گروه اقتصادی: اول خودمان را معرفي كنيم و بعد دردمان را بگوييم. ما جمعيت كثيري هستيم كه براي تأمين معاشمان سرمايه اي نداريم و مجبوريم با عرضه نيروي كارمان ارتزاق كنيم. نقش ما در توليد كليدي است و به غير از اجناس خارجي كه چه به صورت قانوني و چه در شكل قاچاق وارد كشور ميشود، مابقي كالاهايي كه به جامعه عرضه ميشود نتيجه كار ما كارگران صنعتي، كشاورزي و خدماتي ايران است. يعني ما در اقتصاد كشور نقشي مركزي و تعيين كننده داريم.
به گزارش بولتن نیوز، اگر چه آمار رسمی دقیق از تعداد ما وجود ندارد و این خود تأمل برانگیز است، تخمین های موجود همگی بر این دلالت دارد که ما و خانواده هایمان جمع كثيري از مردم ایران را تشکیل میدهیم. جمعي آنچنان بزرگ که تعداد صاحبان سرمايه هاي هنگفت در مقابل اش هيچ است. با اين حال وضع آنها كجا و وضع ما كجا! آنها در مال و منال ميلولند و تا بخواهيد فربه و قدرتمند شده اند و ما در اين پایين ها عليرغم جثه عظيم مان از قدرت و نقش آفريني در اداره حكومت كه هيچ، حتي از حداقل امكانات و يك زندگي آبرومند هم بي بهره ايم.
ما كارگران ايران امنيت شغلي نداريم، خرجي كافي براي گذران زندگي نداريم، از بيمه هاي قابل اتكا در شرايط بيكاري و ديگر قوانيني كه قاطعانه از حقوق كارگري مان دفاع كند محروميم و در قياس با اقليت ثروتمند جامعه در حق ما تبعيض آميز روا ميشود، آنچنان كه انگار ما شهروندان درجه 2 اين مملكت هستيم! گزاف ميگوييم؟ ابدا! به جمعيت ده ها هزار نفره كارگراني كه بيكار شده اند نگاه كنيد و ببينيد كه چگونه روزگارشان بدون خرجي، با فقر و تنگدستي مي گذرد. و يا آن عده از ما كه هنوز شاغليم را ببينيد كه هر چه دست و پا ميزنيم از عهده مخارج سنگين زندگي و گراني روزافزون بر نمي آييم. بياييد و از نزديك به زندگي ما نگاه كنيد. ببينيد كه گذران زندگي با حقوق كارگري چقدر دشوار است. چقدر تأمين خوراك و پوشاك و سرپناه و هزينه هاي اضافي آموزش و بهداشت دشوار است. آري، صاحبان ثروت و قدرت كجا و ما كجا! با اين حال، وقتي از فاصله مان با آن اقليت كوچك سوپر ميلياردر صحبت ميكنيم ما را متهم به “طبقاتي كردن” جامعه ميكنند، انگار كه اين شكاف طبقاتي كريه وجود خارجي ندارد و زائيده تخيل ماست!
معرفي كامل نشد. كار اصلي ما توليد است و با اين حال، آنجا كه لازم باشد كارهاي ديگري هم انجام مي دهيم. مثلا، وقتي كه پاي داوطلبي براي دفاع از دين و ميهن پيش مي آيد، ما در صف اوليم. به آمار بالاي شهداي ما در جريان پيروزي انقلاب اسلامي و دفاع مقدس و عمليات برون مرزي در حمايت از جبهه مقاومت نگاه كنيد و آن را با اقشار ديگر مقايسه كنيد، مي بينيد كه ما ركورد غرور آفرين داريم. خب، اين جايگاه ماست و سؤال اين است كه آيا شأن چنين جايگاهي در جمهوري اسلامي رعايت ميشود؟ خير، نميشود و اين براي جمهوري اسلامي يك نقيصه بزرگ است.
داستان بي عدالتي هايي كه در حق ما كارگران ايران روا مي شود طولاني است و با اين حال صداي ما را مسئولين جمهوري اسلامي نمي شنوند. مگر زماني كه اجساد كشته هاي ما از معدن خارج شود و ملتي به حال ما بگريد. و تازه آنهم در صورتي است كه شانس براي شنيدن صداي ما ياري كند و بروز چنين فجايعي همزمان با انتخابات رياست جمهوري باشد. شايد هم توقع ما بيجاست و اصلا چرا بايد از كساني كه حقوق هاي چندين ميليوني و بعضا نجومي خود را هر ماه سر وقت دريافت مي كنند انتظار داشت كه به فكر كارگراني باشند كه امنيت شغلي ندارند و محيط كارشان ايمن نيست. به آنها چه كه در اين شرايط سخت اقتصادي چه بلايي سر كارگري مي آيد كه 71 ماه حقوق ناچيز خود را دريافت نكرده است؟ به آنها چه که کارگر معترض به اين اوضاع اسفبار بازداشت میشود و شلاق میخورد!
گلايه به كنار! مشكل كجاست و راه برون رفت از آن چيست؟ مشكل آنجاست كه جمهوري اسلامي، یعنی حکومتی که در نگاه بنیانگذار آن مستضعفین ولینعمتان مسئولین کشور محسوب میشوند، پر و بال گرفتن كارگران و سازمان هاي مستقل كارگري را نه يك فرصت براي تحقق اهداف انقلاب بلكه يك تهديد ميبيند. از اين نگاه رويكرد امنيتي ناشي ميشود و اين رويكرد به نوبه خود ستونهاي مردمي انقلاب را تضعيف ميكند.
علت این نگاه امنیتی چیست؟ پاسخ پيچيده نيست: تقویت جایگاه و قدرت نیروهای مدافع نظام سرمایه داری در حکومت جمهوری اسلامی منجر به فاصله گرفتن حکومت از طبقات مستضعف شده است. به ترکیب کابینه دولت موجود و گرایشات سیاسی/اقتصادی اعضاء آن نگاه کنید تا مفهوم این عبارت کلی روشن شود. و این غلبه مریدان سرمایه داری بر بدنه حکومتی صرفا محدود به دولت نیست و شامل حال ديگر قواي حكومتي هم میشود.تردید دارید؟ چند لایحه سراغ دارید که مجلس شورای اسلامی در حفاظت مؤثر از حقوق کارگران مصوب کرده باشد؟ و يا اين كه چند دادگاه سراغ دارید که به منظور استيفاي حقوق پايمال شده كارگران حکم صادر کرده باشند؟ ديگر بدنه هاي حكومتي چطور؟ مجلس خبرگان، شوراي تشخيص مصلحت نظام و شوراي امنيت ملي، اين بدنه هاي عالي حكومتي كدام كارنامه قابل دفاع را در طرح و پيگيري خواست هاي به حق كارگران عرضه كردهاند؟ و آنوقت مگر دستگاههای امنیتی می توانند خط مشی جدا از ديگر قواي حکومتی داشته باشند!
صحبت از یک مشکل اساسی است که رفع آن ضرورت دگرگونی در بافت حکومتی به نفع مردم محروم و مستضعف را مطرح می کند. رویکرد فعلی جمهوری اسلامی نسبت به جامعه کارگری به غایت اشتباه است و با چنین رویکردی انقلاب به مقصد نمیرسد. برای تداوم انقلاب، نگرش حكومت جمهوري اسلامي نسبت به جريان كارگري باید قطعا تغییر کند و آنهم یک تغییر اساسی. چراکه جريان کارگری جریانی است که در بيعت با امام خميني (ره) كمر رژيم ديكتاتوري سلطتنتي را شكست، در مقابل ارتش متجاوز دشمن قهرمانانه مقاومت كرد و امروز نيز در مبارزه براي حفظ استقلال ايران و پيشرفت انقلاب اسلامي يار وفادار و بازوي تنومند رهبري انقلاب به شمار ميرود. اين اگر فهميده شود ظرفيت عظيم كارگران ايران به عنوان يك نيروي اجتماعي پيشرو براي نقش آفريني در رشد توليدات ملي، پيشرفت كشور و تعميق انقلاب اسلامي آزاد ميشود و چنين حركتي ذاتا رهائي بخش است.
در این حال، تحول انقلابی در وضعيت كارگران ايران حتي قبل از اين كه حكومت را مخاطب قراردهد حضور متحد و منسجم خود ما كارگران را در دفاع از حقوقمان طلب ميكند.براي پاسخ به اين نياز بايد وارد صحنه شد و در انجام اين مهم نبايد تعللكرد.بايد سازمان هاي مستقل خودمان را به وجود آوريم و مطالبات جمعي مان را به عنوان كارگران ايران مطرح و پيگيري كنيم. در اینجا تأکید بر سازمان های مستقل کارگری است، نه آن “خانه”ای که به نام ما، زنگ انتخابات که می خورد به دنبال نیروهای سیاسی مدافع سرمایه داری میدود و از نامزدهای آنان به عنوان نامزدهای کارگران حمایت می کند! همچنین، ما به سازمان هایی نیاز نداریم که توسط این حزب و یا آن گروه سیاسی به نام ما دکان باز می کنند و در اصل اهداف افتراقی خود را که بعضا در تناقض با منافع انقلاب اسلامی است، دنبال می کنند.
وحدت شعار برخواسته از اعتقاد راسخ ما به ضرورت انسجام و يكپارچگي ملت در پيش برد اهداف انقلاب اسلامي ست و ما ايجاد و حراست از چنين وحدتي را مهم ترين وظيفه خود در جامعه كارگري مي دانيم. وحدت حول چه محوري و مابين چه كساني و چه نيروهايي؟ حول يك برنامه عدالت محور و توسط آحاد ملت. همبستگي، همدلي، وحدت در عمل و همگامي آحاد ملت رمز حل تمامي مشكلات كشور است و بدون اين عنصر كليدي حيات انقلاب در معرض خطر است. و لذا، ما در جامعه كارگري و ديگر فرزندان اين سرزمين در سنگرهاي ديگر بايد با درك و تشخيص ضرورت وحدت 99 درصدي اقشار مختلف ملت، حصول چنين وحدتي را ميسر كنيم و دست در دست، ايراني را بسازيم كه مستقل، آزاد و آباد است و عدالت عليوار و ظلمستيزي حسيني در آن جاري ست. رهبري معظم انقلاب تأكيد داشتهاند كه تحقق چنين چشماندازي در انقلاب اسلامي در سايه تلاش نيروهاي مؤمن و انقلابي امري شدني ست و ما نيز بر همين اعتقاديم.
فعالیــت و تــــلاش جريان كارگري باید در جهت دفاع از حقوق صنفی كارگران و تقويت جايگاه كارگران در بدنههــاي حــكومتي و اداره امـــور كشور باشــــد. جــــريان اصـــيل كارگري اهداف خود را در راستای تقویت و بــالندگی انقــلاب اسلامی پيش ميبـــرد و در فعاليتهاي خود به قانون اساســي جمـهوري اسلامي پايبند اســت و پافشاري براي تحقق يافتن حقوق ملت كه ذيل فصل سوم اصول قانون اساسي تعريف شده است را از اهم وظيفه خود ميداند.
جريان كارگري هميشه با تبليغات سوء مواجه بوده و هرگاه كه حركتي در جهت دفاع از حقوق كارگران انجام ميشود اين تبليغات مسموم شدت مييابد. حركت ما كارگران در دفاع از حقوقمان را تخطئه ميكنند و به آن برچسب “چپي” و “سوسياليستي” ميزنند. آنان، همان اقليت فربهي كه خود دهها سازمان و تشكيلات سياسي و اقتصادي دارد، به محض اين كه ما هم به عنوان جريان كارگري وارد صحنه میشويم و براي حفظ حقوقمان دست به تشكل و سازماندهي میزنيم، جيغ و دادشان بلند ميشود. آنان حتي اگر برايشان مقدور باشد حركت ما را با ارعاب و بگير و ببند سركوب ميكنند و آنگونه رفتار ميكنند كه انگار دشمن خيز برداشته است! به دروغ ميگويند كه ما در مقابل كارفرمايان قد علم كردهايم و اين در حاليست كه در واقع، ما كارگران ضمن اين كه خواستهاي صنفي خويش را داريم، براي حفاظت از اقتصاد بومي در مقابل هجمه سرمايهداري جهاني با كارفرماياني كه آنها هم دغدغه بالا بردن سطح و كيفيت توليدات ملي را دارند منافع مشترك داريم. جريان كارگري بايد براي مقابله با اينگونه تبليغات بيپايه و پاسخگويي روشنگرانه به آنها آمادگي داشته باشد.
مطالبات و اعتراضات ما كارگران بر حق است. ما آزادي بيان ميخواهيم، آزادي سياسي و حق تشكل و سازماندهي ميخواهيم، حق كار ميخواهيم، امنيت شغلي و محيط كار ايمن ميخواهيم و در شرايط بيكاري، خرجي و يا همان بيمه بيكاري ميخواهيم. و از همه مهمتر، براي به دست آوردن و حفظ اين حقوق به اراده جمعي در به صحنه آمدن نياز داريم. در اين حركت ما دست وحدت و يكدلي به سوي همه خواهران و برادران خود و بالاخص به سوي نيروهاي انقلاب در سپاه پاسداران، بسيج، انجمنهاي دانشجوي و فعالين جبهه فرهنگي انقلاب اسلامي و ديگر سازمانهاي مردمنهاد دراز ميكنيم. باشد كه انقلابيون مسلمان در جامعه كارگري ايران علمدار چنين حركتي باشند.
منبع: کانال تلگرامی آینده روشن
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com