گروه فرهنگ مقاومت: احمد شاکری یکی از پرکارترین و موفقترین نویسندگان ادبیات انقلاب و دفاع مقدس است. نویسندهای با پیشینهای تئوریک که به عنوان منتقد ادبی نیز کارنامهای پربار دارد.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از روزنامه شهروند، شاکری را همچنین از منتقدان جدی ادبیاتی که به نام ادبیات انقلابی منتشر میشود، میشناسند. درواقع میشود گفت احمد شاکری منتقد و نویسندهای است که فقط در جریان ادبیات داستانی انقلاب نمانده و با آگاهی روشنی که به جریان کلی ادبیات داستانی این مرز و بوم دارد، جریانهای ادبی مختلف در ایران را با جدیت رصد و نقد میکند. این مدرس دورههای داستاننویسی تاکنون آثار پر تعدادی را ازجمله مجموعه داستانهای سرزمین پدری، نفس، باران نیمروز و نیز رمانهای عریان در برابر باد، انجمن مخفی، مردارخوار و بیاسمی را روانه بازار کتاب کرده است.
از دیگر آثار شاکری میتوان به بازتاب (مجموعه نقد پنج رمان آتش بدون دود، من او، کشتی پهلو گرفته، در جستوجوی من، شیدا)، خوابنما، آنچه اتفاق خواهد افتاد، آرامش عمیقی مرا در بر گرفته بود، در وادی ادبیات و... اشاره کرد. این نویسنده و منتقد پرکار در زمینه جوایز و افتخارات نیز یکی از کسانی است که کارنامهای پر و پیمان دارد. بهخصوص رمان انجمن مخفی او که جوایز بسیاری ازجمله جایزه قلم زرین در بخش داستان، شناختهشدن به عنوان کتاب سال در سال ٨٧ و رمان برگزیده کتاب سال در هشتمین جشنواره کتاب سال شهید حبیب غنیپور را به دست آورده است. همچنین کتاب جستاری در اصطلاحشناسی و مبانی ادبیات داستانی دفاعمقدس او در هجدهمین همایش کتاب سال حوزه به عنوان اثر شایسته تقدیر انتخاب شد؛ نیز باید اشاره کرد به کتاب جستاری در اصطلاحشناسی که برگزیده جشنواره نشان دهخدا شده و در جایزه قلم زرین به عنوان کتاب تقدیری شناخته شد.
احمد شاکری که تا کنون در چندین جشنواره مختلف به عنوان داور حضور داشته، با توجه به تجارب عملی ادبی و نیز سبقه انتقادی و تئوریکش میتواند گزینه مناسبی باشد برای سخن گفتن از ادبیات انقلاب و دفاعمقدس. او در این مورد تاکنون زیاد صحبت کرده و البته سخنانش در این زمینه به واسطه شناخت نزدیکی که از موضوع دارد، قابل تأمل است. آنچه در پی میآید بخشی از صحبتهای او درباره این نوع ادبیات است و البته بخشی نیز برای شناخت بیشتر و بهتر نویسنده پرکاری است که در مرور آثارش میتوان جدیت ادبی او را بهعینه مشاهده کرد.
ادبیات انقلاب از نگاه احمد شاکری
ادبیاتی که با ارزشها، اهداف و مبانی انقلاب همخوان است
شما درباره ادبیات انقلاب یا دفاع مقدس زیاد صحبت کردهاید؛ میتوانید به وضوح بگویید تعبیر شما از ترکیب ادبیات انقلاب چیست؟
تعریف ادبیات انقلاب اسلامی بسیار اساسی و محوری است و نیاز به یک واکاوی دارد و عموما تعاریف و بهاصطلاح ماهیتشناسی گونههای آن و بروز مصادیق ادبی شکل میگیرند؛ به تعبیری چیستی ادبیات انقلابی مربوط به توجه به خود انقلاب و آثاری که پس از انقلاب نوشتهشده است. بگذارید بگویم که تعبیر من از ادبیات انقلاب آن ادبیاتی است که به صورت خالص با ارزشها، اهداف و مبانی بزرگان و رهبران انقلاب و با کتاب و سنت همخوانی دارد. ادبیاتی که با اینها منافات دارد، ادبیات انقلاب اسلامی نیست. ممکن است ادبیات انقلاب باشد. دلیلش آن است که دوره جدید ادبیات داستانی در کشور ما با پیروزی انقلاب اسلامی و با هویت اسلامی و با رهبری دینی شکل گرفت. درواقع غایت دیندارانه، مفاهیم دینی و ارزشی انقلاب اسلامی که قبل از انقلاب وجود نداشتهاند و بعد از انقلاب به وجود آمدند، باعث ایجاد جریان جدیدی شدند که با جریانات اومانیسمی غرب تفاوت دارند.
به نظرتان آیا بعد از نزدیک به چهار دهه ادبیات داستانی انقلاب اسلامی تبدیل به یک جریان یکپارچه شده است؟
جریان که به هر حال شکل گرفته و امتداد چهار دههای این ادبیات خود مبین آن است؛ اما توجه باید داشت که در کنارش جریانی انحرافی هم وجود دارد که گاه در ظواهر بسیار هم به هم شبیهاند. درواقع دو جریان در ادبیات داستانی انقلاب اسلامی وجود دارد؛ جریان اول جریانی است که با ارزشهای دفاع مقدس همسو است و جریان دوم ضد این ارزشها عمل میکند. این دو جریان حدود چهل سال است که به موازات هم و در کنار هم با مولفههای متفاوت زیادی حضور دارند. هر دو در انقلاب وجود دارند و تعامل و تقابلاتی با هم داشتهاند. ادبیات داستانی با همان ظهورات اولیهاش در معرض مبانی، آثار و اندیشه مقابل بوده است. وقتی مبنایی ضد ارزشی در ادبیات رخنه کند، باعث تغییر ارزشها میشود؛ تغییری که ما الان شاهد آن هستیم.
جریانات انحرافی ادبیات دفاع مقدس و سیاهنویسی
جذابیت هنجارشکنی که نویسندگان را ضدجنگ کرد
به عنوان یک نویسنده و منتقد فعال میتوانید ضرورتهای مطالعه و تحقیق و پژوهش درباره ادبیات دفاع مقدس را توضیح دهید؟
باید توجه داشته باشیم که در مورد ادبیات داستانی دفاع مقدس تاکنون نظریهپردازی روشنی صورت نگرفته و این نکته شگفتی است. حتی ممکن است در این مورد این سوال مطرح شود که چطور ممکن است ما درباره ادبیات داستانی دفاع مقدس هنوز نظریه و ایدهای نداریم. بهخصوص که میدانیم توجه به آسیبشناسی ادبیات دفاع مقدس بدون نظریهپردازی و تحلیل این ادبیات امکانپذیر نیست. این قضیه را زمانی میشود ملموستر دید که بدانیم در شکل و ظاهر ادبیات دفاع مقدس جریانی به نام سیاهنویسی هم در حال حیات است و بدون شناخت تفاوتها و شباهتهای این دو جریان شناخت ادبیات دفاعمقدس بسیار دشوار جلوه میکند.
یعنی قضیه سیاهنویسی تا این حد جدی و آسیبرسان است؟
با شکلگیری جریانات سیاهنویسي در ادبیات دفاع مقدس، این جریان نه تنها رشد پیدا کرده؛ بلکه متاسفانه بدل شده به جریانات جدی و حتی تلاش دارد خود را مبدل به جریان اصلی دفاع مقدس کند.
میتوانید توضیح دهید که این جریان از چه زمانی آغاز شده است؟
این فرآیند در طول سه دهه به صورت مستمر وجود داشته؛ یعنی اگر نخستین آثاری که در مورد دفاع مقدس توسط برخی از روشنفکران نوشته شد، مثل زمین سوخته و آثار دیگر را مرور کنیم، نوعی نگاه سکولار، عرفیگرا و تقدسگرا را در رویکرد این نویسندهها مییابیم که میتوانم بگویم دلیل این امر هم ریشههای سیاسی داشت، هم ریشههای اعتقادی. در حقیقت طیف شبهروشنفکر برای اینکه شکست و عقبماندگی خود را نسبت به حرکت مردمی و اسلامی جبران کند، تلاش کرد حقایق انقلاب و دفاع مقدس را وارونه جلوه دهد و این تجربه دینی را که تحت قالب حکومت اسلامی در آمده بود، یک تجربه شکستخورده به تصویر بکشد.
این را به طور کلی میگویید یا فقط در بستری به نام ادبیات انقلاب یا دفاع مقدس؟
به هر حال دامنه این تلقی به ادبیات دفاع مقدس هم کشیده شد. به نظر میرسد در طول شکلگیری ادبیات داستانی دفاع مقدس که آن را ابتدا به نحوی متعهدانه شماری از رزمندگان و داوطلبان جنگ پدید آوردند، برخی از شبهات نظری ریشه گرفته از یکسری نظریههای ادبی و تئوری ادبیات عملا ذهن نویسندگان ادبیات متعهد دفاع مقدس را مشغول کرد و البته عوامل دیگری چون فضای ادبی، تجربههای گاه ناموفق در پرداخت درست واقعیات جنگ و نیز ضعف اعتقادی فردی برخی از نویسندگان متعهد عملا دست به دست هم داده و آن نویسندگان را کمکم نسبت به مواضع و دریافت خودشان نسبت به تقدس و نورانیت جنگ به تردید کشاندند؛ و یا اين که مجبورشان کردند به مصادیقی روی آورند که جزء تقدس مطرح نبود.
در این مورد میشود بیشتر توضیح دهید که چگونه نظریه ادبی میتواند باعث به بیراهه رفتن جریان اصیل ادبیات دفاعمقدس شده باشد؟
چنین نگرشی به دلیل برخورداری از نوعی نوآوری مجازی؛ به دلیل اینکه دفاع مقدس تقریبا در بین مردم و در نگاه حکومت و جمهوری اسلامی ماهیت نورانی داشته، پرداخت به برخی از استثناها نوعی هنجارشکنی تلقی میشد و جذابیت هنجارشکنی عملا حتی نویسندگان نوقلم ادبیات دفاع مقدس و جوانان جویای نام را هم به این سمت کشاند. چنین شد که این جریان غیراصیل و انحرافی و در بطن خود سکولار به ادبیات دفاع مقدس ما نفوذ کرد و البته نهتنها نفوذ کرد که حتی میشود گفت حرکت اصیل این جریان را هم تحتتأثیر خود قرار داد.
نمیخواهید مثال بزنید؟
مثالها روشن است. وقتی آثار اخیر چهرههایی که در دهه٦٠ ادبیات متعهد را پیش میبردند مشاهده میکنید، میبینید که درحال حاضر در نقطهای قرار گرفتهاند که نهتنها اثری از تقدس جنگ در آثارشان دیده نمیشود، بلکه بهصورت مستقیم ادعا میکنند که ضدجنگنویس هستند. اینجاست که میگویم آسیبشناسی و استخراج مبانی فکری این افراد که در آثارشان وجود دارد، گامی است که درنهایت به تئوری دفاع مقدس هم کمک و مرز مشخصی بین این ادبیات با ادبیات غرب یا ادبیات سکولار برقرار میکند.
آسیبشناسی ادبیات دفاع مقدس
فقط تولید کردهایم، بیتوجه به تحقیق و پژوهش...
مدام درباره ضرورتها، لزوم ادبیات دفاع مقدس، تقویت و حمایت از این ادبیات سخن گفته میشود. میتوانید بگویید برای تقویت ادبیات دفاع مقدس چه باید کرد؟
ادبیات دفاع مقدس پررونقترین و تاثیرگذارترین گونه ادبی در ادبیات معاصر ما بهشمار میآید. این مسأله دلایل متفاوت و نیز عوامل مختلفی دارد که در نفوذ و رونق آن موثرند. شاید در این بین مهمترین این عوامل تاثیری باشد که رویداد مهم و تاثیرگذار دفاع مقدس بر زندگی ما گذاشت و ادبیات ما هم درنهایت از آن تأثیر سود جست. اینکه چنین ادبیاتی با چنین اهمیتی باید تقویت شود، در آن شکی نیست، اما به نظر میرسد برای هر اتفاقی در این حوزه به روشنشدن چند مسأله نیاز داریم. درواقع اول باید گذشته ادبیات دفاع مقدس و تجربیاتی که در این حوزه بوده، شناخته شود. دوم باید تصویر کنونی آن را بشناسیم و سوم نیز اینکه افقی را برای آینده این ادبیات ترسیم کنیم. یعنی در حقیقت ما باید با لحاظ کردن تمام نقاط قوت و ضعف، استعدادها و ظرفیتها و موانعی که بر سر راه است، درصدد تقویت آن برآییم.
به نظرتان برای آسیبشناسی ادبیات دفاع مقدس باید به چه عوامل و عناصری پرداخت؟
ادبیات دفاع مقدس واجد ارکان مختلفی است: آیا ما در نظریهپردازی دفاع مقدس موفق بودهایم؟ آیا در تولید داستان ضعف داریم؟ در پرورش نویسنده یا انتشار آثار و مجموعه نشر ضعیفیم؟ آیا در تبلیغ، ترویج و معرفی و توزیع کتابهای دفاع مقدس ضعف داریم؟ در بررسی وضع ادبیات دفاع مقدس، پاسخ به این سوالها، نقاط ضعف را پیش روی ما نمایان میکند و نشان میدهد چقدر در بخشهای مختلف کار شده یا کار نشده است.
به نظرتان آیا فعالیتهای صورتگرفته، توازن لازم را داشته است؟
شواهد و قراین حاکی از این است که بیش از هر چیز در بخش تولید اثر کار کردهایم. درواقع نهادها و ارگانهای مختلف در این قضیه بیشتر به سمت تولید آثار داستانی رفتهاند. این رویکرد در دهههای اخیر، به معنای آن میتواند باشد که ما سوژه، تکنیک، تئوری و سایر ملزومات خلق آثار مطلوب را در این حوزه داریم و فقط نیازمند افرادی هستیم که این موضوعات را بنویسند و نوشتههایشان در قالب کتاب منتشر شود. به همین خاطر از تولید آثار حمایت و انتشار کتابهای زیادی به نویسندگان سفارش داده شده است. به عبارت دیگر، هدف ما در این حوزه، تولید بوده است.
این نمیتواند باعث غلبه کمیت بر کیفیت شود؟
قطعا؛ هم در تولید داستان و هم در تولید کمی داستان این قضیه را میبینیم و در مقابل پژوهش در این حوزه بسیار مهجور مانده است. از طرف دیگر در دانشگاههای ما هم توجهی به پژوهشهای ادبی در این حوزه نمیشود.
زندگی، علایق و سلایق
از آثار مستندنگار دفاع مقدس غفلت نکنید
آیا روزنامه میخوانید و اخبار روز را دنبال میکنید؟
البته حوزه مطالعاتی من بیشتر مرتبط با مباحث نظری - ادبی بوده و فقط نیمساعت از روز را به خبر اختصاص میدهم و طبعا اخبار کتاب که گویای اتفاقات افتاده در حوزه ادبی کشور است برای من جالب است.
در مواقع دلتنگی چه میکنید؟
مطالعه برخی از کتابها میتواند تا حد زیادی فضای ذهنی و شرایط روحی ما را تغییر دهد.
زمینه مورد علاقه مطالعاتی؟
خیلی سخت میتوان توضیح داد، اما بیشتر سعی در مطالعه آثار دفاع مقدس دارم.
زندگی بدون قلم و کتاب را چطور تعریف میکنید؟
قطعا بدون قلم، کتاب و دانش بُعد مهمی از زندگی آدم مفقود میماند و مطالعه ملازم با رشد و تعالی فردی و اجتماعی است.
تا حالا شده که دچار یأس فلسفی در مورد خواندن و نوشتن شوید؟
چنین مواردی در جامعه ما جایی ندارند. اینقدر تکیهگاه برای امید به رحمت الهی وجود دارد که یأس فلسفی به سراغ ما نیاید. یأس فلسفی متعلق به بیسی از بدنه فرهنگی غرب است و در جمهوری اسلامی ایران کاربردی ندارد.
گرانبهاترین کتابی که میشناسید؟
گرانبهاترین کتاب قطعا کتاب وحی است زیرا هیچ کلام انسانی به وحی نمیرسد.
قشنگترین کتابی که خواندهاید؟
همان کتاب وحی که نماد زیباییهاست.
چه کتاب یا کتابهایی را برای خواندن توصیه میکنید؟
برای کسانی که به ادبیات داستانی علاقهمندند توصیه میکنم که از آثار مستندنگار دفاع مقدس غفلت نکنند و خودشان را از مطالعه این آثار محروم نکنند.
در زمینه انقلاب و دفاع مقدس کار کدام نویسندهها را میپسندید؟
در حوزه ادبیات داستانی افراد قابل توجهی هستند که کتابهایشان را باید خواند. به نظر من حیف است که کتابهای کسانی چون جلال آل احمد، دکتر شریعتی، نهجالبلاغه ترجمه شهیدی، محمود حکیمی، محمدرضا سرشار، محمد میرکیانی و رضا امیرخانی را نام نبریم.
آیا تا به امروز کتابی از شما به زبانهای دیگر ترجمه شده است؟
ما باید از ترجمه آثارمان استقبال کنیم حتی اگر توجهی به حقوق معنوی ما نشود، زیرا ترجمه آثار ما به معنای سرمایهگذاری فرهنگی است و کپیرایت چندان مهم نیست. ما عموما مصرفکنندهایم، نه تولیدکننده؛ لذا اگر بخواهیم به این فکر کنیم که در عرصه کپیرایت چیزی به ما داده نمیشود، فکری خام است و باید برای ترجمه آثارمان سرمایهگذاری کنیم.
شماری از آثار نویسنده
انجمن مخفی
بیان داستانی و استفاده از رمان برای بررسی تاریخ از روشهایی است که هر چند در ایران کمسابقه است، اما در کشورهای اروپایی، روسیه، آمریکا و حتی کشورهای شرق آسیا شناخته شده و متداول بوده و هست. به عبارت دیگر، رمانهای سیاسی و اجتماعی بسیاری را پس از پیروزی انقلاب کبیر فرانسه و انقلاب روسیه میتوان برشمرد که با وجود ظاهر داستانی، به علت پرداختن به مباحث عمده سیاسی و بیان منسجم و کمنظیر از اجتماع و حوادث سیاسی، اجتماعی، یکی از منابع تحقیق پژوهشگران تاریخ محسوب میشوند؛ مثل رمان جنگ و صلح. انجمن مخفی هم یکی از این نوع کتابهاست.
بیاسمی
در بیاسمی داستان یک اعزام روایت شده که برای عملیات بزرگ صورت گرفته است. تمام موقعیت داستان در یک قطار رخ میدهد. شخصیت اصلی مسافر این قطار است که در پی گمشدهای است. ادبیات دفاع مقدس به کارهای خلاقه و نظریهپردازی نیاز دارد. داستان ١٣٦ صفحهای بیاسمی به جنبههای معارفی و حکمی دفاع مقدس میپردازد.
جستاری در اصطلاحشناسی و مبانی ادبیات داستانی دفاع مقدس
پژوهش حاضر، نتیجه تلاشهای احمد شاکری در گروه ادبیات اندیشه پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی است که در بخشهایی چون زمینه و گستره گونهشناسی ادبیات داستانی دفاع مقدس، زمینه و گستره گونهشناسی ادبیات داستانی دفاع مقدس و مقوله تاریخ، گونهشناسی موضوعی و مضمونی ادبیات داستانی دفاع مقدس، تقدس، امر مقوم گونه ادبیات داستانی دفاع مقدس و... سامان یافته است.
عریان در برابر باد
رمان عریان در برابر باد، داستان نوجوانی است که در روستای مرزی در کردستان زندگی میکند. این نوجوان از رازی درباره شهادت عدهای در دوران دفاع مقدس اطلاع یافته و اطرافیانش درگیر گرهگشایی از این راز میشوند.
مردارخوار
مردارخوار روایت چهار رزمنده با نامهای حسن، داوود، عباس و رضاست. حسن فرمانده دسته، داوود بیسیمچی، عباس پیک و رضا روضهخوان دسته است. آنها سه روز است که در سنگر بیآب و غذا ماندهاند. این درحالی است که موشی مردارهای بسیاری را میخورد و این امر رزمندگان را میآزارد. آنها نیز موش را در جعبهای زندانی میکنند. حسن در بخشی از مکالمات خود به یکی از دوستانش میگوید: جنگ، طبیعت همهرو عوض میکند. من و تو میشیم سرباز، موش هم میشه مردارخوار. سرانجام زمانی که حسن قصد کشتن موش را دارد با شنیدن صدای شیخ...
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com