به گزارش بولتن نیوز، اوایل خرداد امسال مردی با حضور در شعبه سوم بازپرسی دادسرای ناحیه 34 تهران از دو جوان موتورسوار به اتهام سرقت گوشی تلفن همراهش شکایت کرد.
او به بازپرس قریب احمدزاده گفت: در خیابان در حال صحبت با تلفن همراهم بودم که موتورسواران چاقو به دست به من حمله کرده و با قاپیدن گوشیام فرار کردند.
تحقیقات ماموران اداره پنجم پلیس آگاهی تهران ادامه داشت تا اینکه با شکایتهای جدید روبهرو شدندکه نشان میداد چهار سارق موتورسوار با قمه و چاقو به رهگذران حمله کرده و با سرقت پول، گوشی تلفن همراه و طلاهایشان متواری شدهاند. این در حالی بود که چهار مغازهدار هم با حضور در پلیس آگاهی شکایت کردند چند جوان که سلاح کلت و چاقو به دست داشتهاند به مغازههای آنها دستبرد زده و پول داخل مغازهها را سرقت کردهاند.
جستوجوها برای یافتن اعضای این باند چهار نفره ادامه داشت تا اینکه رد پای آنها در اسلامشهر بهدست آمد و دو روز پیش هر چهار نفرشان که 20 ساله بودند، بازداشت و به چهار فقره دزدی مسلحانه مغازه و 23 فقره سرقت و زورگیری در پایتخت اعتراف کردند و روانه بازداشتگاه پلیس شدند.
برای معروف شدن، سارق مسلح شدم
مجید 20 ساله با جثه ریزخود باند سرقت مسلحانه را هدایت میکرد و به قیافهاش نمیآید سرکرده یک باند سرقت خشن باشد. او در گفتوگو با جامجم از سرقتهایشان گفت که در ادامه میخوانید.
قبل از دزدیها چه میکردی؟
بعد از فوت پدرم من نانآور خانه بودم و دو سال در مغازه قصابی شاگردی میکردم.
از دوستی با همدستانت بگو؟
با آنها در یک محله زندگی میکردیم. شبها در پارک با هم بودیم و همین باعث دوستی بیشترمان و تشکیل باندی شد که من رئیس آن بودم. من دو سال پیش یک سلاح کلت به مبلغ 600 هزار تومان خریدم و در خانه از آن نگهداری میکردم. وقتی از این موضوع مطلع شدند خواستند در همه سرقتها به عنوان رئیس همراهشان باشم.
از نحوه سرقتها بگو؟
در زورگیری و سرقتهای خیابانی، دو به دو سوارموتورهایمان میشدیم و با گشتزنی در خیابان و شناسایی طعمهها، آنها را با چاقو و قمه تهدید میکردیم و پول، طلا و گوشی تلفن همراهشان را دزدیده و در صورت مقاومت آنها را روی زمین کشانده و فرار میکردیم.
سرقت مغازهها چطور بود؟
یک نفر در خیابان میایستاد و بقیه در حالی که با پارچه صورتهایمان را پوشانده بودیم، وارد مغازه میشدیم و افراد حاضر را به مرگ تهدید کرده و بعداز دو دقیقه، با برداشتن پولها فرار میکردیم. فقط در پنجمین سرقت مسلحانه مغازه در سعادتآباد تهران مغازهدار با ما درگیر شد که ناکام مانده و از ترس فرار کردیم.
سهم تو از پولهای دزدی چقدر شد؟
هر زورگیری 200 هزار تومان. البته در سرقتهای مسلحانه از مغازهها بیشتر از این مبالغ گیرمان میآمد.
انگیزهات از دزدیها چه بود؟
قسط خانهمان چند ماهی عقب افتاده و سه میلیون تومان به بانک بدهکار بودیم که با پولهای دزدی بخشی از این بدهیها را دادم. دوست داشتم با ارتکاب این سرقتها نام خود را در محلهمان به سر زبانها بیندازم تا همه خلافکارها از من حساب ببرند و معروف شوم. اما فقط آبروی خانوادهام را با این کارها بردم.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com