گروه سینما و تلویزیون: هیئت معرفی فیلم ایرانی به فرهنگستان علوم و هنرهای سینمایی، فهرست کوتاه ١٠ فیلمی را که برای بررسی بیشتر در نظر گرفته است، منتشر کرد.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از روزنامه شرق، نتایج بررسی فیلمهایی که در یکسال اخیر به نمایش عمومی درآمدهاند فهرست ١٠تایی فیلمهایی است که از نگاه هيئت انتخاب فیلم به آکادمی اسکار، شامل سیروس الوند (کارگردان)، مجید انتظامی (آهنگساز)، محمد بزرگنیا (کارگردان)، کمالتبریزی (کارگردان)، سیدجمال ساداتیان (تهیهکننده)، رسول صدرعاملی (کارگردان)، جواد طوسی (منتقد)، رضا کیانیان (بازیگر) و امیر اسفندیاری (معاون بینالملل بنیاد سینمایی فارابی) اینها هستند: «برادرم خسرو»، به کارگردانی احسان بیگلری، «بیست و یک روز بعد»، ساخته سیدمحمدرضا خردمندان، «خانهای در خیابان چهلویکم»، به کارگردانی حمیدرضا قربانی، «رگ خواب»، ساخته حمید نعمتالله، «لاک قرمز»، به کارگردانی سیدجمال سیدحاتمی، «ماجرای نیمروز»، ساخته محمدحسین مهدویان، «مالاریا»، به کارگردانی پرویز شهبازی، «نفس»، ساخته نرگس آبیار، «وارونگی»، به کارگردانی بهنام بهزادی و «ویلاییها» به کارگردانی منیر قیدی.
«علیرضا تابش»، مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی، در نخستین نشست این هيئت ضمن خوشامدگویی به اعضا و اشاره به پیچیدگیهایی که در تشکیل این هيئت وجود دارد، گفت: «طبق روال هرساله، نامهای به ریاست سازمان سینمایی درخصوص نحوه تشکیل هيئت ارسال شد و در مکاتباتی جداگانه، فهرست نمایندگان پیشنهادی از خانه سینما و فهرست فیلمهای برنامه اکران در فاصله مقرر یکساله از معاونت ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی درخواست شد». او ادامه داد: «با توجه به آنکه اعضای هيئت میبایست در فیلمهای فهرست برنامه اکران ذینفع به حساب نیایند، این روند کمی طولانی میشود. از سوی دیگر، تمایل سازمان سینمایی و بنیاد فارابی برای اینکه نمایندگان خود را از میان سینماگران نامآشنا برگزینند، مسببی برای تعامل بهتر و کاملتر با خانه سینما محسوب میشود».او افزود: «با وجود معرفی فیلم برای رقابت در رشته بهترین فیلم خارجیزبان از سال ۱۹۵۷، به سه نامزدی اسکار در این رشته دست پیدا کرده و سینمای نوین ایران در ٢٢ سال اخیر که به شکلی منظم نماینده خود را به فرهنگستان معرفی کرده، دو جایزه و یک نامزدی در این رشته به دست آورده است».مدیرعامل این بنیاد اظهار كرد: «سابقه معرفی فیلمهای شایستهای که در رویدادهای داخلی و بینالمللی آبرومند و موفق بودهاند، در این موفقیتهای جهانی نقشی بسزا داشته است».
فیلمهایی در سطح یکدیگر
احمد طالبینژاد، منتقد سینما، درباره پروسه انتخاب فیلم ایرانی برای حضور در آکادمی اسکار به «شرق» گفت: «نکتهای در مورد معرفی فیلم به آکادمی اسکار وجود دارد؛ اینکه اسکار با جشنواره فیلم فجر، یا جشنواره دفاع مقدس و... تفاوت دارد. واقعیت این است که اسکار جشنواره نیست و رقابتی است در سینمای حرفهای دنیا و در این پروسه در بخش فیلمهای خارجیزبان فیلمها از سراسر دنیا با هم رقابت میکنند».
او ادامه داد: «قطعا در وهله اول فیلمها باید از استانداردی برخوردار باشند و از طرف دیگر معرف فرهنگ سرزمینشان باشند و از همه اینها مهمتر این است که پخشکننده خارجی فیلم آنقدر نفوذ و قدرت داشته باشد که بتواند فیلم را بهدرستی معرفی کند و قدرت عرضه فیلم را داشته باشد».طالبینژاد در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: «به نظر میرسد برخی فیلمها بنا بر مصالح خاصی انتخاب شدهاند و باز هم تأکید میکنم که انتخاب فیلم برای آکادمی اسکار با سایر جشنوارههای سینمایی؛ مثل جشنواره دفاع مقدس یا مقاومت و... متفاوت است، اما در مورد فهرست ١٠تایی که رسانهای شده است باید بگویم نگاه منِ منتقد با اعضای آکادمی متفاوت است. اعضای آکادمی اسکار منتقد نیستند و درک آنها از سینما ماورای چیزی است که ما داریم و معیار، معیار سینمای حرفهای است و با جشنوارههای دنیا نیز متفاوت است و در مورد فیلمهایی که در فهرست ابتدایی هيئت انتخاب فیلم برای اسکار آمده است تنها میتوان گفت که این فیلمها همگی در سطح هم هستند».
دولکو: هیچکدام از فیلمها شانسی ندارند
شاهرخ دولکو، دیگر منتقد سینما گفت: «با احترام به تمامی دوستانی که فیلمهایشان در این فهرست هست، باید گفت از نظر من هیچکدام از فیلمها شانسی در اسکار نخواهند داشت. انتخاب اعضای کمیته معرفی فیلم به آکادمی اسکار درست بوده و با توجه به گزینههای اعلامشده کارشان را درست انجام دادهاند و به نسبت سایر تولیدات، فیلمهای معرفیشده فیلمهای بهتری هستند».او ادامه داد: «اما سابقه اسکار نشان داده است، درامهای قوی و پرداختهای مبتکرانه، نو و جذاب اهمیت ویژهای در آکادمی اسکار دارد و این ١٠ فیلم متأسفانه در این موقعیت نیستند».
باز هم انتخابهای دقیقهنودی
همیشه پیش از اعلام فهرست کوتاه ١٠ فیلم برای معرفی به آکادمی اسکار، گمانهزنیهایی در مورد اینکه کدام فیلم قابلیت نامزدی این بخش را دارد میشود. فارغ از بضاعت سینمای ایران، همین نکته که دقیقا تنها چند هفته مانده به اعلام نامزدهای موردنظر و در نهایت فیلمی که باید بهعنوان نماینده ایران در آکادمی اسکار حضور داشته باشد، بحث و نظرها آغاز میشود. با توجه به اینکه با نگاه به ظرفیت یکساله سینمای ایران میتوان مدتزمان بیشتری را به این انتخاب اختصاص داد.
پروسه انتخاب فیلم برای آکادمی اسکار در تمامی کشورها کموبیش یکسان است و شاید با اندکی تفاوت، برخی کشورها برنده جایزه ملی کشورشان را شایسته حضور در این رقابت میبینند و برخی کشورها از جمله دانمارک انستیتو فیلم، گزینهای را برای معرفی انتخاب میکند، اما تفاوت انتخاب فیلم برای معرفی به آکادمی اسکار در ایران با سایر کشورها زمانبندی محدودی است که همهچیز به هفتههای آخر منتهی میشود.بخش غيرانگليسيزبان جوايز اسكار يكي از جذابترين بخشهاي جوايز اسكار است و فيلمهاي بلندي كه خارج از آمريكا توليد شده باشند و ديالوگهاي بهكاررفته در آنها عمدتا غيرانگليسي باشند، مجاز به رقابت در آن هستند. بااينهمه بايد چند روز ديگر منتظر خبرهاي بعدي شورا ماند تا نام نماينده ايران در سالن كداكتئاتر به صورت رسمي اعلام شود.
گفتوگو با خسرو دهقان ، منتقد
پرستیژ «اسکار» برای سینما نان نمیشود
خسرو دهقان، تدوینگر و منتقد سینمای ایران، نمیخواهد یک فيلم از میان ١٠ فیلم برگزیده خانه سینما و بنیاد فارابی را انتخاب کند چون معتقد است باید فیلمی انتخاب شود که با ملاک و معیارهای اسکاریها همخوانی داشته باشد. در این گفتوگو این قضیه را بیشتر برایمان میشکافد:
از میان ١٠ فیلم برگزیده ازسوي هیئت انتخاب خانه سینما و بنیاد فارابی كدام يك را انتخاب ميكنيد؟
انتخابی ندارم.
درباره این ١٠ فیلم چه نظری دارید، كدام به اسکار معرفی بشود بهتر است؟
در کل و واقعا از کوزه همان برون تراود که در اوست و اینها عجیبوغریب نیستند بلکه سینمای ایران همین است که این ١٠ فیلم را از میان آن انتخاب کردهاند که چندان هم عجیبوغریب نیست بلکه این همان ظرفیت سینمای ماست و البته روزگاری باید درباره اهمیت سینمای مستند و کوتاه گفت که بحث دیگری است و ما در این زمینهها فیلمهای با ارزشی داریم.
نظرتان درباره انتخاب یکی از ١٠ تا؟
خودم نظر مشخصی ندارم اما درباره انتخاب فیلم برای اسکار معتقدم که باید خیلی مراقب باشند و چندان دنبال ارزش و معیار اینجایی نباشند که کدام فیلم خوب و بد یا با ارزش و بیارزش است و این درست مثل عملکرد صاحب رستوران و آشپزی است که غذا را برای خودشان طبخ نمیکنند بلکه غذا را برای مشتری میپزند و ذائقه مشتری برایشان خیلی اهمیت دارد و الان هم باید دید آن طرف به اسکار چگونه نگاه میکنند و ملاک و معیارشان برای انتخاب اسکاریها چیست. الان نمیتوانیم شعار بدهیم که اسکار بد و نفرتانگیز است چون ضمن معرفی فیلم به اسکار داریم آن را هم تأیید میکنیم و برای همین متلکگفتن درست نیست بنابراین دقیق بشویم که ذائقه آنها را برای انتخابمان در نظر بگیریم.
کیفیت و ارزشمندی فیلمها از نظر من و شما برای آنها ملاک نیست و الان خانه سینما نمیتواند بنابر نظر سلیقهایاش کاری را معرفی کند بلکه باید بنابر ذائقه خود اسکار فیلم برگزیدهاش را به آنها معرفی کند و بهقولمعروف باید این علف به دهان بزی شیرین بیاید و ما طوری سرویس بدهیم که رضایت آنها را جلب کنیم.
بنابراین چه پیشنهاد کلی دارید؟
به نظرم آنها از ملودرامهای انسانی بیشتر خوششان میآید و اگر در فیلمی گرفتاریها و بلایا و انسانیشدن وضعیت بیشتر رعایت شده باشد، این ملودرامها خیلی باب طبع آنهاست و با خواست و میل اسکاریها سر سازگاری بیشتری دارد.
با توجه به اینکه سینمای ایران برای دو بار در اسکار برگزیده شده، آیا از اين به بعد باید با حساسیت بیشتری فیلمهایمان را به اسکار معرفی کنیم؟
سینمای ایران - خوب یا بد، درست یا غلط- بخشی از جشنوارههای جهانی است و در ویترین آنها یک جایی برای سینمای ایران باز است، سینمای ایران دو، سه دهه است که در این بازار و تشکیلات جشنوارهای در سراسر عالم حضور دارد و درست مثل ویترین بقالی میماند که از این متاع و مارک هم دستکم یک قلم باید داشته باشند.
آیا سینمای ما آنقدر پیشرفت کرده که بگوییم با معیارهای جهانی داریم فیلم تولید میکنیم؟
تنها نکته این است که بگویم انتخاب و جایزه خوب است و درست مثل فوتبال، والیبال، المپیاد ریاضی و شطرنج و مانند اینهاست که فیلمهایی از ایران برگزیده میشوند و این موفقیت مایه سربلندی و خوشحالی میشود و مثل این میماند که فلان پسرخاله در کنکور قبول شده و برای موفقیتش باید جشن گرفت و بهقولمعروف از چریدن این گوسفند دنبهاش کو؟ شاید چند دلار و پوند وارد ایران بشود اما این بیشتر در حد جلب پرستیژ است و نه اینکه به چرخه کلی سینمای ما کمک بکند.
یعنی چندان سود کلانی برای سینمای ما نداشته؟
فقط در حد آوردن پرستیژ است و ما نمیتوانیم با این پرستیژ به نانوایی برویم و نان بخریم شاید نانوا به شما احترام بگذارد اما به شما نان نمیدهد.
درواقع این پرستیژ باعث سربلندی است و با پوشیدن کت و شلوار نو نمیشود که نان و خرج زن و بچه را تأمین کرد و الان کسی مهندس باشد و شب که به خانه برود باید با نان سنگک و هندوانه برود که همسرش تحویل بگیرد وگرنه پز مهندسبودن که نان نمیشود.
منظورتان این است این جوایز و جشنوارهها کمکی به چرخه اقتصادی ما نکردهاند؟
منظورم تکنولوژی، صنعت و درکل سینماست چون سینما هزینهبر است و یک فیلم کمش در حدود یک میلیارد هزینه میبرد و مثل شعر نیست که شاعر با قلم و چهار ورق کاغذ و تخیلش مینشیند و شعرش را میگوید. فکر میکنم اقتصاد سینما و چرخه سینما و سالنداری نیازمند بسیاری از چیزهاست که از طریق حضور در این جشنوارهها هیچ یک از اینها متحول نشدهاند و امکاناتی به سینمای ما افزوده نشده است. بنابراین پرستیژ کافی نیست.
آیا پیشنهادی دارید برای اینکه موازنهای برقرار بشود و ضمن رفتن به جشنوارهها امکانات سینمایی ما نیز توسعه بیابد؟
نه، من هم ماندهام چون خودم هم پاسخی برایش ندارم و فکر نمیکنم موازنهای هم انجام بشود و فقط میدانم نباید به پرستیژ اکتفا کنیم چون باید دنبال چیزهایی باشیم که دستمان را بگیرد و بتوانیم سینمای توسعهیافتهای داشته باشیم.
و درباره اسکار؟
انتخاب برای اسکار کار آسانی نیست بلکه خیلی هم سخت است و این مثل معادلهای است که نمیشود بهدرستی حلش کرد؛ اما پیشنهادم؛ الگویی را معرفی کردم که در آن درنظرگرفتن ذائقه اسکاریها باید ملاک و معیار باشد و اینکه ما بگوییم این فیلم خوب یا بد است و اصولگرا و اصلاحطلب چنین میگویند، اصلا برای آنها مهم نیست. باید فیلمی را بفرستیم که آنها خوششان بیاید.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com