گروه فرهنگ و هنر: شهاب الدین یحیی ابن حبش بن امیرک ابوالفتوح سهروردی، ملقب به شهابالدین، شیخ اشراق، شیخ مقتول و شیخ شهید ، فیلسوف نامدار ایرانی اهل قیدار از استان زنجان ایران است.
بخشی از زندگی شهابالدین سهروردی
به گزارش بولتن نیوز، شهابالدین سهروردی در سال ۵۴۹ هجری قمری/۱۱۵۵ میلادی در دهکده سهرورد از توابع شهرستان خدابنده واقع در استان زنجان ایران متولد شد. سهروردی تحصیلات مقدماتی را که شامل حکمت، منطق و اصول فقه بود در نزد مجدالدین جیلی استادِ فخر رازی در مراغه آموخت و در علوم حکمی و فلسفی سرآمد شد و بقوت ذکا، وحدت ذهن و نیک اندیشی بر بسیاری از علوم اطلاع یافت.
شیخ شهابالدین سهروردی کسی است که مکتب فلسفی اشراق را بوجود آورد که بعد از مرگش وسعت یافت. سهروردی نظریه خود را در اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم ارائه کرد. سهروردی را رهبر افلاطونیان جهان اسلام لقب دادهاند. او خود فلسفهاش را حکمت اشراق نامیده بود که به معنای درخشندگی و برآمدن آفتاب است و اقوام لاتین آن را aurora consurgens نام نهادهاند.
اما این تفکر فلسفه خاص افلاطونی نیست و در آن آرای افلاطون و ارسطو و نوافلاطونیان و زرتشت و هرمس و اسطوره تحوت و آرای نخستین صوفیان مسلمان در هم آمیخته است. مکتب سهروردی هم فلسفه هست و هم نیست. فلسفه است از این جهت که به عقل اعتقاد دارد، اما عقل را تنها مرجع شناخت نمیداند. عرفان است از این نظر که کشف و شهود و اشراق را شریف ترین و بلندمرتبه ترین مرحله شناخت میشناسد.
کتاب حکمه الاشراق مهم ترین اثر فلسفی سهروردی در واقع به نظریهٔ ابن سینا برای تاسیس حکمت مشرقی جامهٔ عمل پوشاند. او را زنده کننده عرفان آریایی و پدیدآورنده حکمت خسروانی میدانند.
کتاب حکمه الاشراق مهم ترین اثر فلسفی سهروردی است
عموم مورخان سهروردی را آگاه به علوم غریبه از قبیل سحر و جادو و ... معرفی کردهاند. شهرزوری نیز او را صاحب کرامت و آگاه به علم سیمیا معرفی کرده است. یکی از دلایل قتل سهروردی نیز این بود که به وی نسبت ساحری میدادند.
این حکیم ایرانی از دو جنبه دیگر نیز برجسته است:
1. وی آموزه های بلند اسلامی را با اندیشه ناب فهلویون ایرانی درآمیخت و همگونی ایرانی ـ اسلامی را به نمایش گذاشت. اگر فردوسی، زبان ایرانی را در شاهنامه تجلی داد، شیخ اشراق، اندیشه ایرانی را در آثارش متبلور ساخت.
2. دومین ویژگی سهروردی به اذعان فلاسفه معاصر، شجاعت او در نگارش آثار به زبان فارسی است. شاید به سبب همین نگاه ویژه او به تفکر و زبان ایرانی بود که عده ای تنگ نظر، او را به شُعوبی گری (ملی گرایی ایرانی) متهم کردند.
از دیدگاه شیخ اشراق، جامعه ای که در نوآوری و شکوفایی نباشد، بدترین دوره زمانی خود را می گذراند. وی نوآوری علمی را در سایه تعامل آن با دین و اشراقات الهی می داند تا به این ترتیب، علم و دین در سایه هم به شکوفایی دست یابند. خود او نیز به حق در عین نوآوری هایی که داشته، همواره علم را به همکرانی کشف و شهود فراخوانده است. وی در کتاب حکمة الاشراق در این زمینه می گوید:
حکمت: «بدترین قرن ها، قرنی است که در آن بساط اجتهاد و ریاضت درنوردیده باشد و سِیر اندیشه ها و تکامل آنها منقطع گردد و درهای مکاشفات بسته و راه های مشاهدات مسدود گردد».
آثار سهروردی را می توان به چهار بخش کلی تقسیم کرد:
1. کتاب های فلسفی که به زبان عربی است: تلویحات، المقاومات، مطارحات و حکمة الاشراق از این جمله اند.
2. رساله های عرفانی که به زبان پارسی و عربی است: عقل سرخ، آواز پر جبرئیل، صفیر سیمرغ و لغت موران به پارسی؛ و هیاکل النور وکلمه التصوف به عربی.
3. ترجمه ها و شروحی که او بر کتب پیشینیان، قرآن و احادیث نوشته است. ترجمه فارسی رسالة الطیر ابن سینا و شرحی بر اشارات و تنبیهات ابن سینا و نیز تفاسیری بر چند سوره قرآن کریم از این گونه اند.
4. دعاها و مناجات نامه هایی که به زبان عربی است و...
شیخ اشراق کتاب عقل سرخ خود را چنین آغاز می کند:
ستایش: «حمد باد، مَلکی را که مُلک هر دو جهان در تصرف اوست. بُودِ هر که بُود، از بُودِ او بُوَد و هستی هر که هست، از هستی اوست. بودنِ هر که باشد، از بودنِ او باشد. هُوالاوَّلُ و الآخِرُ و الظاهِرُ و الباطِنُ و هُو بِکُلِ شیءٍ بَصیر.
و صلوات و تحیات بر فرستادگان او به خلق، خصوصاً بر محمد مختار که نبوت را ختم بدو کردند و بر صحابه و علماء دین رضوان الله علیهم اجمعین».
سهروردی در طلیعه کتاب آواز پر جبرئیل چنین آورده است:
ستایش: «تقدیس بی نهایت، حضرت قیومیت را سزاوار است لاغیر؛ و تسبیح بی قصا جناب کبریا را شایسته است بی شرکت. سپاس باد قدوسی را که اویی هر که او را خواند، حاصلش اویی او از اوست و بود هر چه شاید
که بُوَد، از بودِ او بُوَد. و درود و آفرین بر روان خواجه ای باد که پرتو نور طهارت او به خافقین بتافت و شعاع شرع او را لمعان، به مشارق و مغارب برسید و بر اصحاب و انصار او».
شیخ شهاب الدین سهروردی در کتاب عقل سرخ، در قالب داستانی، به شکل تمثیلی، قصه ملاقات خود با حضرت خضر(ع) را به تصویر می کشد که جناب خضر به شیخ از عجایب هفت گانه خبر می دهد که هفتمین آن، چشمه زندگانی است.
گفت وگو: «گفتم: ای پیر! چشمه زندگانی کجاست؟
گفت: در ظلمات. اگر آن می طلبی، خضروار، پای افراز در پای کن و راه توکل پیش گیر تا به ظلمات رسی.
گفتم: راه از کدام جانب است؟
گفت: از هر طرف که روی. اگر راه روی، راه بَری.
گفتم: نشان ظلمات چیست؟
گفت: سیاهی، و تو خود در ظلماتی، اما تو نمی دانی. آن کس که این راه رود، چون خود را در تاریکی بیند، بداند که پیش از آن هم در تاریکی بوده است و هرگز روشنایی به چشم ندیده. پس اولین قدم در راه روان، این است و از اینجا ممکن بود که ترقی کند. اکنون اگر کسی بدین مقام برسد، از اینجا تواند بُوَد که پیش رود».
سهروردی بر ضرورت مداوای بیماری های روحی تأکید دارد و این نوع بیماری ها را حجاب می شمارد.
تمثیل: «هر بیگانه ای که بدانست [که] دل او بینا نیست، تواند بود که بینا شود و مثال وی چون مثال رنجوری بُود که وی را رنج سرسام باشد. رنجور تا به این رنج اسیر است، از خود و رنج خود خبر نمی دارد؛ زیرا که رنج سرسام بر دماغ افتد و دماغ را ضعیف کند. و قوّت دریافت بیشتر از دماغ بود. چون دماغ متغیر گشت، رنجور بی خبر باشد. آن گه به خویشتن آید و بداند که رنجور است که رنج، روی به صحت نهاده باشد... بیمارِ تن را و بیمار دل را به طبیب باید رفتن. طبیب، رنجِ تن بیمار را شربت ها فرماید که بر اخلاط تعلق دارد و درد دلِ بیمار را شربت ها فرماید که به معنی تعلق دارد».
سرانجام به دستاویز آن که او سخنانی برخلاف اصول دین میگوید، از ملک ظاهر خواستند که شیخ شهابالدین سهروردی را به قتل برساند، و چون وی از اجابت خواسته آنها خودداری کرد، به صلاح الدین ایوبی شکایت بردند. متعصبان او را به الحاد متهم کردند و علمای حلب خون او را مباح شمردند (اتهام او معاندت با شرایع آسمانی اعلام شد). صلاحالدین که به تازگی سوریه را از دست صلیبیان بیرون آورده بود و برای حفظ اعتبار خود به تایید علمای دین احتیاج داشت، ناچار در برابر درخواست ایشان تسلیم شد.
به همین دلیل، پسرش ملک ظاهر تحت فشار قرار گرفت و ناگزیر سهروردی را در ۵ رجب ۵۸۷ هجری قمری به زندان افکند و شیخ همان جا از دنیا رفت. شهابالدین سهروردی در هنگام مرگ، ۳۸ سال داشت و مزار ایشان در مسجد امام سهرودی شهر حلب میباشد. علت مستقیم وفات سهروردی معلوم نیست.
منابع:
http://www.hawzah.net
http://www.beytoote.com
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com