تجارت بنزین یا فروش و صادرات آن از کشورمان همواره یکی از اهداف دولت بوده است به این امید که نه تنها باعث اشتغالزایی گردد بلکه به بحث خودکفایی در کشور نیز منجر گردد.
گروه بین الملل: عراق همواره در سالهای گذشته به عنوان یکی از کشورهای مقصد در بحث صادرات بنزین درآمده است و در این میان بطور گسترده ما شاهد صادرات آن بوده ایم، اما در این میان وقتی صادرات بنزین هم به صورت یک کالای خاص درمی آید و در اختیار و یا بهتر است بگوییم در انحصار یک گروه یا شرکت خاص درمی آید اصل هدف یا رسالت تببین شده برای آن خدشه دار می گردد، چون از یک کالای صادراتی به یک کالای انحصاری و درآمدزا برای گروههای خاص درمی آید.
به گزارش بولتن نیوز، ظرف روزهای گذشته رسانه های عراق بخصوص برخی رسانه ها در شمال عراق گزارشی در خصوص بنزین ایرانی منتشر کردند که گویا این بنزین سرطان زا بوده است و مصادره گشته است، این در حالی است که این بنزین از گمرکهای اصلی کشور خارج شده و از گمرکهای اصلی عراق مهر ورود و تایید خورده و سپس وارد بازار گشته است.
به نظرمی رسد مافیای بنزین در عراق دلیلی گشته است تا شرکتهای خریدار بنزین ایرانی به جان هم بیافتند و بخواهند به قیمت تخریب بنزین ایرانی شرکت رقیب را زمین بزنند چرا که براساس اطلاعات بدست آمده توسط بولتن نیوز شرکتهای خریدار در دو سال گذشته بطور مکرر تغییر کرده اند.
فارغ از اینکه این اقدام در کشور عراق و یا هرجایی که می خواهد باشد سبب گشته است هویت و جایگاه کالای ایرانی زیرسوال برود سبب گشته است شماری از خانواده ها نگران و مضظرب شده و با پریشانی و نداری دست و پنجه نرم کنند.
این بدین معناست که بیش از 42 راننده که توسط یک شرکت حمل و نقل وظیفه انتقال این بنزینها را به شمال عراق داشتند پاسپورتهایشان مصادره شده و در یک پارکینگ دورافتاده عملا محبوس شده اند و روشن نیست روزگار آنها به کجا ختم می شود.
این راننده ها بدلیل اینکه کالای سرطان زا حمل می کردند در حالت توقیف بسر می برند و حتی امکان ورود به داخل شهر را هم ندارند.وضعیت بسیار نامطلوبی دارند و بایستی در پارکینگ روزهای گرم تابستانی را پشت سر بگذارند.نزدیک به 28 روز است اینگونه با شخصیت و جایگاه این راننده ها بازی می شود بدون اینکه اقدامی برای حل مشکلات آنها صورت گیرد.
شرکت حمل و نقل می گوید ارتباطی با وی ندارد و این شرکت صرفا حمل کننده بوده و نقشی در تعیین کیفیت کالا ندارد، ماشینهای این راننده ها نیز در بیابان و برهوت در منطقه ای دور افتاده زیرنور آفتاب بسان خود راننده ها و خانواده هایشان در حال نابودی هستند .
شرکت فروشنده نفت در ایران نیز گامی در این راستا برنداشته است.مشکل دیگر این است که بزودی مدت اقامت یکماه این راننده ها تمام می شود و با توجه به اینکه پاسپورتهایشان مصادره شده بابت هر روز تاخیر باید جریمه چند صد هزارتومانی پرداخت کنند.
این بماند که خانواده هایشان هر روز در استرس و نگرانی سرنوشت شوهران و فرزندانشان روز را به سختی به شب رسانده و در این شبهای قدر هم دعا می کنند شوهران و پدرانشان و یا بردران و فرزندانشان به سلامت به خانه برگردند.برخی از این خانواده ها می گویند نزدیک به یک ماه است شوهرانشان در منطقه محبوس شده و امکان بازگشت ندارند و قسط ها و اجاره خانه هایشان هم به تاخیر افتاده است.
سرکنسولگری جمهوری اسلامی ایران در سلیمانیه نیز به خبرنگار بولتن نیوز می گوید ما عملا امکانی برای حل مشکلات آنها نداریم ، پیشنهاد کرده ایم که از پایانه نفتی استان کردستان استفاده شود و تانکرهای ایرانی وارد عراق و شمال عراق نشوند تا درگیر تبانی و باندبازیهای شرکتهای عراقی نگردند.
وی می گوید: پیشنهاد ما این بوده است که شرکتهای ایرانی بنزین را تا مرز انتقال داده و از آنجا به تانکرهای عراقی تحویل دهند اما علیرغم اینکه پایانه نفتی در مرز باشماق مریوان آماده است اما شرکتهای انحصارگر اجازه استفاده از این پایانه را نمی دهند و حتی اجازه راه اندازی هم به آن نمی دهند.
به گفته آقای سعدالله مسعودیان با توجه به اینکه پرونده این راننده ها در انتظار دادگاهی است کسی نمی تواند کاری بکند و روشن نیست این افراد زحمتکش ایرانی تا کی و تا چه روزی باید در بیابان آفتاب بخورند و بپوسند؟
به گفته ایشان بنزین صادر شده از مرز بطور رسمی وارد منطقه گشته است اما وقتی بنزین وارد سلیمانیه می شود در آزمایشگاهی تست شده وگفته شده که سرطان زاست در حالیکه گمرک مرز عراق آن را تایید کرده است و می گویند آزمایشگاه مرز ایراد دارد، موضوعی که ربطی به راننده های ایرانی ندارد.
متاسفانه با سرنوشت و آبروی ایران و 42 راننده ایرانی بشدت بازی می شود و روشن نیست پاسخ این اهانتها و توهین ها باید چگونه داده شود؟ این بماند که اینگونه با کالای ایرانی برخورد می کنند و کالای ایرانی را در انظار عمومی تحقیر می کنند.
واقعیت این است که به این راننده ها نیز توهین شده و عملا در زندانی به بزرگی یک پارکینگ در بیابان برهوت توهین و بی احترامی می شود.
واقعا چه کسی پاسخگوست؟ بولتن به نمایندگی از خانواده های راننده ها می خواهد برای نشکستن قداست شخصیت کارگر ایرانی در عراق شخص رئیس جمهور ورود کند تا مشخص شود چه باندهایی پشت این داستان وجود دارد؟ چرا پایانه نفتی استان کردستان که تمام شده است راه اندازی و مورد استفاده قرار نمی گیرد؟ داستان بنزین سرطان زای ایرانی چیست که دهان به دهان در منطقه می چرخد و باعث بی حیثیتی و بی آبرویی به کالای ایرانی می شود؟ چرا راننده ها باید نزدیک به یک ماه در یک زندان بزرگ محبوس گردند؟ تاکی این بنده خداها باید توهین و آفتاب و بدبختی را تحمل کنند؟ آقای رئیس جمهور شما مسئول حراست و دفاع از حیثیت ایرانی ها همه جا هستید به خاطر این ماه مبارک رمضان وشبهای قدر و خانواده های مضظرب هم که شده لطفا دخالت کنید.
بولتن نیوز بزودی گزارشهای بیشتری از وضعیت راننده ها منتشر می کند.