کد خبر: ۴۹۱۷۷۱
تاریخ انتشار:

چه سازم به خاری که بر دل نشیند

نهادهای صنفی نقطه آغازی برای رسیدن به بسیاری از خواسته‌ها هستند. اصولا دموکراسی در فضای عمومی امن، بی‌بیم و در شرایطی که افراد به حقوق خود آگاه هستند، محقق می‌شود؛ البته گفته می‌شود نهادهای صنفی هنری فعال در کشور هنوز توفیق فراوانی به دست نیاورده‌اند. با وجود این می‌شود گفت كه داشتن نهاد صنفی برای نویسندگان و اهل قلم نقطه شروع خوبی است که می‌تواند واسط میان نویسندگان و مدیران باشد؛ در غیر این صورت مدیران صدای نویسندگان را نمی‌شنوند.  ما باید نهاد صنفی داشته باشیم تا بشود کارها در مسیر قانونی پیش بروند. فعالیت‌هایی در این زمینه می‌تواند دستاوردهایی نظیر فضای امن و مناسب برای گفت‌وگو را پیش روی ما قرار دهد. فضای عمومی جان دموکراسی است و اگر فضای عمومی را از دموکراسی بگیرید، بقیه ماجرا کلاهبرداری است. گویی به نوعی گفت وگویی از موضع قدرت با مردم فراهم کرده باشید. این مسأله البته جهانی است و در همه دنیا مدنظر اهل قلم است. امروز در بسیاری از کشورها متوجه شده‌اند که باید شرایط در حوزه اعمال ممیزی تغییر کند. با این توضیح از نظر من ممیزهای سلیقه‌ای غیرموجه است. خاری است بر دل فکر و اندیشه و سدی است بر سر راه جریان آزاد گفت‌وگو. من در مقامی نیستم که درست و غلط را تعیین کنم. درست و غلط در جریان زمان، در جریان گفت‌و‌گو‌ها، بحث‌ها، مجادلات و... تعیین می‌شود؛ اما این را می‌دانم که در عرصه قلم ممیزی ازجمله چالش‌های جدی این عرصه است. ممیزی نوعی اعمال نظر است و می‌توان آن را یکی از بدترین انواع اعمال نظرها دانست؛ چرا که زخم فیزیکی بر بدن می‌نشیند اما «چه سازم به خاری که بر دل نشیند». خصوصا ممیزی‌هایی که ریشه در قانون ندارند، بلکه بر آرا و اعمال نظرهای شخصی استوارند.
هر کتابی که جلوی انتشار آن گرفته شده، خود این ممنوعیت موجب جلب اعتبار برای این کتاب می‌شود و بلافاصله در تیراژی وسیع‌تر در جاهایی که ما هم از محلشان اطلاع نداریم، به صورت افست درمی‌آید و فروش می‌رود. در حوزه الکترونیکی هم کمابیش از طریق pdf و فرمت‌های دیگر کتاب‌ها به صورت کاملا دست نخورده در اختیار خوانندگان قرار می‌گیرند. به نظر می‌رسد در این شرایط باید فکری به حال این موضوع کرد.
یکی از پیشنهادهای قدیمی در این زمینه آن است که اثر منتشر شود و بعد از آن اگر به حقوق افراد حقیقی و حقوقی لطمه‌ای وارد شد، بتوان با ارایه سند و طرح شکایت مسأله را پیگیری کرد. به نظر می‌رسد این موضوع محقق نشده است. البته جوان امروز خود به خود بی‌سانسور است. طرز سخن گفتن من به‌عنوان یک انسان قدیمی به صورتی است که برخی آن را با شرم و با حیا می‌دانند. اما جوان امروز رک‌تر و صریح‌تر سخن می‌گوید. این‌که بعد از چاپ افراد بتوانند اگر شکایتی دارند، مطرح کنند سخنی کاملا قانونی است. فرض کنید کتابی علیه یک شخص حقیقی یا حقوقی نسبت‌هایی داده باشد که این نسبت‌ها واقعیت نداشته باشد؛ طبیعتا حق آن فرد است که برود شکایت کند و حقوق خود را پیگیری کند. این اتفاق می‌تواند مشکلات ما را در حوزه نشر تا حدود زیادی حل‌وفصل کند.
منبع:شهروند

 

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین