به گزارش بولتن نیوز، وضعیت زبالههای شهر که مدتهاست نفس جنگلهای شمال را گرفته است، پسماندهای صنعتی و سمی حاصل از صنایع در ایران که همچنان مدیریت ثابت و کاربردی برای آن صورت نمیگیرد و بالاخره زبالههای بیمارستانی که مدتهاست محل مناقشه سازمان محیط زیست و وزارت بهداشت و البته شهرداریهاست. پسماندها حالا یکی از تهدیدات مهم محیط زیست است؛ تهدیدی که با جان آدمها سر و کار دارد.
آمارهای سازمان حفاظت محیط زیست، حاکی از تولید سالانه حدود هشت میلیون تن زباله ویژه در کشور است.
زبالههای مراکز درمانی و بیمارستانی، زبالههای صنعتی، شیمیایی و سمی و زبالههای مخصوص کشاورزی در کنار انواع دیگر زبالهها که همگی به عنوان زبالههای ویژه شناخته میشوند.
این در حالی است که تورج فتحی، کارشناس محیطزیست به جامجم میگوید، دو میلیون تن زباله فقط سهم پسماندهای سمی و صنعتی است. این آمار را بگذارید کنار تولید زبالههای بیمارستانی که محمد بازگیر، رئیس اداره محیط زیست شهر تهران به ما میگوید تا به تهدید جدی اثرات این پسماندها پی ببرید. به گواه صحبتهای او هر تخت بیمارستانی در شبانه روز حداکثر دو تا سه کیلوگرم پسماند تولید میکند که با وجود حدود 122هزار تخت بیمارستانی در کشور طی شبانه روز شاهد تولید حداقل 244تن زباله بیمارستانی هستیم.
نبود نظارت بر زبالههای عفونی
موضوع دفع پسماندهای بیمارستانی مدتهاست که چالش نهادهای مختلف است. رئیس اداره محیط زیست شهر تهران همین دیروز از تازهترین آمارهایش به جامجم گفت که تنها در پایتخت به حدود 30 بیمارستان در این رابطه اخطار داده شده و در این میان، پنج بیمارستان به مراجع قضایی معرفی شدهاند.
او میگوید: طبق ماده 4 آییننامه اجرایی مدیریت پسماند شهری، همه پسماندهای شهری مثل تهران باید به گونهای مدیریت شود که تفکیک در مبدا انجام و در نهایت جمعآوری شود.
این قانون، باعث بروز مشکلاتی میان وزارت بهداشت و شهرداری است. به گفته محمد حسن بازگیر، مساله اصلی این دو نهاد این است که وزارت بهداشت با استدلال این که پسماندهای بیمارستانی پس از بیخطرسازی، زباله عادی محسوب میشوند، خواستار محاسبه با تعرفه پسماند عادی هستند، در حالی که طبق اعلام محیط زیست، پس از بیخطرسازی تنها بار میکروبی پسماندهای عفونی از بین میرود و جزو پسماند عادی به شمار نمیرود و ماهیت شیمیایی خود را حفظ میکند.
او میگوید هر تخت بیمارستانی در یکشبانهروز بین دو تا سه کیلوگرم زباله تولید میکند. از طرفی قانونگذار همه مسئولیت پسماند بیمارستانی را از صفر تا صد شامل تفکیک، حمل و نقل و امحاء بر عهده بیمارستانها گذاشته که یک تکلیف قانونی است و بیمارستانها باید تمکین کنند.
این در حالی است که نظارت وزارت بهداشت در مورد پسماندهای بیمارستانی تنها معطوف به بیمارستانهاست و درمانگاهها را شامل نمیشود. وقتی این قضیه جدیتر میشود که بدانیم زبالههای این درمانگاهها همچون زبالههای عادی در سطل آشغالهای شهر ریخته میشود.
پسماندها پشت سد تحریم
پسماندهای صنعتی اما معضلی است که تنها با کنار آمدن یکی دو نهاد حل نمیشود و یافتن راه چاره برای دفع اصولی، بهداشتی و آیندهنگر آنها به دانش و توان مالی بالا نیاز دارد. هر چند به واسطه رکود در بخش صنعت طی چند سال گذشته میزان تولید پسماندهای صنعتی هم کاهش داشته، اما پسماندهای صنعتی به طور معمول حدود دو میلیون تن در سال است. سعی شده بخش عمدهای از این پسماندهای تولیدی توسط صنایعی که تولیدکننده آنها هستند، در نقاط مورد تائید نگهداری شود؛ هرچند نگهداری از آنها تنها راه حل نیست.
تورج فتحی، کارشناس محیط زیست به جامجم میگوید: از آنجا که در دهه اخیر به صورت پیوسته تحریم بودیم و البته مدیریت اصولی و صحیح این نوع پسماندها معمولا در همه جای دنیا وابسته به فناوریهای مخصوصی است، در این زمینه دچار محدودیت هستیم.
در میانه تحریمها و نبود فناوریهای لازم راهکار پیش رو چیست؟ فتحی میگوید: شاید بهترین روش مدیریت این پسماندها با توجه به شرایط اقتصادی و البته جغرافیایی کشورمان دفن آنها در زمین باشد.
گویا دلایل بسیاری برای این کار وجود دارد. به اعتقاد این کارشناس محیط زیست با توجه به این که ما از نظر جغرافیایی محدودیت زیادی در این زمینه نداریم، اغلب استانهای کشور گزینههای بالقوهای در این رابطه دارند و اگر جانمایی درستی صورت بگیرد، میتوانیم بخش عمدهای از این پسماندها را بعد از یک مرحله خنثیسازی در محل مهندسیشده دفن کنیم تا برای همیشه قابل مدیریت باشد.
هر چند این روش شامل بخش عمدهای از این پسماندها میشود، اما چالش همچنان ادامه خواهد داشت؛ چرا که بخشی از این پسماندها قابل دفن نیست و آلودگیهایشان میتواند در محیط زیست پایدار باشد.
با توجه به بالا بودن درجه سمی بودن، این پسماندها با روشهای دیگری همچون سوزاندن در دمای بالا نیز قابل مدیریت است، هرچند این روش نیازمند فناوریهای پیشرفته هست.
به باور فتحی، این روشها با توجه به شرایط اقتصادی کشور بصرفهترین روشهای مدیریت پسماندهای صنعتی و خطرناک است.
گفتنی است از اواسط دهه 80 تا اوایل دهه 90 مطالعات مکانیابی برای دفن و دفع پسماندهای خطرناک همه استانهای کشور انجام شده، اما متاسفانه به دلایلی این سایتها راهاندازی نشده است.
از یک سو در زمینه دفع پسماندها فناوری لازم وجود ندارد و از سوی دیگر از سایتهای دفن زباله استفاده نمیشود. سوال اینجاست که پس این پسماندها کجا میرود؟ فتحی به ما میگوید: بخشی از این پسماندها با صرف هزینهای بسیار به کشورهای دیگر فرستاده میشود و بخشی از آنها به عنوان ماده مصرفی در صنایع دیگر استفاده و بخش دیگرشان به صورت کنترل شده نگهداری میشود.
زبالههایی که آبهای ایران را میبلعند
هشت میلیون تن زباله در سال ؛ اگر بخواهیم از این کوه عظیم زباله که سالانه در کشور رشد میکند بگذریم، از 500 لیتر شیرابهای که از هر تن از این زبالهها به زمین سرازیر میشود نمیتوان براحتی گذشت. شیرابه به وجود آمده از زبالههای خانگی در یک طرف و شیرابههای پسماندهای عفونی مراکز درمانی و شیمیایی و سمی مراکز صنعتی در طرفی دیگر دست به دست هم میدهند تا روز به روز بر وخامت حال آبهای جاری و زیرزمینی کشور بیفزایند. یعنی نه تنها کشور در بسیاری از مکانها دچار کمبود آب است، بلکه معضل شیرابهها به گونهای پیش میرود تا همان مقدار باقیمانده را نیز سمی و غیرقابل استفاده کند، چراکه براساس تحقیقات صورت گرفته شیرابههای به وجود آمده از هر تن زباله میتواند 4000 لیتر آب را آلوده کند.
یکی از راههای پیش رو برای مدیریت پسماندها را تورج فتحی، دفن و دفع آنها در مکانهای مناسب عنوان میکند.
داریوش عبادی عضو کارگروه کمیته پسماند استانداری مازندران به جامجم آماری ارائه میدهد که به تلخی ماجرا اضافه میکند. به گواه آمارهای ارائه شده از سوی او، ما در شهرهای شمالی 42واحد بزرگ دفن زباله داریم که حدود 300 هکتار از عرصههای طبیعی را شامل میشود. از این تعداد 28 واحد آن داخل جنگلها قرار دارد، 11 مرکز در محلهای تالابی و سه مرکز در مناطق مرتعی. به عبارتی ما 64 درصد از پسماندها را در جنگل میریزیم و 26 درصد از زبالههایمان را در حاشیه رودخانهها دفن کرده و 10 درصدشان را در کوهها تخلیه میکنیم.
عبادی به جامجم میگوید: بسیاری از این شیرابهها وارد رودخانه هراز میشود و به سد در حال ساخت هراز میریزد؛ سدی که قرار است آب شرب مردم را تامین کند. حتی اگر استفاده کشاورزی از این آب بشود با محصولات سمی رو به رو خواهیم بود که سلامت مردم را تهدید میکند و کسی هم گوشش بدهکار نیست.
اینها در حالی است که مدتی است خبر تاسیس دو کارخانه زباله سوز در شهرهای ساری و نوشهر در رسانهها منتشر میشود، هر چند حتی اگر این کارخانهها کاربردی باشد و بهره مند از فناوری های روز به باور تورج فتحی، ما آزمایشگاههای پیشرفتهای نداریم که مدام از گازهای خروجی این زبالهسوزها نمونهبرداری و آنالیز کنند.
عبادی میگوید: این دو کارخانه هنوز آغاز به کار نکردهاند ولی مشکل اینجاست که تکنولوژی این دستگاهها نسبت به دنیا وازده است! به باور بسیاری از کارشناسان این تکنولوژیها تحمل دمای 250 درجه را هم ندارد در صورتی که باید تا دمای 800 درجه قابل استفاده باشد.
خیلی نیاز به هشدار کارشناسان محیط زیست نیست، تنها یک سفر به شهرهای شمالی ایران که حالا ویترین معضل پسماند کشور شده، کافی است تا متوجه شویم معضل پسماندها به شکل جدی سلامت شهروندان را تهدید میکند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com