نخستین مشکل ما با گزارههای داخلی خودمان نظیر سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی است که کتابهای ما را بدون اجازه درخارج صرفا بهعنوان گزارش کار خود ترجمه کرده و بدون اجازه با نام خودشان بر این کتابها مقدمه نیز مینویسند. کتابهایی که هرگز با این شیوه اداری به چاپ دوم نرسیده و حتی در بازار کشور مقصد درست توزیع نمیشوند. وقتی هم به آنها اعتراض میکنید، وقعی نمیگذارند و چنین جواب میدهند که نهایتا میتوانیم شما (نویسنده) را هم برای رونمایی در آن کشور دعوت کنیم. گویی نویسندگان آدمهای گرسنه سفری هستند که حالا باید ببینند این سازمان میخواهد با آثارشان چطور برخورد کند؟! به نظر میرسد متاسفانه کار بعضی از رایزنیهای فرهنگی امروز به نوعی لغت همآوا با رأیزنی تغییر یافته است. این درحالی است که اگر سندیکا یا صنف واقعی برای اهل قلم و نویسندگان داشته باشیم، میتوانیم به این اقدامات اعتراض کنیم. حتی در این مورد انتشارات مدعی مانند انتشارات سوره مهر هم نتوانسته از مولفان خود پشتیبانی کند. خود من تا بهحال بعد از سه ترجمه مختلف از کتاب شطرنج با ماشین قیامت خودم توسط این سازمان، در کشورهای مختلف از زیرنویس شبکه خبر و خبرگزاریها متوجه شدهام که کتابم را بدون پرداخت کوچکترین حقوق مادی و معنوی و اجازه کتبی ترجمه کردهاند. اگر فرصت داشتم، قطعا در این مورد شکایت میکردم؛ که نداشتهام و نکردهام و اینجاست که جای خالی اصناف کارآمد حس میشود. وقتی رایزنی فرهنگی که باید نماد فرهنگی کشور باشد، حقوق نویسندگان را زیرپا میگذارد، باید حتما به فکر تشکیل یک صنف بود. وجود صنف باعث میشود سازمانهایی از این دست دیگر به خودشان اجازه توهین به نویسندگان را ندهند.
در بحث ممیزی هم حضور صنف نقش تعیینکنندهای دارد. میشود برخی از موضوعات را با وجود صنف به چالش کشید و از سلیقهای برخوردکردن جلوگیری کرد. البته هرکشوری برای خودش خطوط قرمزی دارد و نویسندگان ما هم تا حدود زیادی این موضوع را پذیرفتهاند. کار از آنجایی با مشکل مواجه میشود که بحث سلیقهای میشود. خطوط قرمز ثابت نیستند و درشرایط کنونی این خط قرمزها بالاتر رفتهاند. ما هم باید مطابق با همین وضع عکسالعمل نشان دهیم. نمیشود با مردمی که آگاه هستند، با روش قرنطینهای برخورد کرد. حالا موقع برخورد به شیوه واکسیناسیون است. مردم باید این موضوعات را بدانند و دربارهاش نظر بدهند. مگر اینکه واقعا مسائل عالیه مملکت چیزی را مشخص کند، وگرنه خیلی از این بحثها امروز درجامعه ما مطرح است. مسأله بعدی مربوط به ممیزی بعد از چاپ است که سالهاست مورد بحث است. باید به این نکته توجه داشته باشیم هرقانونی که درکشورهای دیگر عملیاتی شده، ممکن است در کشور ما جواب مناسبی ندهد. ما باید همیشه در تعامل مثبت با هم باشیم. وقتی احترام همگان حفظ شود خود به خود اکثریت نیز رفتارهای متناسب با قانون نشان میدهند. حالا ممکن است تجدیدنظر بعد از چاپ یا قبل از چاپ نتیجه این تعامل باشد، اما مطمئنم تحقق این تعامل باعث میشود به جای وزارت ارشاد خود نویسنده با این مسائل مواجه شود.
منبع: شهروند