کد خبر: ۵۰۷۰۱۶
تاریخ انتشار:
سخنان مک گورک باید در چندین بخش تحلیل شود

مقایسه نفوذ ایران و آمریکا در عراق و سوریه/تفاوتهای بنیادین بین خواستگاههای نفوذ دو کشور

استراتژی آمریکاییها، سعودیها، اماراتیها و قطریها و ترکیه ای ها در منطقه مبتنی بر تاسیس گروههای مزدور بوده که وظایف خاص را در قبال دریافتهای مالی خاص انجام می دهند اما ارتباط ایرانیها با مردم منطقه و دولتهای منطقه مبتنی بر احترام متقابل و مبتنی بر منافع بلندمدت در راستای تثبیت حاکمیت فراگیر مردمی در این کشورهاست. بخاطر همین هم آمریکاییها و هم پیمانان این کشور هیچ وقت نتوانستند این ارتباط را قطع کرده و یا قطع بکنند.

گروه بین الملل: نشو ونمای گروههای تروریستی و تکفیری بخصوص در راس آنها جبهه النصره به عنوان نماینده القاعده در سوریه و داعش به عنوان بخش تندرو جدا شده از القاعده از 7 سال پیش که در سوریه شکل گرفتند و رفته رفته توانستند با جذب نیروهای تندرو و همزمان جمع آوری تندروها از سراسر جهان به خود در سوریه و عراق سر وشکلی بدهند بدون همکاری سازمان یافته کشورهای منطقه و غربیها و در راس آنها آمریکاییها امکان پذیر نبود.

مقایسه نفوذ ایران و آمریکا در عراق و سوریه/تفاوتهای بنیادین بین خواستگاههای نفوذ دو کشور

به گزارش بولتن نیوز، آمریکاییها در دوره اوباما اگرچه به این جمع بندی نرسیدند که به خواسته سعودیها برای حمله به ایران عمل کنند در حالیکه سعودیها متعهد شده بودند تمام هزینه این جنگ را بپردازند اما تسلیم بازی کثیف کشورهایی چون عربستان سعودی، امارات، قطر و ترکیه شدند تا اجازه دهند هزاران نیروی تندرو وابسته به داعش و جبهه النصره آزادانه از مرزها عبور کرده و با همکاری ارتش ترکیه داخل خاک سوریه شوند.

هزاران سند مستند از داعشی ها و اعضای جبهه النصره کشته شده در نبردها در سوریه بدست آمده که نشان می دهد از ترکیه عبور کرده و وارد سوریه شده اند. مهرهای ورودی به ترکیه از فرودگاههای این کشور بر روی پاسپورتهای تروریستها نشان می دهد که ترکیه و سعودیها چه نقش مهمی در براه انداختن این جنگ خونین فتنه ای داشتند.

سعودیها و ترکیه و قطریها همه و همه در یک نکته توافق داشتند و آن این بود که مانع از گسترش نفوذ ایران در منطقه حساس خاورمیانه شوند. استدلالها بر این اساس استوار بود که با براه انداختن جنگ نیابتی می توانند مانع از حضور ایران در منطقه شوند و از نقش غالب ایران در منطقه بکاهند.

سعودیها در این مدت به همراه قطر هر کدام براساس نقش تعیین شده گروههای تروریستی تکفیری را تحت حمایت و در زیرچتر مالی و نظامی خود قرار دادند به این امید که بتوانند در سوریه سیستم سیاسی را سرنگون کرده و کنترل امور را بدست بگیرند.

اشتباه بزرگ آمریکاییها این بود که فکر می کردند نفوذ ایران در سوریه و عراق حاصل ارتباط جمهوری اسلامی ایران با گروهی از حاکمان است و در صورت وقوع این جنگهای نیابتی براحتی خواهند توانست از نقش و نفوذ ایران بکاهند.

این اشتباه ظاهرا ساده اما استراتژیک بود چرا که نفوذ ایران در نتیجه حمایت مالی و نظامی از یک گروه خاص نبود بلکه حاصل ارتباط عاطفی مردم سوریه و عراق با انقلاب اسلامی بود آنچه که امروز ما در برخی رسانه های معاند هم شاهد آن هستیم موید این مطلب است. کما اینکه دیدیم بسیاری از کارشناسان عراقی و سوری خودجوش از نقش مثبت ایران در منطقه قدردانی می کنند. وقتی میلیونها عراقی و سوری روی به مراکز دینی ایران می آورند و در مقابل میلیونها ایرانی مشتاقانه در مراکز دینی در عراق و سوریه حضور پیدا می کنند بیانگر این است که ارتباط عاطفی و روحی ایران با مردم عراق و سوریه ریشه در تاریخ، احساسات و مذهب دارد که فارغ از ارتباطات سیستماتیک سازمانی براساس منافع خاص در زمان و مکان مشخص است. از این رو ما دیدیم با ظهور تروریستهای تکفیری هم ارتباط ایران با مردم منطقه تقویت شد و هیچ وقت عاملی برای محدود کردن نفوذ ایران در منطقه نشد.

مقایسه نفوذ ایران و آمریکا در عراق و سوریه/تفاوتهای بنیادین بین خواستگاههای نفوذ دو کشور

استراتژی آمریکاییها، سعودیها، اماراتیها و قطریها و ترکیه ای ها در منطقه مبتنی بر تاسیس گروههای مزدور بوده که وظایف خاص را در قبال دریافتهای مالی خاص انجام می دهند اما ارتباط ایرانیها با مردم منطقه و دولتهای منطقه مبتنی بر احترام متقابل و مبتنی بر منافع بلندمدت در راستای تثبیت حاکمیت فراگیر مردمی در این کشورهاست. بخاطر همین هم آمریکاییها و هم پیمانان این کشور هیچ وقت نتوانستند این ارتباط را قطع کرده و یا قطع بکنند.

به اعتراف بریت مک گورک نماینده آمریکا در ائتلاف به اصصلاح مبارزه با داعش هم اکنون نیز 19 هزار جنگجوی داعشی در سوریه و عراق باقی مانده اند. کسی نیست از این آقا بپرسد این تازه تعداد نیروهایی است که داعش بعد از 3 سال مبارزه دارد و طبیعتا باید تعداد این نیروها در سه سال قبل بالغ بر 30 هزار نیرو می شد حالا سوال این است این تعداد نیرو چگونه توانستند خود را به سوریه و عراق برسانند؟ آیا این تعداد نیرو قاچاقی وارد این کشورها شدند؟ یا سیستم امنیتی آمریکاییها و سعودیها و ترکها کمک کردند این نیروها بدون مشکل راهی سوریه شوند؟

البته آمریکاییها دریافتند که این نیروهای تروریستی تکفیری که کشورهایی چون عربستان سعودی و امارات و ترکیه به بهانه مبارزه با نقش ایران راهی سوریه و عراق کردند نیروهایی هستند که در صورت رسیدن به حاکمیت از اربابان خود نیز تبعیت نمی کنند و نیروهای تندرو افسار گسیخته ای هستند که جز ویرانی نقشی ندارند.

مردم منطقه با گوشت و پوست خود این وضعیت را درک می کنند و می فهمند که کسانی که دیروز حامی مالی این تروریستها بودند و کمک کردند تا مردم را بکشند حالا با تشکیل ائتلافهایی ظاهری نمی توانند دوست مردم منطقه باشند. سیاست و استراتژی مبتنی بر صرف منافع یک جانبه کمک کرده است که آمریکاییها و سعودیها و ترکیه ایها اصولا کشورهایی با تنفر بالا از سوی مردم منطقه نسبت به آنها باشند.

کسی نیست فراموش کرده باشد که میزان تنفر عراقیها نسبت به آمریکاییها بعد از سقوط صدام به چه میزان افزایش یافت این در حالی بود که صدام ساقط شده بود. صداقت و درستی را مردم به خوبی درک می کنند و متوجه هستند که دوست و دشمن کی هست و چگونه می شود آن را تشخیص داد. اینجاست که تفاوتها ملموس تر می شود و به خوبی می توانیم پی ببریم چرا ایران علیرغم همه دشمنی های آمریکا روز به روز بر نقشش در منطقه افزوده می شود.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین