گروه سینما و تلویزیون: ظاهرا سینمای ما نیاز دارد که درگیر حاشیه باشد؛ و بیحاشیه روز و روزگارش نمیگذرد. نمونهاش همین ماجرای رفع توقیف از فیلمها؛ که همانقدر حاشیهساز بوده که توقیفکردنشان. در واقع به نظر میرسد اتفاقات در این سینما اهمیت چندانی ندارند و اهمیت هر رخدادی به میزان حاشیهای است که میتواند وارد جریان سینمای ایران شود. این را در قضیه اکران فیلم توقیفی خانه دختر میبینیم.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از روزنامه شهروند، چند سال درخواست عمومی بیشتر هواداران سینما رفع توقیف این فیلم بود. این فیلم با سناریوی جذاب پرویز شهبازی که در زمان نخستین نمایشش درجشنواره فجر سهسال پیش مورد توجه قرار گرفت، در تمام این سهسال به دلیل توقیفش برای مجموعه ارشاد حاشیهساز بود. در حقیقت ارزشها و کیفیت این فیلم و نوع مواجهه موجزش با مضمون چنان زیبا و ظریف پرداخت شده بود که بعد از نمایش جشنوارهای توقیف این فیلم را تصور نیز نمیشد کرد؛ و ممکن نبود فکر کنی این سینما تساهل را تا این حد زیرپا گذاشته باشد که مواجههای چنین پردهپوشانه و ظریف نیز در فیلمی با موضوعی چنین ملتهب میتواند پیامدی چون توقیف داشته باشد، اما این اتفاق افتاد و حاشیهای سهساله به سینمای ایران تحمیل شد؛ و شگفت اینکه رفع توقیف این فیلم نیز مولد حاشیه بود؛ و این نکته ما را به ابتدای مطلب بازمیگرداند که: ظاهرا سینمای ما نیاز دارد که درگیر حاشیه باشد!
سوختن خانه دختر
روز گذشته خبرگزاری آنا در گزارشی نوشت که اعمال اصلاحیهها و تغییرات در فیلم خانه دختر باعث سوختن فیلم شده است. اشاره این خبرگزاری به انتقاداتی بود که در رسانههای مجازی به تغییرات این فیلم شده؛ و به گفته شماری از منتقدان فیلم را گنگ و مبهم کرده است. نکته مهم درباره این انتقادات اما اینجاست که بهرغم آسیبهای طبیعی هر نوع ممیزی و سانسوری، اما در زمان نمایش جشنوارهای فیلم هم معضل اجتماعی مطرحشده در فیلم آنچنان صریح و بیپرده با تماشاگر در میان گذاشته نشده بود؛ و اتفاقا آن زمان نیز انتقاداتی مبنی بر محافظهکاری و بیان گنگ فیلم مطرح شده بود؛ و حالا تکرار همان انتقادات به بهانه سانسور فیلم چیزی جز همان نکته نیاز سینمای ایران به حاشیهسازی نمیتواند باشد؛ بهخصوص که تهیهکننده فیلم، محمد شایسته همین دیروز به «شهروند» گفت که اصلاحات واردشده به این فیلم، هیچ لطمهای به فیلمنامه اولیه وارد نکرده و تنها دودقیقه از این فیلم برای اکران عمومی سانسور شده است. اشاره شایسته ناظر به این نکته است که سهسال پیش هم خانه دختر فیلمی چندان طولانی نبود و در زمانی کمتر از ٨٠دقیقه روی پرده آمده بود؛ و حالا حذف دو دقیقه نمیتواند به یکباره فیلمی را چنین الکَن کند.
چرا سانسور؟
نکته حاشیهای و البته مهم در این میان چرایی اعمال ممیزی بر فیلمی مثل خانه دختر است. این را بهعنوان یک پرانتز در میان بحث اصلی به شمار آوریم که اصلا چرا باید خانه دختر سانسور شود؟ گیرم بخواهیم حرفهای شهرام شاهحسینی کارگردان فیلم را که روز گذشته در همین صفحه به «شهروند» گفته بود؛ «اصلا ماجرای آزار خانگی دختر توسط پدرش در زمان ساخت فیلم اولویت روایی داستان نبوده» نادیده بگیریم و فرض کنیم فیلم با تمرکز روی همین نکته ساخته شده است. حتی با چنین پیشفرضی هم سانسور خانه دختر منطقی به نظر نمیرسد. در شرایطی که موضوعاتی از این دست نهتنها در جامعه ما رخ میدهند بلکه همه در حوزه حوادث رسانهها منتشر، تحلیل و پیگیری میشوند (چنانچه در یک جستوجوی گذرا درباره این موضوع در اینترنت در یکماهه اخیر به بیشمار خبر با این مضمون برمیخوریم که در رسانههای رسمی درج شده است)؛ این پرسش پیش میآید که چرا نباید این چنین موضوعاتی در قالب فیلم و سینما به تصویر کشیده شوند؟ این سوالی است که بارها به طرق گوناگون از مسئولان پرسیده شده و هربار نیز بیجواب مانده است.
ریشههای انتقادات
وقتی علی جنتی وزیر سابق ارشاد در گفتههایی صریح به خانه دختر اشاره کرد و عنوان داشت که این فیلم نمیتواند روی پرده بیاید؛ شاید کمتر کسی فکر میکرد پرونده رفع توقیف فیلم چندماه بعد از این گفتهها به جریان افتد، اما این اتفاق رخ داد و خانه دختر که در طول سهسال توقیفش بعد از هر بازبینی مهر توقیفی محکمتر میخورد، روی پرده آمد، بدبینان را به این نتیجه رساند که فیلم قطعا قلع و قمع شده؛ و قطعا این فیلم کمترین نشانی از آن فیلم توقیفشده ندارد. بهخصوص که گفته شده بود این فیلم با تغییر تدوین و تصویربرداری مجدد برخی از سکانسها میتواند پروانه نمایش دریافت کند. حکمی که بیشک خبر از سوزاندن خانه دختر میداد. موج انتقادات نسبت به نسخه فعلی فیلم هم ریشه در این موضوع دارد. این درحالی است که نسخه اکرانشده تفاوت چندانی با نسخه نمایش داده شده در روزهای جشنواره ندارد.
خانه دختر شماره ٢
بعد از انتشار موج انتقادات مجازی به اکران خانه دختر، در بعدازظهری دلگیر به تماشای خانه دختر رفتیم؛ در سالنی پر و شگفت که نه تنها فیلم چندان نشانی از آن قلعوقمع شدنها نداشت بلکه تماشاگران نیز در مواجهه با فیلم مشکل و انتقاد چندانی نداشتند. در حقیقت بعد از دیدن خانه دختر به این نتیجه رسیدم که تماشاگری که خانه دختر ورسیون اصلی را در جشنواره ندیده و اولينبار با این نسخه برخورد میکند، نهتنها در پیگیری روند داستان مشکل چندانی نخواهد داشت که حتی نمیتواند این نکته را دریابد که این فیلم در چه بخشهایی به تیغ سانسور گرفتار آمده است. این به این معناست که خانه دختری که روی پرده آمده یک فیلم خودبسنده است و حذفشدن مضمون ارتباط با محارم که آن را به دام توقیف انداخت، تفاوتی در کیفیت نسخه فعلی ایجاد نکرده است؛ با این توضیح که این بار با فیلمی طرفیم که در آن اصلا چنین موضوعی وجود ندارد؛ اما در سوی دیگر مشکل اصلی را با این فیلم آنهایی دارند که ورسیون اصلی را دیده و البته از نوع رازگشایی آن در اواخر روایت خوششان آمده که این گروه نسخه فعلی را در قیاس با آن ورسیون الکن میبینند که اینان نیز البته اگر با ذهنی باز و خالی به تماشای این فیلم بنشینند، مطمئن باشید به این نتیجه خواهند رسید که فیلم فعلی نیز در نوع خود یک فیلم مستقل از قبلی است و به عبارت بهتر سانسور خانه دختر به جای اینکه آسیب قابل اشارهای به فیلم وارد آورده باشد، باعث خلق یک فیلم دیگر و متفاوت از فیلم قبلی شده است.
باریکه راه
شهرام شاهحسینی که چندی پیش در پاسخ به درخواست ارشاد مبنی بر لزوم فیلمبرداری مجدد چند سکانس گفته بود، نه تنها با این مسأله مشکلی ندارد، بلکه این کار را برای رفع شبههها لازم میداند و درواقع تصویربرداری مجدد را ضربهای برای فیلم نمیپندارد و معتقد است که آسیبی به فیلم وارد نخواهد شد؛ ظاهرا هنوز هم بر همان عقیدهاش مانده؛ چنانكه در اینستاگرامش نوشت: «مخاطبی که در خانه دختر به دنبال بدرفتاری پدر به دخترش به سینما میرود، دست خالی برمیگردد؛ زیرا موضوع و مسأله فوق هرگز در فیلمنامه خانه دختر مطرح نبود و من نیز کوچکترین اشارهای به آن نداشتم.» اما برای آنهایی که حتی با این سخنان نیز این انتقاد را وارد میدانند که خانه دختر با روی پردهآمدن مجوز سوختنش را به دست خود صادر کرده، باید این را نیز گفت که هیچ کارگردانی با تغییرات فیلمش نمیتواند موافق باشد که اگر این جور بود آن وقت او خودش آن را به شکل دیگری فیلمبرداری میکرد؛ اما در این عرصه اگر قرار است شرایط برد-برد حاکم شود، نیاز به تعامل وجود دارد و این نیز جز کنارآمدن با شرایط با دادن کمترین هزینه نمیتواند باشد؛ که در این شکل میتوان گفت شاهحسینی با پذیرش تغییرات بیشترین سود را کرده و فیلمش را از محاق درآورده و باریکه جویی برای بازگشت سرمایه فیلم باز کرده است؛ این را نیز میدانیم و میدانید که نمیتواند نکتهای منفی در کارنامه کارگردان تلقی شود.
تغییرات فیلم چیست؟
اما واقعا خانه دختر در این سه سال چه تغییراتی کرده؟ مدیر فیلمبرداری فیلم، مرتضی غفوری در اینباره میگوید: زمانی که حرفوحدیثهایی به وجود آمد که خانه دختر با شرط تصویربرداری مجدد برخی از سکانسها اجازه اکران میگیرد، من ایران نبودم. از آنجا هم که نام فیلمبردار دیگری در پوستر و تیتراژ ذکر نشده، پس تصویربرداری مجددی هم صورت نگرفته چرا که اگر قرار بر این اتفاق بود، حتما به من گفته میشد که یا خودم کار را تمام کنم و یا حداقل از جایگزینی که برایم در نظر گرفته شده، مطلع باشم.
میثم مولایی، تدوینگر فیلم اما به گفته کافه سینما از پاسخ به این سوال سر باز زده و میگوید: «طبق قرارداد اجازه این را نداریم که در مورد مسائل فیلم با هیچ رسانهای صحبت کنیم.» رسانه اصولگرای نقد سینما اما ادعا کرده که نهتنها نکته مهمی حذف نشده بلکه به وقاحت فیلم اضافه هم شده است! نقد سینما درباره تغییرات فیلم به این موارد اشاره میکند: نسخه اکرانشده تفاوت چندانی با نسخه جشنواره ندارد و حتی سکانسی که شائبه آزار دختر توسط پدر را ایجاد میکرد، نیز حذف نشده و فقط با یک نریشن نگاههای عجیب پدر توجیه شده است. سکانس پزشکی قانونی و همچنین سکانس آزمایشگاه نیز که به موضوعی حساس و هنجارشکن میپرداخت، حذف نشده است و تنها یک کلمه در یک دیالوگ فرعی با واژهای دیگر جایگزین شده است. نکته اینکه همه آنچه از فیلم حذف شده در تیزر یک دقیقهای آن گنجانده شده است تا باز هم سازوکارهای قانونی مانند روند ساخت فیلم نادیده گرفته شود.
درباره موارد دیگر که در فیلم بسیار موجز روایت شده و به ادعای برخی از منتقدان باعث الکنشدن فیلم است، هم باید گفت نحوه مرگ سمیرا از ابتدا مشخص نبود و حتی مشخص نشد که خودکشی بوده یا تصادف ناشی از ناراحتی یا ایست قلبی.
فینال داستان
به هر حال در غوغای جماعتی که برخی از آنها در رسانههای مجازی از حذف یک ساعت گفتهاند و برخی دیگر از اضافهشدن دقایقی به فیلم، نباید این نکته را فراموش کرد که خانه دختر فیلم داستانگوی خوبی است که بیتوجه به داستانی که از سر گذرانده، میتواند اوقات خوشی را برای مخاطبانش رقم بزند. شاهد مثال هم رسیدن فیلم به باشگاه میلیاردیهاست؛ آن هم در این زمان اندک و زیر هجمه همهجانبهای که حداقل در ظاهر سازمانیافته به نظر میرسد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com