جدید‌ترین سند نفوذ بالیوود در هالیوود

گروه سینما و تلویزیون: «باهوبالی 2» که در دو ماه اخیر جای ثابتی در بین 30 فیلم پر فروش امریکای شمالی داشته، سند تازه و زنده‌ای از صحت این ادعا است که دامنه نفوذ بالیوود در هالیوود چنان زیاد شده که حالا فقط ساخت محصولات مشترک نیست که می‌تواند در گیشه‌های امریکا و کانادا هم موفق عمل کند بلکه با موضوعات ویژه هندی‌ها و با پردازش- البته مدرن- آنها نیز می‌توان در جامعه سینمای امریکا پولسازی کرد و به درجات بالاتری از موفقیت بین‌المللی رسید و البته عکس این فرآیند (نفوذ هالیوود در بالیوود) نیز عیناً صادق است.

به گزارش بولتن نیوز، سازندگان «باهوبالی یک» با عبور از فاصله‌ها و سدهای شناخته شده‌ای که بین فیلم‌های موفق در هند و فیلم‌های پولساز در سایر کشورها وجود دارند، یک پل ارتباطی را برقرار وکاری را رو کردند که فقط مختص هندی‌ها و دوستداران کارهای آنان نبود و پایان فیلم را طوری باز و مبهم گذاشتند که مشخص بود می‌خواهند یک قسمت دوم را نیز بسازند و طی آن مثلاً معلوم کنند که چرا کاراکتر کاتاپا در سکانس پایانی فیلم ماهندرا باهوبالی را کشت و به چه سبب روابط باهوبالی که ایفای نقش او با پرابهاس است، با اواتیکا سرکرده چریک‌های مبارز (با بازی تمنا، هنرپیشه زن سینمای هند) مبهم و فاقد یک فرجام روشن است؛ برای پاسخ دادن به این سؤالات است که «باهوبالی 2» ساخته و اکران شده و این فیلم به لحاظ بصری و شکوه اتفاقات چنان چشمگیر است که کاملاً از حدود و ثغور فیلم نخست فراتر می‌رود و اکثر کمبود‌های آن فیلم را جبران می‌کند. اس‌اس راجامولی کارگردان هر دو قسمت «باهوبالی» یک ویژگی شاخص دارد و آن قوه قصه‌گویی به شکلی شیرین و جذاب و قهرمان بازی و قهرمان‌سازی در لایه‌‌ای از اتفاقات روزمره است و موقعی که این خصلت‌ها با مهارت‌های فنی و جلوه‌های بصری روز ادغام شوند، نتیجه کار چیزی می‌شود که اینک درقالب قسمت دوم باهوبالی می‌بینیم. این بار هم راجامولی ابتدا پس زمینه قصه و آنچه را که در قسمت اول باهوبالی توصیف شده، از نو برای ما تعریف می‌کند تا ابتدا در جریان کار و مقدمات فیلم دوم قرار گیریم و سپس براساس آن حادثه سازی‌های جدید انجام می‌دهد.

سناریوی هر دو فیلم را ویجایندرا پرامساد نوشته و وجود حفره‌های روانی و وجوه عاطفی در آنها و بویژه در قسمت اول راه را برای افسانه‌سازی و دادن پاسخ به سؤالات موجود در قسمت دوم باز گذاشته و این همان کاری است که راجا مولی در فیلم دوم انجام داده است. در این فیلم کاراکتر ماهیش ماتی را در حالی رؤیت می‌کنیم که مشغول جشن گرفتن بابت پیروزی‌اش در منطقه کالاکیاس هند و کسب عنوان فرمانداری آن است. این در حالی است که آمارندا باهوبالی (پرابهاس) این پیروزی را قبول ندارد و تصریح کرده است که جشن تاجگذاری‌اش را در این منطقه بزودی بر پا می‌دارد. در زیر پوسته اجتماع چیزهای دیگری در حال حس شدن است و به‌نظر می‌رسد در کاخ فرمانداری اتفاقاتی در شرف تکوین است که نه ماهیش‌ماتی آن را دوست دارد و نه باهوبالی آن را شایسته می‌انگارد.

آمارندرا که با بالالاده‌وا (رانا دوگوباتی) ائتلاف کرده، هرچه توان و ثروت دارد، به پسرخوانده‌اش می‌دهد تا به‌عنوان حاکم و سلطانی که مردم در انتظار ظهورش بوده‌اند تمامی توان لازم را برای اداره منطقه داشته باشد و همین مسأله نیز کمک می‌کند فضای کاخ سلطان و شرایط منطقه سرشار از ابهام باشد و مشخص نباشد که در نهایت چه کسی به قدرت می‌رسد. این همان مقدمه و وسیله‌ای است که برخوردهای تند و پرشمار شکل گرفته در فیلم را توجیه و توصیف می‌کند تا نیروهای وفادار به هر یک از دو سوی ماجرا برای رسیدن به پیروزی دست به هر کاری بزنند.

منبع: India  Times