گروه فرهنگ و هنر: در یادداشت پیش رو که سید محسن عبداللهی پیرامون روز ملی سینما و رابطه میام سینما و مردم نگاشته، نگارنده معتقد است: دوستان سینماگر می گویند که مشکلات را بازگو می کنند. کسی هم منکر این امر نیست. اما آیا مردم ایران هیچ دلخوشی ای ندارند؟! واقعا صفر تا صد زندگی ایرانیان سیاه و بدون کمترین رنگی است؟! یعنی آن افرادی که در سینما می بینیم فقط مشکلات دارند و دائما عبوس هستند و شکسته و عصبی و بد دهن؟!
به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت به شرح زیر است:
هنر _ صنعت سینما بی شک تاثیرگزارترین رسانه جهانی است. رسانه ای که آینه تمام نمای جوامع است و در عین حال که می تواند نقش یک آینه بزرگ را ایفا کند, می تواند به رویاها و آرزوهای مردم جامه واقعیت بپوشاند. علاوه بر آن از این صنعت می توان به عنوان ابزاری مهم برای تاثیرگزاری فرهنگی و اهداف سیاسی و اقتصادی و اجتماعی بسیاری استفاده کرد. سینما در ایران نیز از دیرباز مورد توجه مردم بوده است و هر زمان که مردم احساس قرابت با فیلم ها و شخصیت ها و موقعیت های نمایش داده شده در فیلم ها داشته اند, گیشه پر فروشی را شاهد بوده ایم و مردم با شوق فراوان از فیلم ها استقبال کرده اند. اما هر جا که مردم فاصله را حس کرده اند و خود را بر پرده نقره ای نیافته اند, با سینما قهر کرده اند.
در همه مقالات و برنامه های سینمایی و مصاحبه هایی که اهالی سینما شرکت می کنند, همگی از مردم توقع دارند که از سینما حمایت کنند و به سالن ها بروند و پول بدهند و بلیت بخرند و فیلم را در سینما تماشا کنند. اما گویا یادشان رفته است که مردم هم انتظاراتی دارند و باید انتظارات آن ها نیز برآورده شود. مردم توقع دارند که خود را بر پرده سینما ببینند. البته سینماگران مدعی هستند که در فیلم های بی اندازه تلخ و سیاه خود در حال نمایش زندگی و معضلات مردم هستند اما مشکل اصلی هم دقیقا اینجاست که اصلا مردم در این فیلم ها دیده نمی شوند.
به بیان بهتر هدف مردم نیستند بلکه هدف جشنواره های خارجی هستند که فیلم سازان ما برای آن ها فیلم می سازند و قاعدتا می بایست به سراغ موضوعاتی تلخ و سیاه بروند. برای این امر نیز مجموعه ای از بدبختی ها را در یک کپسول به نام فیلم می گنجانند که هیچ نقطه امیدی در آن پیدا نمی شود. نتیجه می شود یک فیلم سیاه که همان مردم نیز حاضر نیستند آن را تماشا کنند و به جای تایید مردم, چند جایزه بین المللی برای نشان دادن بدترین تصویر از کشور خودشان نصیب فیلم سازان می شود. نوش جانشان اما این جوایز به درد نمی خورند. ذات هنر ارتباط برقرار کردن با مخاطبین است و تا زمانی که فیلمی را مردم نپسندند, اگر هزار جایزه خارجی معتبر نیز دریافت بکند به کار نمی آید.
دوستان سینماگر می گویند که مشکلات را بازگو می کنند. کسی هم منکر این امر نیست. اما آیا مردم ایران هیچ دلخوشی ای ندارند؟! واقعا صفر تا صد زندگی ایرانیان سیاه و بدون کمترین رنگی است؟! یعنی آن افرادی که در سینما می بینیم فقط مشکلات دارند و دائما عبوس هستند و شکسته و عصبی و بد دهن؟! در سینمای روشنفکری اروپایی که گرایشات سوسیالیستی داشته نیز شاهد این حجم از تلخی بی پایان و بی دلیل نبوده ایم. آن تلخی اگر با نقطه های شیرین و حتی طنز همراه نباشد, بی شک مردم آن فیلم را پس می زنند. در ضمن دوستان فقط سراغ چند موضوع خاص می روند.
واقعا اگر دغدغه مردم در اذهان این عزیزان وجود داشت تنها به چند مورد پرداخته نمی شد و همه مشکلات مردم بازگو می شد. اما امروز در سینمای ایران مشکلات دو قشر خاص و آن هم چند معضل تکراری مطرح می شود. بررسی موضوعات فیلم ها ما را به فکر فرو می برد که آیا به غیر از دو قشر مرفه و متوسط رو به بالا و قشر فقیر بی هویت و بی فرهنگ هیچ طبقه دیگری در جامعه ایرانی زندگی نمی کند؟! جدا از آن چرا تن فروشی و فحشا و تجاوز و خیانت و اعتیاد تا این اندازه مورد توجه هستند؟! جامعه ما موضوع دیگری ندارد؟! همه مسائل حل شده و فقط این چند معضل باقی مانده است؟! اصلا مگر چند درصد مردم ایران درگیر این موضوعات هستند؟!
بهتر نیست بگوییم که این فیلم ها از بخش کوچکی از جامعه ایران آن هم با تحریف بسیار برای جشنواره های جهت دار خارجی ساخته می شوند؟! جامعه ایران اقشار مختلفی را در خود جای داده است آن هم با قومیت های متفاوت که هر کدام فرهنگ خاص خود را دارند که همان فرهنگ های متفاوت موضوعات متفاوت و بسیار زیادی را برای کسانی که اهل کار برای مردم باشند فراهم می کنند. اصل کلام هم این است که مردم خود را در سینما ببینند. نه کسانی را که فقط بدبختی دارند یا از سر خوشی به سوی فساد قدم بر می دارند. لطفا در روز سینما رجعتی به صاحبان اصلی سینما یعنی مردم داشته باشید.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com