریخمصرفدار کند؟
وقتی معدل واکنشها به شعرهایم را در نظر میگیرم، مثبت است. من هم ماندگاری اثر را به قوت آن میبینم در هر مضمونی. استواری سخن است که ماندگارش میکند و مضمون اولویت دوم من است.
درباره صفکشیهای متداول بین شاعران چه نظری دارید؟
ما باید به جایی برسیم که این رواداری جا بیفتد که هر کسی حق دارد حیطه خودش را داشته باشد و همه از روی دست هم کپی نکنند. گروهی صرفا شعر آیینی مینویسند و گروهی هم به سیاقی کار میکنند که مضامینش مربوط به دردهای ما نیست.
تا کی این دو گروه میخواهند همدیگر را انکار کنند. باید مسیر درست تبیین کنیم و نگران قضاوت دیگران نباشیم.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com