گروه سینما و تلویزیون: نیما، جوبان، کیا تاناکورا، بایرام کوککی تبسّم، خانومی [مزاحم تلفنی برنامه] و دکتر پاینده سازگار با محیط زیست نژاد؛ اینها همه شخصیتهایی است که نیما شعباننژاد برای برنامه «خندوانه» بازی کرد؛ برنامهای که حالا مدتی است پخشش به اتمام رسیده و مخاطبان تلویزیون، دلتنگ یکی از سرگرمیهای شبانه خود شدهاند. اما اگر چنین دلتنگیای بر شما نیز مستولی شده، امشب میتوانید به سالن شماره دوی تماشاخانه پالیز بروید و در نمایشی به نام «دریبل»، خالق شخصیتهای محبوب خندوانه را روی صحنه ببینید. نیما شعباننژاد در این نمایش، شخصیتی نزدیک به «کیا»ی خندوانه را بازی میکند.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از جام جم آنلاین، شاید عموم مخاطبان حالا با این تصور به تماشای این نمایش بنشینند که بازیگر خندوانه را روی صحنه ببینند، اما شعباننژاد، از آن دسته آدمهای به دور از تئاتری نیست که حالا پس از چهرهشدن، سری هم به تئاتر زده باشد. این بازیگر 30 ساله که کارگردانی تئاتر خوانده، از سال 1383 تا کنون در بیش از 20 نمایش نقشآفرینی کرده و چند نمایش را نیز کارگردانی کرده است. بنابراین نیما شعباننژاد، پیش از آنکه به هر عنوان دیگری بین عموم شناخته شود، یک تئاتری محسوب میشود. با او درباره شخصیتش در دریبل و شیوه فاصلهگیری یا نزدیکشدن به کاراکترهایی که در خندوانه بازی کرده، صحبت کردهایم.
این روزها سرتان ظاهرا شلوغ است. با اینکه با به اتمام رسیدن تولید و پخش برنامه خندوانه، فراغتی حاصل کردهاید، اما همچنان در طرحهای مختلف حاضر میشوید. چطور این مشغلهها را با تئاتر، که هنری است بیش از باقی هنرها نیازمند به تمرکز، هماهنگ میکنید.
البته سخت است. این روزها بهدلیل اینکه علاوه بر حضور در نمایش دریبل درگیر بازی در یک مجموعه تلویزیونی نیز هستم، در برخی شبهای اجرای نمایش، تپقهایی میزنم. این اصلا برای من قابل قبول نیست اما همواره سعی کردهام ریتم بازیام را در نمایش حفظ کنم. فکر میکنم مهمترین نکته و اصل در بازیگری و ساخت یک اثر نمایشی، حفظ ریتم و آگاهی از ساز و کارها و چگونگیهای تغییرات و فراز و فرودهای آن است.
کاراکتری که در برنامه موفق خنداونه ساختید، یعنی نیما، به نوعی تیپ بود. اتفاقا خیلیها هم علاقهمند به آن شدند. حالا که این علاقه را دیدهاید، میخواهید در بازیهای تئاتری، آن را یکسره کنار بگذارید، حفظ کنید یا با کمی تغییر ادامهاش بدهید؟
تعدادی پرسوناژ ساخته شده است که مسیر کمدی را پیش میبرد و نمیتوان آنها را در پروژهای دیگر تعریف کرد. تلاش میکنم از این شخصیتها فاصله بگیرم. شاید به برخی از دوستان بربخورد، اما مگر چقدر در مارکت خودمان تفاوت نقش وجود دارد؟! فکر میکنم به اندازه کافی برای کمدی شخصیت خلق کردهام. برخی میگویند چون در نقش کمدی بازی کردهام، مردم مرا در نقش جدی باور نمیکنند، درحالیکه این تغییر شخصیت، مثل تغییر تیپ و ظاهر است. این بحث بهدلیل تداوم فعالیت من در ژانری دیگر است. من در خندوانه شخصیتی لات به نام کیا را شکل دادهام که اگر برخی اکتهای گلدرشت را از او بگیرید، فردی جدی و ترسناک میشود.
یعنی میگویید در کاراکترتان در نمایش «دریبل» از شخصیت کیای خندوانه بهره گرفتهاید؟
بله، با سعید دشتی صحبت کردیم و شخصیتی را ساختیم که فردی میان کیا و یک شخصیت جدید باشد.
اگر بخواهید درباره ویژگیهای دراماتیک شخصیت منوچهر صحبت کنید چه میگویید؟
منوچهر یک داماد سرخورده بلاتکلیف است که یک جاهایی معرفت از خود نشان میدهد اما بهدلیل شرایط اقتصادی، برونریزی دارد. دغدغههایش، او را به واکنش وادار میکند. ذات همه شخصیتهای نمایش، ذاتی درست است؛ آنها آدمهای مهربانی هستند که همچنین انسانیت در آنها موج میزند اما بهدلیل مسائل سخت معیشتی کمی درگیر مشکلات اجتماعی شدهاند. مثل خیلی از آدمها.
با انتظاری که مخاطب نمایش از تصویر پیشین شما دارد چه میکنید؟ به هر حال او به این راحتی نمیتواند کاراکتر شما در خندوانه را از یاد ببرد.
حقیقتش این است که من نمیتوانم با توقع آدمها زندگی کنم! اساسا نباید هم چنین کاری کنم. قصد دارم بازیگر باشم؛ اگر کسی میخواهد با آن نقشها زندگی کند، آنها بستر مشخصی دارند ؛ برنامهای تماموکمال به نام خندوانه وجود دارد که در تاریخ تلویزیون بیسابقه است و میتواند هر شب آدمها را جذب کند. من بهخاطر مردم که بازیگر نشدم، بازیگر هستم و مردم از من به خاطر آنچه ارائه میدهم، استقبال میکنند. گاهی مردم به نوعی رفتار میکنند که انگار باید از آنها اجازه بگیرم که کمدی کار کنم یا جدی! اول باید حال خودم خوب باشد تا بتوانم حال مردم را خوب کنم. باید هر نقشی را که به من میدهند بازی کنم، میخواهد برای برخی باورپذیر باشد، میخواهد نباشد. نکته مهم برای من تائید کارگردان است. من پیش از این مراحل باید او را در آنچه از من میخواهد راضی کنم.
با این اوصاف شما از آن دسته بازیگرانی هستید که به «در خدمت کارگردان» معروفند؟!
ببینید ما برای نمایش «دریبل» بسیار تمرین کردیم. بیش از دو ماه تمرین کردیم. ما متناسب با نمایشنامه و نظر کارگردان، باید حسی را از آغاز تا پایان نمایش کنترل کنیم. تمام بازیگران متناسب با روند نمایش حس خود را کنترل میکنند. من سعی میکنم خودم را ابزاری برای کارگردان کنم. از سویی دیگر میان بازیگران نمایش دوستی و صمیمیت وجود داشت و با انرژی مثبت کار را از شروع به پایان رساندیم. نمایشنامه هم برای من جذاب بود و به همین دلیل راحتتر توانستم به حسم تداوم دهم. کلا فردی انرژیبگیر هستم! نشانههای حسیام به اندازه انرژیای که دریافت میکنم بروز داده میشود. وقتی حالم با یک اتفاق خوب باشد، کارم هم خوب میشود. شاید اگر سر پروژهای بودم که با گروه همراه نمیشدم، در تداوم حس، خلل وارد میشد یا تغییر حسی بهوجود میآمد که این موضوع میتواند نقطه آسیب یک بازیگر باشد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com