گروه سینما و تلویزیون: اورسن ولز را همه با «همشهری کین» میشناسند، اما بسیاری معتقدند این نام پرطمطراق سینمای جهان پشت اولین فیلم خودش پنهان مانده و ولز کارهای بزرگ دیگری هم دارد که زیر سایه شاهکارش قرار گرفته است؛ نیما قلیزادگان یکی از همین افراد است و چند سال قبل تصمیم گرفت درباره این کارگردان و سبک زندگی او (و نه صرفا آثارش) فیلمی بسازد؛ فیلمی که در نگاه نخست چیزی بیشتر از یک تدوین ماهرانه از آرشیو موجود نیست، اما با تماشای اثر چیزی نمیگذرد که میفهمیم با یک زندگینامه مواجه شدهایم، با روایت روزگار پیرمرد بامزهای که حتی تا دو ساعت قبل از مرگش هم جلوی دوربین بود.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از روزنامه شرق، «اورسن ولز صحبت میکند» از اواخر شهریور در گروه هنر و تجربه اکران و امکان تماشای آن برای سینمادوستان فراهم شد.
از میان کارگردانان بزرگ سینمای جهان چرا اورسن ولز را انتخاب کردید؟
هر کس میخواهد کارش را در سینما شروع کند باید ابتدا به سراغ بزرگان این هنر برود و یکی از پرسروصداترینشان اورسن ولز است. من علاوه بر فیلمهایش، خودش را هم خیلی دوست داشتم و هنگامی که به واسطه این فیلم به او نزدیکتر شدم، متوجه شدم چقدر هنوز نمیشناسمش و چقدر فیلم از او وجود دارد که هنوز بهدرستی دیده نشده است. در ایران که فکر میکنم فقط ١٠ درصد از آثارش شناخته شده باشد. او هم مثل خیلی از کارگردانان دیگر اغلب کارهایش پشت یکی، دو کار برجسته گم شده است. او علاوه بر تئاتر و سینما، در رادیو، ادبیات، سیاست و ... هم فعالیت داشته است. امروز دستکم یکی، دو فیلم از ولز در فهرست آموختنیهای دانشجویان سینما در تمام دانشگاههای معتبر دنیا قرار گرفته است.
پیداکردن منابع موجود در فیلم شامل عکسها و فیلمها چقدر طول کشید؟
یک پروسه طولانی بود اما پیداکردن این فیلمها و عکسها در کشور خودمان چندان سخت نبود؛ مستندها، فیلمهای تلویزیونی، تئاترها و حتی کارهای رادیوییاش را از همینجا یا آمریکا تهیه کردم. این فیلم مستند شامل تکههای چنددقیقهای است که یا همان اجراهای تلویزیونی اوست یا از فیلمهایش باقی مانده یا از سوی برخی از علاقهمندان سینما تغییر فرمت داده شده و در دسترس قرار گرفته است. بهمرور آرشیو بزرگ و پروپیمانی از او جمع شد. ولز علاوه بر کارگردانی در فیلمهای خیلی زیادی هم بازی کرده و جمعآوری کامل آنها زمانبر بود. حالا یک نسخه سینمایی و یک نسخه مرجع از ولز داریم و من نسخههای کمیاب را انتخاب کردم؛ نسخههایی که در زمان طلایی دوبله، روی آن صحبت شده است. او مصاحبههای خیلی زیادی هم داشت که برخی ترجمه شده بودند و اغلبشان، به زبان اصلی بودند.
خودتان بر زبان انگلیسی مسلط هستید؟ آیا برای ترجمه از کسی کمک گرفتید؟
بله، از بچگی وارد بودم اما دوست مترجمی به نام خانم کارون داشتیم. ولز از کلمات ثقیل و پرطمطراقی استفاده میکرد. در بخش شکسپیر از ترجمههای سعید نفیسی استفاده کردیم و همچنین میم. بهآذین.
چرا همایون اسعدیان راوی فیلم شماست؟ شاید اگر نریشن را یک بازیگر مطرح میخواند این موضوع به فروش بیشتر فیلم کمک میکرد.
ما میخواستیم قبل از تدوین راوی را انتخاب کنیم و ابتدا همه پیشنهادهای مشاوران از میان بازیگران بود و حتی بازیگر خانم هم پیشنهاد شد، اما راضیام نکرد. به دوبلورهای خود ولز هم فکر کردیم، آن زمان استاد رسولزاده هنوز در قید حیات بود. من یک مستند هم دیدم از ورنر هرتسوک به نام «خرسهای گریزلی». در این فیلم راوی خود او بود که لهجه آلمانی دارد و این یک اتفاق نامتعارف است اما حاصل کار بد نشده بود و اتفاقا این مستند خیلی هم موفق شد.
هرتسوک با این کار یک سواد هنری را پشت فیلمش گذاشته و به آن اعتبار داده بود. ولز تا سنین بالا مشغول کار بوده و من میخواستم یک کارگردان باسابقه را برای روایت فیلم انتخاب کنم و انتخاب اولم همایون اسعدیان بود؛ به چند دلیل. در صدای او سواد وجود دارد. او در این سینما مو سفید کرده و بهتر از خود من که سازنده فیلم هستم، میتوانست روح اثر را در آن جاری کند. صدای او صدایی پرطمطراق و دیالوگگوست. ریتم صحبتکردنش هم تند است. ما در تدوین براساس گویش ایشان جلو رفتیم.
چرا اولین قدم را در کارگردانی با سینمای مستند برداشتید؟ شاید اگر فیلم اول شما یک فیلم داستانی بود، به معرفی بیشتر شما به عنوان یک چهره جدید میانجامید.
خیلی از کارگردانان بزرگ ابتدا غیر از فیلم کوتاه، مستند را تجربه کردهاند و این از نگاه من یک افتخار است. اتفاقا خوب است هر کارگردان قصهگویی یکی، دو مستند پرتره بسازد تا بفهمد چطور میشود زندگی یک آدم را روایت کرد. نسخه اصلی فیلم من پنج فیلم است. یک قسمت درباره بازیگری، یک قسمت درباره کارگردانی، یک قسمت درباره ایدههایش، یک قسمت درباره داستانگویی، یک قسمت درباره مستند و تلویزیون.
در حقیقت من پنج مستند ساختم. مستندسازی درآمدی برای کسی ندارد و هر کس به سراغ آن میرود از سر عشق است. در کشور خودمان تقوایی و سینایی افرادی از این دست بودند. از سینماگران جهان نیز بزرگانی مثل اسکورسیزی و ... دستکم یک مستند را کار کردهاند. در ایران هم گنجینه خوبی از حاتمیکیا و پرویز کیمیاوی باقی مانده است. همه این افرادی که امروز در سینمای داستانی برجستهاند، در سینمای مستند کسب تجربه کردهاند. حتی کوبریک از عکاسی مستند به سینما رسید. در تمام مدارس فيلمنامهنویسی در جهان یکی از تکالیف ساخت فیلم صامت است که من انجام دادهام و صرفا با تصویر خالص حرفم را زدهام. همچنین نوشتن نمایشنامه رادیویی هم یکی از تمرینهاست، همینطور مستندسازی و دراماتیککردن آن.
صد دقیقه زمان مناسبی برای یک فیلم مستند است؟
صد دقیقه را برای مستند زیاد میدانند اما من متوجه چراییاش نمیشوم بهويژه وقتی پای ولز در میان باشد. من فکر میکنم بستگی به فیلم دارد. اگر ضرباهنگ کند باشد، بله صد دقیقه زیاد است اما اگر نکات جذاب و غیرقابل حدسی برای شما داشته باشد، چطور؟ بههرحال مستند یعنی با سند حرفزدن و نشاندادن منابع و مدارک به مخاطب زمان میبرد. کسی که میخواهد ولز را بهتر بشناسد و دیدگاه دیگران را درباره او بداند صد دقیقه برایش زیاد نیست. تازه فکر میکنم ما هنوز حق مطلب را ادا نکردهایم.
روایت فیلم شما در چه قالبی قرار میگیرد؟
روایت ما صرفا مستند نیست. روایت مستند روند کند و مونوتُنی دارد و ما اینطور کار نکردیم. من فيلمنامهنویسی بلدم و تصمیم گرفتم مستندم پرتره و یک معرفی صرف نباشد. میخواستم یک درام سینمایی با نقاط اوج و فرود باشد. ولز اتفاقا در مصاحبهای که در فیلم هم گنجانده شده عنوان میکند که من هیچوقت دوست ندارم یک مستند صرف برایم ساخته شود و دوست دارم بالا و پایینهای مختلفی که در این مسیر پشت سر گذاشتهام، نشان داده شود. من این مصاحبه را در ابتدای فیلم گذاشتم تا مخاطب بداند این سبک از کار سلیقه خود او بوده، کمااینکه ولز ذهن شلوغی داشته و همواره پر از ایده و فکر بوده است. آن پراکندگیای که در شخصیت ولز بوده در فیلم هم وجود دارد. این آدم فیلمش را در میانه ساخت رها میکرده و به سراغ بازی میرفته و دوباره برمیگشته و کار را از سر میگرفته است. فیلم، شما را با کاراکتر ولز آشنا میکند؛ با نوع شوخیها و سبک زندگیاش و نه صرفا کارنامهای که به یادگار گذاشته است.
و در پایان بگویید آیا فیلم بعدی شما هم مستند است؟
نه یک کار داستانی است و درواقع اولین اثر من در سینمای داستانی. فيلمنامه حاضر است و بهزودی کلید میزنیم.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com