کد خبر: ۵۵۰۳۱۳
تاریخ انتشار:
با معاهده کپی‌رایت جهانی چه کنیم؟

تهرانی کردن بِرن

«با ناشر روسی‌ام تعامل خوبی داشتم اما با ناشر لبنانی‌ام خیر. وقتی به او زنگ می‌زنم و می‌پرسم بهتر نبود از من اجازه می‌گرفتی یا به حقوق من...
گروه فرهنگ و هنر: «با ناشر روسی‌ام تعامل خوبی داشتم اما با ناشر لبنانی‌ام خیر. وقتی به او زنگ می‌زنم و می‌پرسم بهتر نبود از من اجازه می‌گرفتی یا به حقوق من و ناشرم فکر می‌کردی، به من جواب می‌دهد که صبح در لبنان کتاب چاپ و ظهر در قم کپی‌برداری می‌شود، تو چطور توقع داری من به تو حق التالیف بدهم؟!
 
تهرانی کردن بِرن
 
به گزارش بولتن نیوز به نقل از جم جم آنلاین، من کاملا خلع سلاح شدم و دیگر حرفی برای گفتن نداشتم.» اینها حرف‌هایی است که حدود شش ماه قبل رضا امیرخانی به زبان رانده بود. آقای نویسنده که بعد از نمایشگاه کتاب جدیدترین اثرش به بازار آمده و حرف و حدیث‌های زیادی هم ایجاد کرده است در برنامه شب‌های روشن روبه‌روی یکی از همکاران نویسنده خود نشسته و زبان به درد دل باز کرده بود. وضعیتی که امیرخانی در سطرهای بالا توصیف کرده فقط گوشه کوچکی از وضعیت نابسامان نشر در بازار کتاب است.

احتمالا اگر مشتری کتاب باشید و از جلوی ویترین کتابفروشیها و بساطیها در خیابان انقلاب و ایستگاههای مترو عبور کرده باشید به چشم شما هم خورده است که بعضی کتابها با عناوین مشابه اما با قیمتها و ناشران متفاوتی راهی بازار شده است. اینکه یک کتاب از یک نویسنده خارجی با ترجمههای متفاوتی وارد بازار شده و هر ناشری به فراخور حال خودش و با توجه به هزینهای که برای ترجمه اثر کرده، قیمت خودش را پشت جلد کتاب میزند. اینها فقط نمونههایی از وضعیت نابسامان بازار نشر در ایران است.

وضعیت که بعضی ناشران و نویسندگان داخلی آن را به رعایتنکردن کپیرایت از سوی همصنفان خود مرتبط میکنند. در ادامه هم این موضوع بهانهای میشود تا تمام ضعفها و ایرادهای صنعت نشر و حتی ادبیات به پای آن نوشته شده و یگانه راه نجاتبخش صنعت نشر و حل یک شبه مشکلات، پیوستن به کپیرایت جهانی تلقی شود. معاهدهای که در مجامع تخصصیتر به اسم کنوانسیون برن مطرح است. یک معاهده بینالمللی که فقط مربوط به کتاب و نشر نیست و همه تولیدات فرهنگی و هنری را شامل میشود.

چرا اسمش برن است؟

نام اصلی این معاهده برن نیست؛ اسم دقیقش «کنوانسیون برن برای حمایت از آثار ادبی و هنری» است. این معاهده در سال 1886 یعنی 132 سال قبل منعقد شده است. از آنجایی که محل انعقاد این معاهده در شهر برن سوئیس بوده، این کنوانسیون هم به همین نام معروف شده است. این زمان در ایران معادل سال 1265 هجری شمسی است. به عبارت بهتر زمانی که ناصرالدین شاه در ایران مشغول سلطنت بوده و دربار ایران توسط خاله زنکهای سلطنتی اداره میشد، تعدادی از کشورها دور هم نشسته بودند و برای این موضوع چارهاندیشی کردند که حق مالکیت تولیدات هنری و ادبی در انحصار مالکان آنها باقی بماند و آنها بتوانند از محل تولید این آثار، حقوق خود را اعاده کنند.

برنیها چه میگوید؟

قلب تپنده معاهده برن را میتوان ماده 7 این معاهده دانست. طبق این ماده همه آثار فرهنگی و هنری (به جز سینمایی و عکاسی) تا 50 سال تحت قوانین این معاهده در انحصار فرد حقیقی یا حقوقی است که بهعنوان مالک آن شناخته میشود. این وسط اگر هر فرد یا مجموعهای قصد استفاده از این آثار را داشته باشد باید به نحوی، رضایت صاحبان اثر را جلب کند. به عبارت دیگر، مثلا اگر ایران عضو معاهده برن باشد و یک ناشر وطنی بخواهد بدون رضایت صاحب اصلی یک کتاب، آن را در ایران ترجمه و منتشر کند مشمول مجازاتهایی خواهد شد که قواعد کلی آن در این معاهده ترسیم شده و دستگاه مسئول در کشورهای عضو باید نسبت به اجرایی کردن آن اقدام کنند.

چه کشورهایی عضوند؟

از 132 سال قبل تاکنون بیش از 160 کشور به این معاهده پیوستهاند. نکته جالب در این میان تاریخ پیوستن بعضی کشورهای بزرگ است که تولیدات فرهنگی و هنری زیادی دارند. به عبارت دیگر بعضی از کشورهای جریان اصلی صنعت فرهنگ، در پیوستن به این معاهده عجله چندانی به خرج ندادهاند. مثال بارز این کشورها ایالات متحده آمریکاست. این کشور در سال 1989 به برن پیوست یعنی 103 سال بعد از زمانی که نطفه اولیه آن در برن منعقد شد. کشور جمهوری خلق چین با بازار بزرگ و جمعیت میلیاردی خودش و نظام اقتصادی پویا سه سال بعد از آمریکا به اردوگاه برنیها پیوست.

در ایران چه خبر است؟

ایران در زمره کشورهایی است که هنوز این معاهده را امضا نکرده است. روی همین حساب هم مسائلی مانند ترجمه و تکثر تولیدات فرهنگی و هنری خارجی اعم از اینکه مقاله و کتاب و یادداشت باشند یا طرح و عکس و فیلم و موسیقی، متولی خاصی در کشور ندارد. به عبارت بهتر و دقیقتر شما اگر یک ناشر باشید و قصد ترجمه یک کتاب خارجی را در ایران داشته باشید صرفا کافی است که پروانه نشر از وزارت ارشاد داشته باشد و متن
ترجمه شده کتاب به زبان فارسی را در اختیار اداره کتاب این وزارتخانه قرار دهید. در صورتی که متن فارسی از نظر اداره کتاب مشکل خاصی نداشته باشد شما میتواند بعد از طی کردن مراحل اداری و ثبت کتاب در کتابخانه ملی، کتاب را منتشر و وارد بازار کنید. یعنی هیچکسی به شما کار ندارد که آیا شما رضایت صاحب و مالک اصلی اثر را جلب کرده‌‍اید یا نه؛ به همین راحتی! همین موضوع هم باعث شده که بعضی طرفهای خارجی در صنعت نشر، تمایل چندانی به حضور و فعالیت با طرفهای ایرانی در بازار ما نداشته باشند. در ادامه همین فرآیند است که امیرخانی زبان به گلایههایی میگشاید که شرح بخش کوچکی از آن در ابتدای گزارش رفت.

موافقان پر و پا قرص

خب با توضیحاتی که در سطرهای بالاتر دادیم مشخص است که حرف موافقان چیست. موافقان پیوستن به برن عقیده دارند که با پذیرفتن این معاهده و اضافه شدن ایران در لیست کشورهایی که کپیرایت را پذیرفتهاند، راهحل این مشکل را امضای برن میدانند. البته این را هم باید بگوییم موافقان پیوستن ایران به برن در یک دستهبندی کلی سه دسته هستند: دسته اول کسانی هستند که اصولا به هر معاهده بینالمللی نگاه مثبتی دارند و قائل به پیوستن به همه آنها.

دسته دوم که در دولت فعلی هم حامیانی دارند کسانی هستند که هدف اصلیشان نه پیوستن به برن که پیوستن به سازمان تجارت جهانی یا همان WTO است. پیوستن به سازمان تجارت جهانی مقدماتی دارد که یکی از آنها پذیرفتن معادهای به نام تریپس است که مشمول بخشهایی از معاهده برن میشود. این دسته از افراد به برن به عنوان مسیری برای رسیدن به WTO نگاه میکنند. در حقیقت، برن در نگاه این افراد پلی است که باید برای رسیدن به سازمان تجارت جهانی از آن گذشت. دسته بعدی هم کسانی هست که مانند بخش عمده جریان نشر در ایران، قائلند پیوستن به این معاهده، موانع فعالیت حرفهای در سطح بینالملل را رفع میکند.

منتقدانِ سفت و سخت

در مقابل موافقت موافقان، منتقدانی هم هستند که پیوستن به این معاهده را در مجموع به ضرر و زیان فضای فرهنگ و هنر کشور ارزیابی میکنند. این دسته از منتقدان معتقدند معاهداتی مانند برن در مجموع بیشتر به نفع کشورهایی است که جریان اصلی تولید را در فرهنگ بر عهده دارند. البته این انتقادها محدود به منتقدان ایرانی نیست. در دنیا هم جنبشهایی علیه قوانین دست و پاگیر کپیرایت شکل گرفته که معتقدند کپیرایت باعث نابودی فرهنگ و ایدههای خلاقانه شده و بیشتر پاسدار ارزشهای اقتصادی و سرمایهداری است.

از نظر منتقدان، کشورهایی مانند ایران که در مسیر توسعه قرار دارند با پذیرفتن این تعهدات موانع متعدد و جدی برای رشد و شکوفایی خود ایجاد میکنند. منتقدان برای اثبات ادعای خود به تاریخ پیوستن کشورهایی مانند آمریکا و چین استناد میکنند که با وجود قدرت بالای تولید فکر و فرهنگ، در پیوستن به آن حدود یک قرن صبر کردند. این دسته از منتقدان عقیده دارند ایران چون هنوز به سطح قدرت و توانایی کافی در تولید آثار و صنایع فرهنگی نرسیده است، با پیوستن به چنین معاهداتی زیر بار تعهداتی میرود که برایش بیشتر حکم سرعتگیر را دارند.

از نظر منتقدان، صرفا بعد از رسیدن به سطح قابل قبولی از تولید است که میتوان به پیوستن به برن اندیشید. این دسته از منتقدان در ادامه دیدگاههای خود صرفا به مخالفت بسنده نکرده و برای بسامان کردن وضعیت نابسامان قواعد و قوانین رعایت حق مصنفان و مولفان قائل به این هستند که میتوان با به روز کردن قانون رعایت حقوق مصنفان و مولفان راه را بر بسیاری از سوءاستفادههای فعلی بخصوص در بازار نشر بست. قانونی که حدود نیم قرن از تصویب آن میگذرد و به زور نشدن آن باعث شده صرفا به عنوان چند خط قانون در گوشهای خاک بخورد. منتقدان پیوستن به برن حتی در یک سطح بالاتر اعتقاد دارند که بخشی از قواعد کنوانسیون برن را میتوان به صورت قانون داخلی کشور تنظیم و طراحی کرد بدون آنکه زیر بار تعهدات بینالمللی آن رفت و تن به آن داد. به عبارت دیگر دستگاهی مانند وزارت ارشاد با تنظیم و تدوین نسخههای پیشنویس وتصویب در مجلس، رعایت کپیرایت را به صورت یک قانون در آورده و فعالیت حرفهای در حوزه فرهنگ را منوط به رعایت این قوانین کند. در این صورت هم نظام کپیرایت به صورت یک قانون داخلی تنظیم شده و هم مرهمی بر وضعیت بلبشوی فعلی نشر گذاشته شده است.

راهحل سوم

رهبر انقلاب در دیدار روزگذشته خود با نمایندگان مجلس شورای اسلامی درباره منطق برخورد با معاهدات بینالمللی دست روی نکتهای گذاشتند که به نظر میتوان آن را برای پذیرفتن یا نپذیرفتن کنوانسیون برن هم تعمیم داد: «قدرتهای بزرگ براساس منافع خود، این معاهدات را آماده میکنند، دولتهای همسو یا مرعوب یا همراه آنها هم این کنوانسیونها را در کشورهایشان تصویب میکنند. بعد اگر یک دولت مستقلی مثل جمهوری اسلامی آن را نپذیرد، سرش میریزند که: آقا! ۱۵۰ کشور این معاهده را قبول کردهاند، شما چطور قبول نمیکنید؟... بعضی از این معاهدات مواد مفیدی دارند؛ عیبی ندارد. راهحل مساله این است که مجلس خودش قانون بگذارد... هیچ لزومی ندارد ما چیزهایی که نمیدانیم به کجا ختم میشود و حتی میدانیم که مشکلاتی دارد، بهخاطر آن جهات مثبت قبول کنیم.»

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین