آیا بالاخره روزی ریشه ی ناهنجاریها و بزهکاری های اجتماعی خشک خواهد شد؟

گروه اجتماعی: با قتل آتنا باز احساسات مردم در همه ی نقاط کشور جریحه دار شد، اما به رغم تمام بروز و ظهور و غلیان احساسات پاک و گرم و انساندوستانه ی مردم، به نظر می آید چنین توقعی حالا حالا عملی نخواهد شد، آن هم به دلایل زیر:

_ رابطه ی میان علل و معلولات دخیل در بروز این خشونت های اجتماعی بسیار پیچیده تر از این حرفهاست.

_ متغیرهای دخیل در بروز این حوادث صرفا دارای یک منشاء نیستند.

_ در واکاوی محتویات بسیاری از پرونده های قضایی و انتظامی، نقش ماهیت شکل گیری روابط میان متغیرها در بروز این ناهنجاریها گاهی اوقات آنقدر مهم است که باز کردن گره ها و نقاط مبهم پرونده ها به مانند مسائل ریاضی چند مجهولی کار را سخت می کند.

_ گرچه در یک نگاه کلی معمولا بر یک علت یا دلیل تاکید می شود اما نباید فراموش کرد که موضوعات مختلفی مانند این عناوین در بروز و شکل گیری این ناهنجاریها دارای نقش بسزایی هستند: وضعیت گروههای اجتماعی، رابطه ی میان فردی، رابطه ی میان گروهی، معضلات اجتماعی، مشکلات اقتصادی، رشد فن آوری ارتباطات و ترجیح روابط فردی بر روابط اجتماعی، عدم کفایت آموزشهای روابط اجتماعی تخصصی رده های مختلف سنی از سوی نهادهای متکفل، افزایش فاصله میان اعضای خانواده و...

_نکته ی پایانی این که با این مسائل باید زیرساختی و ریشه ای مواجه شد نه رویکردهای احساسی.

به گزارش بولتن نیوز، به نظر برخی از منتقدین حوادثی مانند قتل و تجاوز به دختر بچه 7 ساله ای به نام آتنا معلول عوامل ریشه ای زیر است که باید به دقت مورد پژوهش و بازبینی قرار گیرد:

قانون: برخورد قاطع قضایی با مسائلی مانند کودک آزاری و برداشتن موانع معمول قضایی در رسیدن به حقیقت و حساسیت بالا در کشف حقایق می تواند درجه ریسک متجاوزین به عنف و آزار دهندگان کودکان را بالا برده و احتمال به دام افتادن آنها را افزایش دهد. در اینجا یک حرف، یک تماس تلفنی، یک تماس صوتی یا یک پرینت پیامکی یا یک شکایت خصوصی یا هر چیزی که بتواند به کشف جرم کند باید مورد توجه قرار گرفته و به هیچ وجه نباید وارد دالان های پرپیچ و خم اداری و قواعد و قوانین معمول شد. باید این ترس در وجود کسانی که به فکر آزار کودکان و در صدد تجاوزین به عنف هستند چنان رخنه کند که ریسک بالای خطر پذیری اجازه تخلف را پرهزینه گرداند.

جامعه شناسی؛ جامعه امروزی با توجه به فناوریهای پیشرفته و تبادل سریع اطلاعات هر لحظه در حال آموزش است. خانواده های متدین و با فرهنگ اصیل ایرانی از ابزارهای اطلاع رسانی و اینترنت برای بهبود زندگی خود و افزایش آگاهی های اجتماعی در برخورد با حوادث و روبرو شدن با چالشها استفاده می کنند. متجاوزین و افراد خلاف کار اجتماعی هم از امکانات موجود برای بالا بردن سطح دانش خود در تبهکاری و کاهش ریسک به دام افتادن بهره برداری می کنند.

در اینجا وظیفه مسئولین و جامعه شناسان است تا با برنامه ریزی های دقیق و مبتنی بر تحقیقات روز و استفاده از دانش بشری نسبت به آگاه سازی جامعه اقدام نموده و در بخش اقدامات امنیتی و قضایی و بازدارنده نیز با توجه به تحولات سریع جامعه و برخوردهای اجتماعی نظرات مشورتی خود را به متولیان امر در سه قوه مجریه و مقننه و قضائیه منتقل کنند.

روان شناسی، مشکلات اقتصادی و فرهنگی و گسترش مواد مخدر صنعتی و کاهش سن فساد در جوامع بشری یک از مواردی است که استفاده بیشتر از روانشناسان آگاه به آخرین دانش بشری در حوزه روانشناختی و رانشناسی اجتماعی را ضرورت بخشیده است.

در اینجا روانشناسان با بررسی مسیر حرکت جامعه و تبهکاران و همچنین تغییرات شخصیتی در افراد جامعه و تبهکاران باید علاوه بر اقدامات پژوهشی در حوزه تغییرات روانشناختی مجرمین، به ابزاری حرفه ای برای اصلاح قوانین تبدیل شده و با شرکت در اتاقهای فکر قوای مجریه، مقننه و قضائیه راه هکارهای لازم را ارائه دهند.

آموزش، یکی از مشکلات عمده در جامعه ایرانی مسئله آموزش به کودکان و نوجوانانی است که بدون آگاهی به یک باره در محیطی بزرگ به نام مدرسه رها می شوند. این کودکان که با آموزه های دینی در محیط خانواده رشد پیدا کرده اند به یک بار با خارج شدن از زیر پوشش خانواده خود را در محیطی می بینند که دیگر پدر و مادر دائما انها را رصد نمی کند.

در اینجا به کودکان نحوه عمل مجرمین و تبهکاران و شیوه های سوء استفاده های جنسی و روشهای افتادن به دام اعتیاد و گریز از این موارد را باید آموخت و حقوق آنها را باید به انها تدریس کرد که وقتی هنوز به دام نیفتاده اند باید چکار کنند و وقتی به دام افتادند چگونه کمک بطلبند و فرار کنند.

علاوه بر این باید به کودکان باید آموخت که وقتی در داخل خانواده به خاطر فساد اخلاقی مادر یا پدر در معرض خطر قرار می گیرند باید چکار کنند و چگونه از خود دفاع کنند و چگونه با سازمانهای حامی تماس بر قرار کنند.

مواردی مانند مسائل اقتصادی، افزایش تعداد بیکاران، سریالهای تلویزیونی ترکیه ای که بی بند و باری و روابط ضربدی و طلاق را در کانون خانواده تبلیغ می کند، افزایش آمار طلاق و سست شدن بنیاد خانواده افزایش تعداد مجردهای اماده ازدواج در جامعه، پوشش های زشت و زننده برخی زنهای شوهردار، حرکت های زشت و زننده برخی مردهای زن دار، فساد اقتصادی که منجر به ایجاد طبقه مرفه بی فرهنگ و بدن افسار شده و هزاران موضوع دیگر از این قبیل، مواردی است که باید در پروسه هایی که در بالا به ان اشاره شد مورد بررسی قرار گیرد و نمی توان انها را داخل قربیل ریخت و از داخلش به یک حکم واحد رسد.

ضمنا فراموش نکنیم که این روزها دیگر کسی پای تلویزیون نمی نشیند تا سخنرانی گوش کند و یا مورد تادیب قرار گیرد. روشهای آموزش سالهای طولانی است که در دنیا تغییر کرده و اگر بخواهیم به روشهای سنتی اموزش همچنان قفل کنیم به هیچ جایی نمی رسیم و این پروسه تبهکاری‌ها همچنان به رشد خود ادامه خواهد داد.