گروه اقتصادی: مهدی دزفولی در یادداشت پیش رو به جهش های ناگهانی نرخ ارز و تاثیر تحریم ها بر اقتصاد ایران در دولت احمدی نژاد پرداخته و آورده است: دکتر احمدینژاد بگوید برای مقابله با تحریم چه کار جدی ای میخواسته انجام بدهد به جز اینکه زودتر از اعتدالیون خودش شروع به مذاکره کند؟ از بستن تنگه هرمز و پیشدستی در قطع صادرات نفت به اروپا گرفته تا پیمانهای پولی دوجانبه، سوییفت داخلی، پرتال ارزی و سایر ایدههایی که در بازههای مختلف زمانی مطرح بوده و بعضا انجام شده، دولت برای اجرای کدامیک مصمم بوده ولی به خاطر سنگاندازی سایرین نتوانسته اجرا کند؟
به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت به شرح زیر است:
خلاصه کلام دکتر احمدینژاد در رابطه با اتفاقات دو سال آخر دولت دهم این بود که مجموعهای از عوامل خارجی و داخلی دستبهدست هم دادند تا توطئه ای اقتصادی رخ دهد؛ با این حساب ایشان عامدانه از بیان نقش دولت چشمپوشی کردهاند، درحالیکه اساساً تمام سنگاندازیهای داخلی و جنگ اقتصادی خارجی تنها بر بستر بیتدبیری و انفعال دولت بود که توانست رخ بدهد و تأثیرگذار بشود.
1️⃣ از زمان انقلاب اسلامی تاکنون شاهد سه بحران ارزی بودهایم. برای هرکدام از این بحرانها میتوان دلایلی از جنس توطئه داخلی و خارجی ذکر کرد یا تراشید، اما این کار باعث نمیشود در ماههای آینده با وجود اینکه فضای سیاسی کاملاً متفاوت از سالهای 90 و 91 است بحران چهارمی پیش نیاید. اگر رخ دادن بحران ارزی اساساً خارج از مقوله ایرادات اقتصادی و بیتدبیری دولتها بوده و از جنس دخالتهای خارجی و خیانتهای داخلی است، پس چرا روسای جمهور پیش از ایشان نیز با آن مواجه بودهاند؟
2️⃣ نرخ ارز از سال 81 تا 90 از حدود 800 تومان به 1100 تومان رسید؛ این در حالی بود که تورم عمومی موجب شده بود قیمت اجناس در داخل کشور 3.5 برابر شده باشد. این مسئله به این معنی است که دولت بهطور مداوم در این سالها به نفع واردات سوبسید داده است و واردات هر روز به صرفتر از دیروز میشده است. افزایش 3.5 برابری ارزش دلاری واردات در این مدت نشانهای بر این مسئله است. این یعنی در مدیریت اقتصاد داخلی همه چیز (از تخممرغ تا پراید) دائماً به واردات وابستهتر شده و درنتیجه در هنگام بحران ارزی، همه چیز مملکت تحت تأثیر قرار بگیرد.
3️⃣ از بهار 90 تا ابتدای دیماه، درحالیکه حتی هنوز هیچکدام از شوکهای اصلی ارز پیش نیامده بود، قیمت دلار از 1100 تومان به 1500 تومان میرسد. این به معنی رشد 36 درصدی نرخ دلار در 6 ماه بود درحالیکه نرخ سود بانکی نهایتاً به 20 درصد سالیانه میرسید. آیا میتوان به تکتک افراد و مؤسسات مالی ایراد گرفت که چرا دلار و سکه خریدهاند؟ چرا نخرند؟ بله؛ آن مؤسسات وابسته به بخشهای مختلف حکومت اشتباه کردند که به این آتش دمیدند، ولی آیا میتوان گفت همه اینها به نیت اخلال بوده است؟ و اصلاً سهم این خریدها چقدر از بازار بوده است؟ فیالمثل خرید چند هزار سکه توسط فلان شرکت در بین 8 میلیون سکهای که بانک مرکزی در بازار پخش کرد چه سهمی دارد؟
4️⃣ دکتر احمدینژاد بگوید برای مقابله با تحریم چه کار جدی ای میخواسته انجام بدهد به جز اینکه زودتر از اعتدالیون خودش شروع به مذاکره کند؟ از بستن تنگه هرمز و پیشدستی در قطع صادرات نفت به اروپا گرفته تا پیمانهای پولی دوجانبه، سوییفت داخلی، پرتال ارزی و سایر ایدههایی که در بازههای مختلف زمانی مطرح بوده و بعضا انجام شده، دولت برای اجرای کدامیک مصمم بوده ولی به خاطر سنگاندازی سایرین نتوانسته اجرا کند؟ فیالمثل جناب بهمنی اعلام کردند که برای مقابله با تحریم بانک مرکزی با رئیس بانک جهانی وارد صحبت شدهاند و ایشان نیز ضمن مخالفت با تحریم بانک مرکزی قول مساعد برای حل مشکل کردهاند! شما را به خدا دیدگاه پیشرو و فعالانه دولت شما در باب تحریم و مقاومت اقتصادی چه بوده است؟جز اینکه تمام اقدامات مثبت نیز به صورت انفعالی صورت گرفتند؟
5️⃣ همانطور که ایشان گفتند، برخی مؤسسات مالی سکه و دلار میخریدند تا بازار را ملتهب نگهدارند. ایشان البته نقش بسیار برجسته پتروشیمیهای تازه خصوصی شده در عدم ارائه ارز ناشی از فروش محصولات پتروشیمی به بازار را متذکر نشدند. بههرحال چه نقش مؤسسات مالی و بانکهای خصوصی را در ایجاد تقاضای کاذب در بازار ارز پررنگ بدانیم و چه نقش پتروشیمیها در عدم ارائه ارز به بازار، هر دو اینها از محصولات اساسی دوره دولت نهم و دهم بودهاند و خود دولت باید اولاً نسبت به شیوه واگذاری و دوما نسبت به نحوه نظارت بر آنها پاسخگو باشد.
جمعبندی: اقتصاد ایران به دلیل وابستگی به نفت و درنتیجه خیال راحت دولتها از کنترل زوری قیمت دلار هرچند وقت یکبار آماده شوک ارزی است. این از هوشمندی و وقتشناسی دشمن بود که در این زمان با اعمال تحریمهای نفتی و بانکی، به هم ریختن بازار را به نام خودش زد تا بتواند مردم و مسئولین ایرانی را قانع کند که در پی تحریم و فشار اقتصادی، بحران ارزی و تورم شدید قرار دارد. در داخل کشور هم البته فضای سیاسی در پرتنشترین حالت ممکن قرار داشت و نیز سودجویان اقتصادی بنابرشناخت و تجربه آماده بهرهبرداری حداکثری از فضای متلاطم اقتصادی بودند. دراینبین این تنها دولت بود که میبایست و قدرت داشت به نفع منافع ملی وارد عمل شود. خوب است دولت در کنار بیان مطالب مختلف به توضیح عملکرد خود در دوران پیش از بحران و نیز در مدیریت بحران بپردازد.
انتهای پیام/#
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
" ما باید کاری کنیم که کسی در ایران جرأ نکند نام احمدی نژاد را بر زبان بیاورد"
بقیه تحلیلها را خودتان قضاوت نمایید...
اساساً تمام سنگاندازیهای داخلی و جنگ اقتصادی خارجی تنها بر بستر بیتدبیری و انفعال دولت احمدی نژاد بود که توانست رخ بدهد و تأثیرگذار بشود.
به به عجب ته لولی کم نه زیر و پر مخ تَوا !
نوشته اید : اساساً تمام سنگاندازیهای داخلی ...کلا یادتان رقته است که شرکت سهامی دولت بین کارگزاران و اصلاح طلبان( باز همان کارگزاران ) تقسیم شده بود و جتی خیلی سعی و تلاش نمودند دوره ریاست مرحوم رفسنجانی را 16 ساله و بعد مادام العمر نمایند وقتی نشد ناگهان اصلاح طلبان تمام قد قد کشیدند!!
حال چه احمدی نژاد بود یا دیگری غیر از خودشان این جنگ داخلی را بهرحال ایجاد مینمودند به هر قیمتی البته این اثبات شده است و حتی تلاش مجدد آنها را در انتخابات اخیر هم دیدیم.
متخصصین اقتصاد از روی نمودار رشد دلار کاملا تصنعی بودن و سیاسی بودن آن را متوجه میشوند و وقتی 38 میلیارد دلار فقط قاچاق وارد کشور میشود حساب کنید چه قدرت عظیم و مافیای شیکه ای گسترده ای صاحب اصلی دلار است و نوسانات دلار هم دست او.
ضمنا با توجه به دلائل بسیار ضعیف و ناقص شما بایستی در اسپانیا ویونان و کل اروپا ....خود امریکا که میلیونها نقر مال باخته شدند در اثر خانه تکانی مافیای جهانی! آنجا هم احمدی نژاد حگومت میکرده است.
بدبختی کشور ما و تحلیلگران ضعیف ما اینست که به جای تحلیل اساسی اقتصادی تحلیل آشفته سیاسی ارائه میدهند و نه خود به امور واردند ونه مردم از آنها چیزی یاد خواهند گرفت.