گروه فرهنگ و هنر: واژه سبک زندگی در فرهنگ غربی بیشتر به نوع کالای مصرفی فرهنگی در اوقات فراغت تعلق دارد، بهعبارتدیگر نوع و میزان مصرف کالاهای فرهنگی مانند سینما، موسیقی و ... «سبک زندگی» اشخاص را تعیین میکند حال آنکه مفهوم این واژه در فرهنگ ایرانی، به زیستبوم زندگی فرد بستگی دارد و مجموعهای از شیوههای زندگی و تعاملات روزمره را تحت پوشش قرار میدهد.
به گزارش بولتن نیوز، متأسفانه سبک زندگی غربی از طریق رسانههای تصویری در حال ترویج و رسوخ است. در این نظام فکری، استراتژی برای نقش خانواده بهعنوان «محور کلیدی اجتماع» وجود ندارد. گسترش این اتفاق میتواند ریشه خانواده ایرانی را از درون خشک کرده و معضلاتی جدی ایجاد کند.
سبک زندگی غربی، نگرشی متکی به باورهای مادی دارد؛ ایدئولوژیای که زیربنای لیبرال دموکراسی را شکل میدهد به انحای مختلف همانند ویروسی به داخل زندگی مردم جهان رسوخ کرده و دنبال مسخ باورهاست.
مقام معظم رهبری در سخنان خود بارها بیان فرمودهاند که «هرگاه فرهنگ غربی به جوامع دیگر ورود کرده آن جامعه به لحاظ فرهنگی نابودشده است».
بنابراین ضروری به نظر میرسد که از پیوند میان نظریههای دین، رسانه و سبک زندگی اسلامی بیش از گذشته بهرهجوییم و از تأثیر شگرف سینما و تلویزیون بر سبک زندگی غافل نمانیم. چراکه سبک زندگی، تجلیگاه فرهنگ جامعه است و برای ایجاد یک زندگی درست شهری مطابق با الگوی اسلامی - ایرانی باید از ابزار سینما و رسانههای مدرن استفاده درست و مؤثر شود. سینما میتواند برداشت و تصاویری از زندگی صحیح را ترسیم و ترویج کند و بر ارزش و نگرشهایی که به شکلگیری یک نوع رفتار ازجمله مصرف، پوشش، خوراک و ... منجر میشود، تأثیر بگذارد.
نتایج بهدستآمده از بررسی محتوایی کیفی و کمی فیلمها نشان میدهد که مدگرایی، استفاده از لباسهای مغایر با شأن انسان ایرانی (نکته: وضعیت پوشش و حجاب که جزو ارزشهای ثابت و لایتغیر در اسلام است)، چگونگی گذران اوقات فراغت (حدود 70 درصد ارتباط با جنس مخالف و 12 درصد شرکت در پارتی)، مدیریت بدن (60 درصد آرایش موی سر، 29 درصد استفاده از زیورآلات و 10 درصد جراحی زیبایی)، صرف غذا در رستوران و کافیشاپ، استفاده از واژههای لاتین و استفاده از موسیقیهای لسآنجلسی و خارجی (95 درصد) بیشترین میزان تکرار را داشتهاند که «تکرار» تکنیکی خاص و مؤثر برای «درونی سازی» است!! این مؤلفهها، سبک زندگی غیردینی و غیر ارزشی را به نمایش میگذارد. شاید نتایج حاضر قابلیت تعمیم نداشته باشد اما حداقل میتواند سیر طی شده در دهه گذشته و سالهای اخیر را بهخوبی توصیف نماید.
نکته مهم دیگری که در سند چشمانداز به آن اشاره گردیده، «تقویت هویت ملی مبتنی بر اسلام» و «جامعه اخلاقی» است. در فیلمهای هدف بررسی بهعنوانمثال، بیش از «105» بار بر مهاجرت به خارج از کشور تأکید شده و بیش از «297» مرتبه از کلمات رکیک و ناسزا استفاده گردیده است! این دو مؤلفه جزو شاخصها و ابعاد موردبررسی در سبک زندگی قرار نداشتند اما تکرار بیشازحد و غیرطبیعی آنها نشان میدهد که چه میزان سینما در راستای اخلاقمداری و تقویت هویت ملی قدم برداشته است؟!
تلویزیون نیز بهعنوان یک رسانه فراگیر نقشی پررنگ در زندگی مخاطبان خود داشته است که از آن میان میتوان به تأثیر آثار نمایشی بر مخاطبان خود نام برد.تأثیر روی سبک زندگی مخاطبان یکی از مهمترین نقشهای شبکههای تلویزیونی است که از اهمیتی فوقالعاده برخوردار بوده و مسئولان فرهنگی از گذشته تا به امروز روی آن حساب جداگانهای بازکردهاند.
دراینبین سریالها با توجه به قصهگو بودنشان و تأثیر روی بخش عظیمی از مخاطبان نقشی کلیدی در این جریان داشته و تأثیر عمیق و غیرقابلانکاری در شکلگیری الگوی زندگی مردم دارند. بسیاری از سریالهای پرمخاطب تلویزیونی که مخاطبان فراوانی هم در دیگر کشورهای جهان دارند با این هدف ساخته میشوند تا سبک زندگی محبوب خود را به دیگران نیز القا کنند.
برای مثال میتوان به سریالهای تولیدشده در ترکیه و کره جنوبی اشاره کرد که مخاطبان جهانی را هدف گرفته و به شکلهای مختلف آنان را تحت تأثیر قرار میدهند. شبکههای تلویزیونی ایران نیز دراینبین بیکار ننشسته و در تولیدات خود به این امر مهم و حیاتی توجه خاصی نشان دادهاند.
موضوعی که در یک دهه اخیر و با برنامهریزیهای هدفمند شبکههای ماهوارهای که با بودجههای کلان به مصاف صداوسیمای جمهوری اسلامی آمدهاند، بیش از گذشته اهمیت پیداکرده و در دستور کار برنامهسازان تلویزیونی قرارگرفته است. سبک زندگی اسلامی ـ ایرانی بهواسطه چندلایه بودن و گستردگیاش میتواند منبعی غنی برای تولید مجموعههایی تلویزیونی محسوب شود منوط بر آنکه نویسندگان فیلمنامه صرفاً به قصههای بارها تکرار شده اکتفا نکرده و در این باب دست به نوآوری بزنند.
این قضیه در خصوص موسیقی نیز قابلبررسی است. بهطور مثال در خصوص موسیقی رپ باید گفت آنچه تاکنون در برخورد با موسیقی رپ در ایران اتفاق افتاده، مجموعه اقدامات عمدتاً ناهماهنگ و نامناسبی بوده که بیشتر سمتوسوی سلبی داشته است؛ اما با توجه بهسادگی روند تولید و انتشار محصولات رپ که در مرحلۀ تولید به شکل خانگی و با کمترین امکانات و در مرحلۀ انتشار به کمک اینترنت و بلوتوث و فنّاوریهای جدید ارتباطی انجام میشود، این برخوردهای سلبی، خللی در جریان تولید و انتشار موسیقی رپ فارسی وارد نکرده است.
در این سالها، اظهارنظرهای متفاوتی از سوی نهادهای مختلف فرهنگی در این مورد اعلامشده که عمدتاً بر مخالفت با این سبک موسیقی اشاره داشتهاند. این نوع واکنشها در بخش دیگری از جامعۀ فرهنگی کشور، یعنی اهالی موسیقی و فرهنگ هم به چشم میخورد؛ برای مثال، حسین علیزاده با لحنی تحقیرآمیز از موسیقی زیرزمینی با عنوان موسیقی تقلیدی و پدیدۀ منفی یاد میکند یا اینکه شهرام ناظری در واکنش به برگزاری کنسرت موسیقی رپ به مناسبت سال بزرگداشت مولانا در شهر لندن میگوید اینها شایستگی اجرای شعرهای مولانا را ندارند.
به نظر میرسد همین مخالفت و تعلل در برخورد مناسب با این پدیده است که امروز باعث شده در جامعه شاهد بروز جنبهها و آثار منفی این سبک از موسیقی باشیم. مهمترین پیامد منفی ِ موسیقی رپ، ورود الفاظ رکیک و مستهجن در قالب محصول رسانهای است که برای نخستین بار در جامعۀ ما اتفاق میافتد. شاید معرفی و حمایت یا صدور اجازۀ فعالیت، حداقل برای بخشهایی از این نوع موسیقی بتواند به تعدیل این فضا کمک کند.
درنهایت، میتوان گفت رپ در جایگاه سبک موسیقی و علاقۀ گروهی از نوجوانان ایرانی به آن، یک «واقعیت» جدید اجتماعی است و به نظر میرسد که تلاش برای بالا بردن سطح کیفی محصولات این سبک موسیقی (اعم از سطح ترانهها و آهنگها) و بومیکردن آن، متناسب با فضای اجتماعی و فرهنگی کشور، میتواند بهترین روش برای مقابله با این پدیدۀ فرهنگی باشد.
انتهای پیام/#
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com