گروه فرهنگی: سید محسن عبداللهی در یادداشت پیش رو به انتقاد از فیلم مادر قلب اتمی پرداخته و معتقد است: فیلم احمدزاده پر از خالی بود. مادر قلب اتمی اصلا فیلم هم نبود زیرا اثری را فیلم می نامند که معتقد به رعایت اصولی باشد. در این فیلم چه در بعد فنی و چه در بعد محتوا شاهد هیچ چیز نیستیم.
به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت به شرح زیر است:
به تازگی نسخه نمایش خانگی فیلم مادر قلب اتمی به کارگردانی علی احمدزاده روانه فروشگاه ها شده و در اختیار مخاطبان قرار گرفته است. فیلم احمدزاده مدت ها در توقیف بود و از آن جایی که جناب احمدزاده اساسا انسانی است اهل شلوغ کردن و خود مهم نمایی، به همین دلیل توقیف این فیلم موجب شد که اتفاقا ایشان خوشحال تر هم بشوند. وی با استفاده از توقیف و ستاره هایی که در فیلمش بازی کرده بودند، تبلیغات فیلمش را سر و سامان داد و آن را آماده اکران کرد. اتفاقا مخاطبان نیز با اطلاع از حضور ستاره ها و توقیف فیلم، بسیار مشتاق تماشای اثری سرپا و درجه یک بودند اما زهی خیال باطل.
فیلم احمدزاده پر از خالی بود. مادر قلب اتمی اصلا فیلم هم نبود زیرا اثری را فیلم می نامند که معتقد به رعایت اصولی باشد. در این فیلم چه در بعد فنی و چه در بعد محتوا شاهد هیچ چیز نیستیم. دقت داشته باشید لطفا، هیچ چیز. در واقع هیاهویی برای هیچ تعریف دقیق این به اصطلاح فیلم است. اگر بخواهیم از منظر فنی به فیلم بپردازیم با یک فیلم نامه شلخته و بدتر از آن یک کارگردانی ابتدایی طرف هستیم. فیلم در ابتدایی ترین حالت و بدون تدوین مناسب قصد دارد روند کند و بی هدفش را به خورد مخاطب بدهد.
دقیقا همین کندی و بی هدفی و شلختگی باعث می شود که مخاطب پس از حداکثر یک سوم فیلم نتواند کار را تحمل کند و با سرخوردگی سالن سینما را ترک کند و یا کنترل را بردارد و تلویزیون و دستگاه پخش را خاموش کند. فیلم نامه این اثر چنان خالی است که بازیگران موفق فیلم هم نمی توانند کاری برای آن بکنند و بازی های ضعیفی از خود ارائه می دهند. البته تقصیر آن ها نیست. هنگامی که نقطه عطف بازی پگاه آهنگرانی می شود تکرر ادرار و پیدا کردن مکانی برای تخلیه خود، دیگر نباید از وی انتظار داشت کنش خاصی ارائه دهد زیرا از او فقط خواسته شده است که دیالوگ مربوط به اضطرار دستشویی خود را ارائه کند.
البته از احمدزاده جز این هم نباید انتظار داشت. هر اثر نمود بیرونی خالق آن است و قاعدتا اتمی نیز چیزی جز احمدزاده نیست. اثری مشوش که یک خط ثابت ندارد و فقط قصد دارد با پرگویی خالی بودن و پوچی فاحش خود را بپوشاند. فیلم حداکثر مساله ای که می تواند طرح کند تکرر ادرار یکی از شخصیت های آن است و تاکید دارد که شخصیت های مختلف نمی خواهند در این محیط و در ایران زندگی کنند. در همین حال سعی می کند با یکی دو دیالوگ نمایشی بگوید که ایران را دوست دارد اما ایران مطلوب احمدزاده قطعا نه ایران اسلامی که همچون مرادش جناب جعفر خان پناهی ایرانی از جنس فرانسه است.
فیلم او همانند خودش فقط هیایو و جار و جنجال است. برای مثال در همین چند وقت اگر سری به صفحه اینستاگرام حضرتشان زده باشید درفشانی های عالی جناب را مشاهده کرده اید. از شلوغ بازی برای بیشتر دیده شدن خودش و فیلم بی مثالش! تا توهین به سایر افراد همچون محمدرضا گلزار و محمدحسین مهدویان و ناچیز انگاشتن ماجرای نیمروز و حمایت از جعفر پناهی و بی حرمتی اش به محمدحسین مهدویان در جشن منتقدان. حال اگر سابقه خود احمدزاده را نگاهی دقیق بیاندازیم چیزی جز آثاری که حتی ارزش بحث کردن هم ندارند، نمی بینیم. به قول ظریفی گویی نگارنده سناریوی اتمی چندان در شرایط مساعدی نبوده که اثری چنین مشوش را نگاشته است و یا اصلا در جایی غیر از ایران زندگی می کرده است که ما باالاجبار چنین شاهکاری را می بایست به عنوان اثری از سینمای وزین ایران تحمل کنیم.
هر دلیلی که وجود داشته باشد نمی توان برای توقیف شدن آثار و بیکاری امثال احمدزاده دل سوزاند؛ زیرا به قول حضرت سعدی علیه الرحمه بهتر است که ایشان به خاطر خدا فیلم نسازند و مردم را از ندیدن آثارشان خوشحال کنند؛ زیرا سرمایه مردم و هزینه ای که برای دیدن آثار امثال وی پرداخت می کنند قطعا ارزش بالاتری از این دارد که تراوش های ذهن مشوش یک فرد پر از خالی را تماشا کنند. تراوشاتی که به جای استفاده از سینما برای بیان یک حرف درست و حداقل ساخت یک اثر سینمایی با احترام به قواعد آن، نهایتا منجر می شود به یک سری تصاویر که با هیچ چسبی به هم نمی چسبند و با هیچ معیاری سینما نامیده نمی شوند.
و در نهایت باید از وزارت ارشاد و معاونت سینمایی چه در این دولت و چه در آینده خواست که حداقل در هنگام اعطای مجوز ببینند که به کدام فرد و با چه تفکر و سابقه ای مجوز می دهند تا کمی دقت بیشتری صرف کنند و اجازه ساخت هر چیزی را به عنوان فیلم سینمایی ندهند تا هم شان سینما حفظ شود و هم شان مخاطب و هم در رزومه خودشان نام اثری که بهترین لقب برایش بیخود و بی جهت می باشد، ذکر نشود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com