به گزارش بولتن نیوز، حبیب مهدوی در واکنش به ادعای مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق معلولان مبنی برآنکه «طرح وارههای زبانی ناشنوایان با سایر انسانها تفاوتهای جدی دارد، به طور مثال همه ما میدانیم که مفاهیمی چون «عشق ورزیدن» یا «دفاع کردن» چه معانی میدهد اما یک ناشنوا قادر به درک معانی این عبارات نیست و این عبارات در ناشنوایی هیچ مفهومی ندارد زیرا مسائل انتزاعی در ناشنوایی بیمفهوم است.»، گفت: در شناخت هویت زبانی و فرهنگی ناشنوایان دو گروه عمده ناشنوایان مادر زاد و ناشنوایان اکتسابی را پیش رو داریم.
وی در خصوص گروه «ناشنوایان مادر زاد» تصریح کرد: این گروه که در اکثریت قرار دارند، چون در آغاز مرحله زبان آموزی از ارتباط شنیداری بی بهره هستند، تمام تمرکز خود را بر ارتباط دیداری متمرکز میکنند و بر همین اساس زبان آنان از کانال دیداری شکل میگیرد؛ شناخته شدهترین مدل زبان دیداری همان زبان اشاره است و از آنجایی که فرد ناشنوا و والدین او از بدو تولد با این زبان سر و کار دارند باید آن را زبان مادری افراد ناشنوا دانست.
دبیر کل شبکه ملی سازمانهای مردم نهاد ناشنوایان ایران در ارتباط با «ناشنوایان اکتسابی» نیز گفت: این گروه که در اقلیت قرار دارند افرادی هستند که پس از تولد در سنین مختلف و بر اثر عوامل مختلف ناشنوا میشوند و این افراد چون در مرحله زبان آموزی شنیداری یا بعد از این مرحله ناشنوا شده اند به نسبت های مختلف در زبان شنیداری توانایی دارند و یادگیری زبان اشاره و پذیرش دنیای ناشنوایان توسط آنان، متاثر از عوامل مختلفی است که در درجه نخست به نوع نگاه آنان و نزدیکانشان به پدیده ناشنوایی ارتباط دارد.
مهدوی ضمن انتقاد از اینکه به دلیل اطلاع رسانی ضعیف و تبلیغات نادرست در جامعه، شناخت مطلوبی نسبت به دنیای ناشنوایان و فرهنگ ناشنوایی وجود ندارد اظهار کرد: ماهیت ناشنوایی مترادف با ضعف و ناتوانی شناخته شده و بر همین اساس طبیعی است که پذیرش زبان و هویت ناشنوایان توسط افرادی که مدتی پس از تولد شنوایی خود را از دست داده و وارد دنیای ناشنوایان میشوند با مقاومت هایی روبرو شوند.
وی افزود: این فقدان آگاهی در مورد دنیای ناشنوایان تا حدی است که حتی گاهی افراد شنوا مدعی شناخت دنیای ناشنوایان هم راه ناصواب طی میکنند. برخی گمان میکنند با ساختن تیپ فرد شنوا بر روی شخصیت ناشنوایان میتوانند آنها را به افراد شنوا تبدیل یا نزدیک کنند، لذا زندگی مطلوب برای ناشنوا را در هویتی شبیه و نزدیک به افراد شنوا تصور میکنند.
دبیر کل شبکه ملی سازمانهای مردم نهاد ناشنوایان ایران تاکید کرد: تلاشهایی که در جهت منع استفاده از زبان اشاره، تحمیل تکلم و لبخوانی به افراد ناشنوا،فرستادن دانش آموز ناشنوا به مدارس افراد شنوا بدون هیچگونه پشتیبانی و امکانات توانبخشی (که به غلط آموزش تلفیقی معرفی کرده اند) ، تشویق و ترغیب افراطی به انجام عمل جراحی کاشت حلزون بدون در نظر گرفتن عوارض و عواقب آن و تلاشهایی از این دست همه برای ساختن ماکت و پوششی از افراد شنوا بر روی هویت ناشنوا است.
مهدوی با اشاره به اینکه موضوع ناراحت کننده این است که عدهای در تعقیب منافعی خاص و با بهره برداری از احساسات والدین و خانواده افراد ناشنوا اینگونه القا می کنند که هر چه فرد ناشنوا به فرد شنوا شبیه تر باشد زندگی بهتر و موفق تری خواهد داشت گفت: این اقدام باعث تحریک احساسات خانواده ها و گرایش آنان به توسل به کارهای بدون مطالعه و امکان سنجی تنها برای تبدیل یا نزدیک کردن هویت فرزندانشان به افراد شنوا است که اغلب باعث سردرگمی و در نهایت سرخوردگی و ابتلا به مشکلات روحی و روانی فرد ناشنوا میشود.
وی افزود: مساله دیگر این است که عده ای به صرف داشتن تحصیلات آکادمیک و مطالعات لابراتواری، خود را عالم به امور ناشنوایان میدانند و برای آنان نسخه میپیچند تا جایی که شاهد بودیم مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق معلولان در اظهار نظرهای غیر کارشناسی مدعی ناتوانی زبان اشاره در انتقال مفاهیم انتزاعی و احساسی همچون "عشق ورزیدن" و "دفاع کردن" شده است.
دبیر کل شبکه ملی سازمانهای مردم نهاد ناشنوایان ایران ضمن اعلام اینکه همانگونه که اصطلاحات و استعاره های هر جامعه زبانی را اگر به همان شکل و فرم به زبان ملل دیگر برگردانیم جذابیت و گاه حتی معنای مورد نظر از آن خارج میشود، عنوان کرد: بنابراین با پذیرفتن اینکه زبان اشاره نیز یک زبان مستقل با دستور زبان و ظرافت های ویژه خود است، به این واقعیت خواهیم رسید که مفاهیم انتزاعی و احساسی چون «عشق ورزیدن» نه تنها با این زبان بخوبی قابل بیان است بلکه از آنجا که زبان اشاره با احوال و اطوار ظاهری شخص درگیر و همراه است، در مواردی حتی بهتر از زبان صوتی و شنیداری میتوان عواطف و احساسات را با آن بیان کرد.
مهدوی در ادامه خاطرنشان کرد: ناشنوایان یک اقلیت اجتماعی با گرایشات فرهنگی و رفتاری خاص خود هستند و تفاوت آنان با افراد شنوا در نوع عادات و علایق و البته نوع برقراری ارتباط است. اینکه ناشنوا نتواند با جامعه ارتباط مطلوب برقرار کند را باید یک ناتوانی دوطرفه هم از طرف شنوا و هم از طرف ناشنوا دانست؛ البته وزنه ناتوانی طرف شنوا در این ارتباط سنگین تر است، زیرا یادگیری زبان اشاره برای فرد شنوا به مراتب سهل تر و ممکن تر از یاد گیری زبان صوتی برای ناشنوا است.
وی در ادامه عنوان کرد: در بحث عدم شناخت جامعه از دنیای ناشنوایان همین بس که فردی با مدرک تحصیلی عالی در بحث مقایسه افراد ناشنوا و شنوا ، در وصف افراد شنوا از واژه "عادی" و یا "سالم" استفاده میکند، زیرا با سالم یا عادی خواندن افراد شنوا این باور را منتقل میکند که ناشنوا فردی ناسالم و ناهنجار است و لازمه سالم و هنجار بودن رهایی از هویت ناشنوایی است.
دبیر کل شبکه ملی سازمانهای مردم نهاد ناشنوایان ایران هم چنین تاکید کرد: وقتی به مترجم ناشنوایان میگویند "رابط" ، نشانه این است که شناخت درستی از علم زبان شناسی ندارند.
مهدوی در این باره گفت: رابط برای افراد ناشنوا همان ویژگی و کارآیی را دارد که برای افراد شنوا دارد و یک فرد ناشنوا هم میتواند نقش رابطی برای فرد ناشنوا ایفا کند ولی طبق پروتکل های جاری، انتقال زبانهای گوناگون نیازمند ترجمه به زبان فرد مخاطب و کار مترجم است؛ اگر زبان اشاره را به عنوان یک زبان به رسمیت بشناسیم لاجرم باید بپذیریم شخصی که نقش انتقال پیام زبانی بین فرد ناشنوا و شنوا را ایفا میکند مترجم و نه رابط است.
وی در پایان اظهار امیدواری کرد افرادی که حمایت و استیفای حقوق افراد ناشنوا و سایر گروه های معلولان را بر خود فرض میدانند، اظهارات خود را با دقت و مطالعه بیشتری همراه کنند تا به قول معروف بجای اصلاح ابرو باعث کور کردن چشم نشوند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com