به گزارش بولتن نیوز، روزهای ابتدایی شروع آموزش ردیفهای سازی در خدمت آقای رضا پرویززاده (از ردیفدانان جوان) بودم. ایشان تأکید و سختگیری خاصی بر نحوه نشستن و نوع مضرابزدنم داشتند و ازجمله تمریناتم نشستن روبهروی آینه و دیدن مضرابزدن و نحوه استایل بدنم بود.
ماحصل این سختگیریها را وقتی دیدم که نزد استاد علیزاده با تحسین ایشان از نوع مضرابزدنم روبهرو شدم. نخستین برداشتم از تأکیدات استادم این بود میبایست در هنگام نواختن ساکن و بدون هیچ حرکت اضافهای بنشینم، ولی وقتی هنگام نواختن آقای پرویززاده به چهره و نوع نواختنشان نگاه کردم، پی بردم منظورشان بیشتر برای چهره نازیبایی است که برخی از نوازندگان هنگام نواختنشان دارند. (مثل کجکردن دهان و بیرونآوردن زبان و...). از آن روزگار مدتی گذشته است و دیدار آقای پرویززاده و بهرهبردن از مکتب استاد حسین علیزاده با مشغلههای امروزی برایم چیزی شبیه آرزو شده است، حال دیگر نواختن ساز برایم در گوشهای نه برای تمرین، بلکه بیشتر برای حال دلم است.
بر حسب علاقه همیشه اخبار موسیقی مرا به سوی خود میکشاند و دراینبین از هر نوع خبر موسیقایی استقبال میکنم. در انتهای فصل تابستان هستیم و بازار کنسرتهای تابستانی گرمِ گرم است، بهجرئت میتوان اسم همه اهالی موسیقی از هر سبکی با هر تجربهای را مشاهده کرد که فارغ از ژانر اجرایشان به این بازار رونق دادهاند. در این میان کیهان کلهر نیز به همراه رامبرانت تریو در چند شب متوالی در تالار وزارت کشور کنسرت دارند و از فروش بلیتها میتوان دریافت با استقبال خوبی هم روبهرو شده است.
ورای نوازندگی حرفهای و بیحرف و حدیث کلهر که دلیل عمدهای از این استقبال است، باید به شیداییاش در نوازندگی نیز اشاره کرد. کافی است به حرکات کلهر هنگام آرشهکشیدن نگاه کنید تا ناخودآگاه همه ذهنتان به دنبال حرکاتش با نوایش همراه شود. گویی کلهر با تمامی اجزای بدنش مینوازد و این ویژگی در دنیای امروز که همه به ارتباطگیری از طریق «زبان بدن» یا «Body Language» باورمندی خاصی دارند، تعیینکننده است.
کمانچه در دستان کلهر تنها نقش یک ساز را ندارد، بلکه بهعنوان یک بازیگر ایفای نقش میکند تا حس لذتبردن را در چهرههای مشتاق تماشاگران کنسرت به وجود آورد. این همان عنصری است که در همه جای جهان متوجه کنسرتهای وی است و برای اجراهایش ارزش قائلاند! به این نکته باید اشاره کنم که لذتبردن از یک کار هنری از مهمترین عوامل تأثیرگذار در بازکشاندن مخاطبان به یک اجرای هنری است و کیهان کلهر به وجهی تام، این ویژگی را دارد که اجرایش به مخاطب لذت شنیدن میبخشد.
فرازوفرودهای ملودیک، نوانسها و درک فرمال آثار ازجمله شاخصههای قابل توجه اجراهایی است که از کلهر شاهدیم، کلهری که نشان داد امروز هم میتوان تنها با نواختن موسیقی مقامی و ردیفی، موسیقی ایران را جهانی کرد؛ همان موسیقیای که پایهاش بر معرفت شرقی و هوشیاری است. اکثر مواقع کلهر قسمتی را از گوشههای موسیقی ایرانی انتخاب میکند که برای مخاطب خارجی نیز جذاب است بدین معنی که «تکههایی» از موسیقی ایرانی را بر بستری از موسیقی دیگر همراه میکند.
اما نکته دیگری که درباره تقریبا تمام اجراهای او باید گفت نوعی تکنیکینوازی است که نشاندهنده تبحر و چیرهدستی وی است که در یکی از متداولترین اشکال خود، به صورت نوازندگی با سرعت بسیار بالا نمود پیدا میکند. از رموز توفیق کلهر در ابعاد جهانی را باید در همین نواختن تکنیکی و البته بروز عاطفی-احساسی جستوجو کرد که هنگام نواختن، هر بیننده و شنوندهای را تحتتأثیر قرار میدهد.
یکی از دوستانم درباره استاد فرشچیان میگفت که چهره استاد شبیه مینیاتور است و این مثال را میتوان درباره کلهر نیز به کار برد و گفت کلهر هم غیر از نوای کمانچهاش نیست. او هنگام نواختنش، از هر امکان ساز حتی نواختن بر دسته ساز هم استفاده میکند تا بتواند احساس خود را بروز دهد، در همین نوع رابطه او با ساز نهفته است؛ گویی نوعی معاشقه و مشاعره بین او و سازش جاری است و در یک مکالمه معنوی حظ بصری منحصربهفردی را به شنونده انتقال میدهند. مجموع این ویژگیهاست در اجرای کلهر که مخاطبانش از آن بهعنوان «لذت شنیدن» یاد میکنند.
برخلاف اغلب اجراهای دیگر موسیقی سنتی و تکنوازیای که مخاطب میتواند در صحنه کنسرت چشم ببندد و اجرا را بشنود، اجرای بداههنوازی کلهر دیدنی و شنیدنی است و مخاطب باید علاوه بر گوش، چشمهایی دیگر هم قرض کند تا بتواند حرکات احساسی این نوازنده توانا را که با صدای سازش حل شده است، به گوش جان بسپارد. سیدابوالحسن مختاباد درباره یکی از اجراهای کیهان کلهر چنین گفت: «از چهره و فیگور و موها و حتی سبیل آقای کلهر که آدمی را دقیقا به یاد چهرههای اساطیری منطقه کرمانشاه میاندازد، تا شورمندی خاصی که در نوازندگی و بروز احساسات دارد کنسرتهای کلهر حالوهوای خودش را دارد.
استاد آنقدر در هوای سازش است که به نظر گاهی فراموش میکند اینجا کنسرت است و استیج. سازش را در آغوش کشیده و معاشقه میکند. روی دو زانو نشسته و آرشه بر قلب مخاطب میکشد؛ گاهی نرم، گاهی تند و گاهی چنان ملتهب که سرش با حرکت آرشه میآید و میرود. صدای ساز استاد کلهر فقط از سیمها و آرشه نبود، بلکه موسیقی زیبا را با بدنه ساز و پایه پایینش شنیدیم. گویی هر چیز که دست هنرمند در آن دخیل است صدایی دارد ماورایی. استاد با سازش همدمی بود عاشقانه که دلبریشان دل از ما میربود». درواقع کلهر را میتوان از معدود بازیگران خوب صحنه موسیقی ایران به شمار آورد که تنها با دو دستش ساز نمیزند، بلکه گویی تمامی بدنش ساز میزند و مخاطبش را با رؤیایی همراه میکند که نه این جهانی است.
منبع: روزنامه شرق
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com