در زمینه رویکرد واقعی کردن سریال، درحالی که فصل اول حول چند شخصیت محوری (فرانک، کلر، داگ، زویی، روسو و رئیس جمهور واکر) می گذشت...
گروه سینما و تلویزیون: فصل پنجم سریال «خانه پوشالی» اوایل سال جاری میلادی منتشر شد و آن طور که پیش بینی می شد مخاطبان سراسر جهان از آن استقبال نکردند.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از روزنامه خراسان، پس از گذشت چند ماه و زمانی که انتظار می رفت منتقدان به دلایل این ناکامی بپردازند، ماجرای رسوایی اخلاقی کوین اسپیسی، بازیگر نقش اول و یکی از تهیه کنندگان اجرایی این مجموعه، موج رسانه ای عجیبی را در افکار عمومی مردم جهان ایجاد کرد. واکنش سران نتفلیکس به این رسوایی، اعلام پایان سریال بود و عده ای از کاربران و منتقدان نیز فکر می کردند که این تصمیم بیشتر یک نمایش تبلیغاتی است و مسئولان نتفلیکس از قبل هم، به دلیل افت کیفیت مجموعه و ریزش مخاطبانش، چنین قصدی داشته اند. مجموع این اتفاقات برخی اظهارنظرهای احساسی را به دنبال داشت و باعث شد خود سریال کمتر مورد نقد و بررسی بی طرفانه قرار بگیرد.
واقعیت مایوس کننده
یکی از مهم ترین تغییرات تیم سازنده در پایان فصل چهارم، جدایی «بو ویلیمون» طراح و خالق ایده اصلی سریال بود. اتفاقی که به عقیده بسیاری، تعادل واقعیت و درام را در این مجموعه از بین برد. در حالی که در سال 2013 و اوایل پخش این مجموعه، سریال در یک فضای سیاسی در کاخ سفید روایت می شد و این در وهله اول بسیار جذاب می نمود. با این حال پس از چند فصل نمایش مراودات و لابی های موجود در جامعه سیاسی آمریکا، عملا عطش مخاطب برای سردرآوردن از مناسبات حاکمیت در آمریکا فروکش کرد و چنین تصویرسازی هایی، برخلاف فصول نخست، دیگر نقطه قوت مجموعه محسوب نمی شد.
با شروع فصل پنجم، خط کلی سریال از نمایش یک قصه دراماتیک در زمینه سیاست، به سوی روایت قصه ای خشک و واقعی از مناسبات سیاسی درونی کاخ سفید و نهادهای وابسته آن، تغییر مسیر داد. انگار سازندگان مجموعه واقعا فکر می کردند که لابی گری ها و کشمکش های سیاسی درون حاکمیتی آمریکا، آن قدر جذابیت دارد که مخاطبانی از کشورهای مختلف را 65 قسمت پای تلویزیون نگه دارد. وقتی در پایان فصل چهارم اوضاع بر وفق مراد آندروودها پیش نرفت و آن ها وعده ایجاد وحشت را برای منحرف کردن افکار عمومی دادند، مخاطبان انتظار داشتند دوباره چیزی شبیه ماجرای گروگان گیری و دخالت کانوی و تصمیم های آندروودها را شاهد باشند. حتی برخی مخاطبان خوشبین تر شاید منتظر ورود یک نهاد ضدتروریستی مثل سی تی یوی معروف سریال «24» بودند. اما ریتم سریال در فصل پنجم همان چیزی بود که مخاطب عام دوست نداشت.
تغییر مهم و نامیمون «خانه پوشالی» که از ابتدای فصل پنجم به اوج خودش رسید، همین واقعی کردن روایت و تمرکز بیش از حد به انطباق داستان با اتفاقات معمول در جهان سیاست بود. در حالی که فصول اول سریال پر از وقایع دراماتیزه شده بود و تصویرسازی های جذابی مانند نامه تعیین کننده آندروود به رئیس جمهور واکر، قتل زویی و روسو به دست او، قتل ریچل توسط داگ، کش وقوس های رابطه فرانک و کلر و... مخاطب را به شوق می آورد و با سریال همراه می کرد، از ابتدای فصل پنجم دیگر تقریباً هیچ حادثه خاصی دیده نمی شد و سریال عملا به مجموعه ای از رایزنی های پرشمار و خسته کننده سیاسی در لوکیشن های تکراری تبدیل شده بود.
مهمانان ناخوانده
در زمینه رویکرد واقعی کردن سریال، درحالی که فصل اول حول چند شخصیت محوری (فرانک، کلر، داگ، زویی، روسو و رئیس جمهور واکر) می گذشت، در فصل های بعدی به تعداد شخصیت ها افزوده شد. فصل پنج که می خواست کاخ سفید را واقعی تر از همیشه به تصویر بکشد، چنان در این باره زیاده روی کرد که نتیجه ای معکوس گرفت. این فصل، به قدری کاراکترهای مختلف به خود دید که عملا باعث گیج شدن بینندگانش شد. مخاطب عامی که نمی توانست داستان پیچیده سریال را به خوبی حلاجی کند، حالا با این معضل هم مواجه شده بود که باید جایگاه همه این شخصیت ها و انواع جملات ریز و درشتشان را به خاطر می سپرد تا شاید بعد معلوم شود که چه اتفاقی در حال رخ دادن است؛ نمونه بارز این معضل در مقایسه افراد مستقر در دفتر رئیس جمهور در فصول اول و پنجم مشهود است. در حالی که در اوایل ریاست جمهوری آندروود عملا دفتر او منحصر به فرانک، همسرش و داگ استمپر بود، در فصل پنجم این دفتر دو شخصیت دیگر به نام های لیان و ثت گریسون را هم به خود می بیند تا بیشتر به دفتر ریاست جمهوری واقعی شبیه شود. این تازه بخش کوچکی از رژه پرشمار شخصیت هاست. شاید اشتباه نابخشودنی سازندگان «خانه پوشالی» حضور همان پیرزنی است که از قسمت ششم وارد می شود و تا پایان هم مخاطبان عام از سمت پرطمطراقش و این که چطور وارد دفتر رئیس جمهور شد، سردرنمی آورند. این مشکل به ویژه برای بیننده غیرآمریکایی رخ می داد که نمی دانست نقش های سیاسی مختلفی مثل فرماندار و دادستان و سفیر و نماینده کنگره و عضو مجلس نمایندگان و... چه جایگاه هایی در جهان واقعی سیاست دارند.
قانون عجیب و غریب
بیشترغیرآمریکایی هایی که چیزی درباره انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نمی دانستند، هم امروز فقط یک جمله در این باره می گویند؛ قوانین پیچیده ای که ما از آن ها سر درنمی آوریم! همین موضوع که در فضای خبری عمومی این کشور پس از انتخاب ترامپ، به محور تمرکز حمله رسانه ها تبدیل شده بود، در «خانه پوشالی» هم دردسرساز می شود. موضوع فصل پنجم به طور خلاصه تعلیق انتخابات ریاست جمهوری با توطئه آندروودها برای جلوگیری از به قدرت رسیدن رقیب است. در این میان اما انبوهی از قوانین و تبصره های ریز و درشت در سرتاسر فصل مورد استفاده قرار می گیرند؛ از تحت فشار گذاشتن دادستان و فرماندار گرفته تا ریاست جمهوری موقت کلر و اهمیت سرنوشت ساز ایالت «اوهایو» . این ها همه ناظر به قانونی هستند که خود آمریکایی ها هم خیلی به آن مسلط نیستند و کاملا باعث گیج شدن بینندگان غیرآمریکایی می شود.
این ادعا با بررسی اجمالی رای دهندگان سایت IMDB تایید می شود. IMDB به عنوان بزرگ ترین مرجع جمع آوری نظرات مخاطب عام درباره فیلم ها و سریال ها در جهان، به خوبی مشخص می کند که چند درصد از مخاطبان «خانه پوشالی» از خارج از آمریکا این سریال را تماشا می کنند و چقدر در هر فصل، جذب سریال شده اند. اگر سری به IMDB بزنید و در بخش مربوط به سریال «خانه پوشالی»، ملیت رای دهندگان هر قسمت را جداگانه بررسی کنید، خواهید دید که در فصول اول تا چهارم تقریبا نظرات بینندگان آمریکایی و غیر آمریکایی یکسان است. حتی در مجموع پنج فصل، مخاطبان آمریکایی و غیرآمریکایی، میانگین نمره مشابه 8.9 را برای این سریال برگزیده اند. اما این نظرات در فصل پنجم به طور محسوسی تغییر می کند و اقبال مخاطبان آمریکایی به این فصل در تک تک قسمت ها بیشتر از مردم دیگر نقاط جهان ثبت شده است، ساده است؛ آمریکایی ها این قوانین متفاوت را زندگی کرده اند و راحت تر از غیرآمریکایی ها متوجه می شوند. این موضوع با توجه به طیف گسترده مخاطبان این سریال در خارج از آمریکا، نتفلیکس را به این نتیجه رساند که از ماجرای رسوایی اخلاقی کوین اسپیسی استفاده و پخش «خانه پوشالی» را متوقف کند؛ تصمیمی که با توجه به جذابیت فصل آخر، شاید خیلی هم نتوان به آن خرده گرفت.